- دستهبندی نشده ۲ خبر
- خبر ۱۱,۹۶۰ خبر
- تحلیل ۸۲ خبر
- News ۱۲۵ خبر
- مقالات ۱۵۳ خبر
- عکس ۹۳۷ خبر
- حالا ۱۹۳ خبر
- خبر اول ۱,۳۱۴ خبر
- گوناگون ۳۸۰ خبر
- نظر ۳۳ خبر
- گزارش ۵۳۹ خبر
- گفتگو ۲۸۶ خبر
- پیشخوان ۱۵۳ خبر
- ورزش ۱,۷۰۳ خبر
- وبلاگ گریشنا ۳۲۸ خبر
- حوادث ۴۲۶ خبر
- موضوعات ۲ خبر
- جامعه ۴,۱۴۸ خبر
- فرهنگ مردم ۵۹۹ خبر
- سیاسی ۴۴۳ خبر
- فرهنگ و ادب ۱,۳۲۷ خبر
- mag ۶۸ خبر
- یادداشت ۵۸۷ خبر
- برگزیده ۲۶ خبر
- ادارات ۳,۲۲۴ خبر
- هفت برکه ۲۳ خبر
- نردبان - روشنای علم ۱۱۵ خبر
- جشنواره فیلم کل ۱۱۷ خبر
- شورای شهر ۴۷۹ خبر
- بازار کار ۱۵۲ خبر
- هفتسانه ۲۷ خبر
- الف ۱۰۰ خبر
- مجلس شورای اسلامی ۳۱۱ خبر
- مجله صوتی ۷ خبر
- کلاک ۱۴ خبر
- فردآبرق ۴۴ خبر
- مذهبی ۲۱۹ خبر
- جایزه احمد اقتداری ۱۶ خبر
- سمن ۱۳ خبر
- پرسه ۴۳ خبر
- آگهی دولتی ۲۰ خبر
- آدمها ۱۰۷ خبر
- روزها ۶۰ خبر
- تلویزیون ۱۳ خبر
- ویدیو ۲۰ خبر
خبرهای تازه
جدیدترین نظرات
- داش رضا در تعمیرات خط انتقال آب سد سلمان تمام شد / فردا آب به مخزن گراش میرسدلطفاً قبل از قطع کردن آب مثل کشورهااطلاع رسانی کنید ممنون
-
سلام جناب تقی زاده گرامی تا آخرین فصل پاورقی روایت تاریخی شما به نام «افسانه همایون دژ » که چاپ شده بود خواندم . شما هم نویسنده قابلی هستید هم قصه نویس خوبی این دو را از هم جدا می کنم به این دلیل که نویسنده شدن جدا از مطالعه بسیار می توان آن به صورت آکادمیک و تمرین نگارش آموخت اما قصه نویسی باید حتما جنم کار داشته باشی و از همه مهمتر دلبستگی به این هنر . پیشتر چند داستان کوتاه شما را خوانده بودم که خواندنی بودند به خصوص که به سبک داستان نویسی مدرن نگاشته شده بود . حقیقتا پاورقی شما مرا به یاد پاورقی های نویسندگانی مانند حسینقلی مستعان و امیر عشیری و سبکتکین سالور در هفته نامه ها و مجلات زمان پهلوی می اندازد که هدفشان سرگرمی مخاطب بود و هیچ بار فرهنگی نداشت جز اینکه در افراد بیشتری شوق مطالعه بر می انگیخت .با اینکه نویسندگان بزرگی همچون تولستوی ، چارلز دیکنز ، استاندال و بالزاک و بسیاری دیگر کارشان از پاورقی نویسی شروع کرده و شهرت یافته اند ولی همه آن ها بعدها با چاپ آثارشان به صورت کتاب مهارت و برجستگی خود را به عنوان نویسندگان بزرگ در ادبیات جهان نشان دادند و ماندگار شدند . حسن پاورقی نویسی به این است که تعداد زیادتری از علاقه مندان را به مطالعه و خواندن ترغیب می کند. در این روایت تاریخی شما علاوه بر اینکه قلم شیوایی دارید شناخت و دقت خوبی هم از مکانی که در آن زیست می کنید دارید . این ویژه گی ها همراه با سواد سیاسی که لازمه نوشتن داستان تاریخی است اثری قابل اعتنا و خواندنی تا اینجای کار خلق شده است . برای من وقتی در گفتگوی خان با مشاور پیر یعنی عموی اسد در مورد حصار سوم صحبت می شود و اشاره میشود که این حصار تسخیر ناپذیر همان حمایت مردمی است جالب بود . و خواننده درک می کند که با نویسنده ای هوشیار و توانا سر و کار دارد . . فراز و فرود داستان تاریخی ، تخیلی شما با تصویرهای ناب و آفرینش لحظه های تعلیق و استفاده فراوان از آئین و سنت ها و حتی ضرب المثل های گراشی خواننده را به دنبال خود می کشاند و قسمت های مختلف را همانند پازلی با نقش و نگاری دلفریب کنار هم قرار داده ای این ها همه مدیون دقت و تجربه شماست . شما امروز به همان محدودیتی گرفتار آمدید که من نزدیک پنجاه سال پیش در آن گرفتار آمدم . می خواستم آئین ها و مراسم گراش را که از تاریخ بسیار دور به آن روز رسیده بود و بسیار زیبا ، فریبنده و تأثیر گذار بود به تصویر درآورم که راهی به جز اجرای نمایش در آن زمان به ذهنم نمی رسید اما شما با قلم توانا و احاطه کامل به منطقه تا حدودی موفق شده اید این که می گویم تا حدودی چون معتقدم که اجرای این آئین ها که اعتقادات پالایش شده مردمان در گذر زمان سر چشمه آن است چنان طبیعی و انسانی است که همانند سازی یا نوشتن در باره آن کار مشکلی است . امیدوارم در ادامه پاورقی تعجیل نکنید و پس از پایان بندی منسجم به صورت کتاب منتشر کنید تا دیگران به خصوص گراشی های عزیز از خواندن آن لذت ببرند . می خواستم بیشتر از این ها بنویسم می ماند برای زمانی که کتاب چاپ شود . . دوستدار شما تمدن
-
جالب بود دیگه هم برای ما بنویسید ازاین ظرفهای قدیمی .....
-
با عرض سلام خدمت جناب لغزیان و با سپاس بسیار از نکتهسنجی شما. کاملا درست میفرمایید. زبانی که ما امروز به اسم زبان گراشی با آن صحبت میکنیم، اینقدر از کلمات و ساختار زبان فارسی پر شده که گاهی بیشتر به زبان فارسی میماند، فقط با لهجهی متفاوت و چند تا کلمه یا فعل گراشی! این یک مسالهی عمومی است و بعید میدانم فقط در نحوهی صحبت من اینطوری باشد. همانطور که فرمودید، ثبت و حفظ زبان گراشی لازم است. اتفاقا یکی از اهداف ما در موسسه هفتبرکه هم این است که زبان گراشی را ثبت و حفظ کنیم. اما واقعیتش این است نمیخواهیم و نمیتوانیم این بحث را تجویزی کنیم. زبان سیال است و به این سمت رفته. برگرداندن آن به شکل و سیاق قدیمی و زنده کردن کلمات و ترکیبات کدیم، کاری است تجویزی. بعید است نسل جوانتر به آن گوش بدهند (همین که کلمات انگلیسی و فرانسوی و کرهای را واردش نکنند شانس آوردهایم!). حالا نسل ما که کمی وضع زبانمان بهتر است، با این نسل جوانتر که خدا به خیر کند! باز هم تشکر میکنم از تذکر شما. نهایت سعیام را میکنم که در اجراهای بعدی، حواسم به این قضیه باشد و تا حد امکان گراشی «صحبت نکنم» بلکه گراشی «کائت بدرم».
-
درود برشما با بازدید از موسسه خیریه شهر راز شیراز متوجه شدم که چقدر بهتره به کودکان بی سرپرست رسیدگی کنیم
-
با سلام و خسته نباشید به تمامی دوستداران و علاقمندان به فرهنگ و گویش گراشی زبان نیاپارسیک بخصوص برپا کنندگان، مجریان، شرکت کنندگان و دوستداران برنامه دورهمی " گراشی خوانی کنار برساتی"- من با دقت به کلیب مجری برنامه جناب آقای دکتر مسعود غفوری نگاه کردم. آنچه به خاطره و حافطه من تداعی کرد اجرای برنامه بزبان فارسی رسمی کشور بود همراه با بکار گیری کمتر از پنچ تا شش فعل بسیار ساده و متداول در گویش گراشی. اغراق نکرده باشم بکارگیری گویش گراشی در مجری گری برنامه کمتر از ده درصد کلمات، وازها و افعال به گویش گراشی است مابقی فارسی سلیس ورسمی کشور میباشد. جناب لغزیان شناختی علمی و آکادمیک از زبان و گویشهای مختلف ندارد و ادعایی هم نمی کند فقط می گویم محریگری جناب دکتر غفوری به زبان و گویش گراشی نیست. در عکسهای برنامه حضور استادید و فرهنگیان بازنشسته و شاعران و ادیبان گراش در برنامه مشاهده میشود و به یقین به مجری برنامه هم تذکرهای لازم درباره زبان گراشی داده اند. آنچه به نظر من می رسد این است که بهتر است تا دیره نشده و هنوز تعدادی از نسل گذشته و قدیمی گراش زنده هستند علاقمندان به احیای زبان مادری گراشی همتی کنند برنامه ای داشته باشند از استادید فرهنگ و ادب و شاعران گراش همراه با جوانان علاقمند بزبان مادری گراشی و بکوشند تا آنجاییکه ممکن است این گویش را به صورت اولیه خودش بر گردانند و مکتوب کنند مثلا مثل صد تا دویست سال پیش. نمونه عجیب در گراشی حرف زدن دکتر در مجریگری. بزبان گراش : بجای عروسک میشد "بِئنه " بگوید همجنین بجای: خرید ، اُسه ای -برنده بودِن، ااُش بردن- دست شما درد نکند، دستُت درد نِکُد- تشریف بیاری مرسوم نبوده در جمعی مگر خانی و یا عالمی. بِداو اِکَ گراشی تر است- خوش اُندسی درستش خَش اُنتسی بهتر است. وخیلی کلمات دیگر گراشی که میشد بجای فارسی در مجرگری بکار برد که دریک کامنت نمی شود به آنها اشاره کرد. بهتر است به افراد مسن و قدیمی گراش که به مدرسه و یا به بندر برای کسب کار نرفته اند کمی همنشینی کنید و بزور از آنهااز آنها گراشی یادبگیرید. چلنگری در خیابان آبیاری بنام مش رضا مشتی حسین می تواند کمک خوبی بشما بکند. موفق باشید
پرونده
گزارش تصویری
حوالی
شعرخوانی از کتاب «برساتی»
نوای الله بده بارون و معرفی شاعر برساتی
گویشیخوانی شاعران همزبان در چلپسین
شعرخوانی از کتاب «برساتی»
هفتبرکه: برنامه ادبی «گراشیخوانی کنار برساتی» به مناسبت رونمایی تازهترین کتاب صادق رحمانی به نام «برساتی» که شامل شعرهای گراشی اوست، در خانه چلپسین، پسین جمعه ۱۴ دیماه ۱۴۰۳، برگزار شد. این چهارمین و آخرین بخش این برنامه است که به خواندن شعرهای کتاب برساتی توسط شاعر و برندگان قرعهکشی اختصاص دارد. پس از رونمایی کتاب، […]
نوای الله بده بارون و معرفی شاعر برساتی
هفتبرکه: بخش سوم برنامه «گراشیخوانی کنار برساتی»، در خانه چلپسین، پسین جمعه ۱۴ دیماه ۱۴۰۳، فرهاد قائدی، خواننده اهل خنج، نوای سنتی «الله بده بارون» را با همراهی حاضران اجرا کرد. پس از او، احمد خضری، روزنامهنگار و فعال فرهنگی اوز، معرفی کوتاهی از صادق رحمانی و کتاب «برساتی» ارائه کرد. گزارش کامل برنامه را در […]
گویشیخوانی شاعران همزبان در چلپسین
هفتبرکه: بخش دوم برنامه «گراشیخوانی کنار برساتی» که پسین جمعه ۱۴ دیماه ۱۴۰۳ در خانه چلپسین برگزار شد، گویشیخوانی شاعران منطقه بود (گزارش کاملتر در هفتبرکه). در این برنامه، پنج شاعر منطقه به شعرخوانی پرداختند: ▫️ علی اکبر شامحمدی از گراش ▫️ عبدالرضا مفتوحی از لار ▫️ خالو راشد انصاری از دیدهبان و ساکن بندرعباس […]