هفتبرکه: صحبتهای هنرمندان گراش در نشست با فرماندار گراش، مثل مروری بر تاریخچه هنر گراش بود، شامل گلایه از سختگیریها و مشکلات گذشته، اعلام سرسختی و پافشاری در زمان حال، و امید به گشایش فضا در آینده. پیشکسوت هنرمندان، مجید رایگان، مدرس و مدیر آموزشگاه موسیقی رایگان، این را در یک جمله خلاصه کرد: «مشکل هست؛ ولی میشود دعوا نکرد و حلش کرد.» این نشست در روز چهارشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۴ در سالن کنفرانس فرمانداری گراش برگزار شد.
سررشتهی این صراحت را سجاد فتحی، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش، با تاکیدش بر لزوم نشاطآفرینی و ارجاع به قانون به جای اعمال سلیقه، به دست هنرمندان داد. این سررشته یک دور کامل بین هنرمندان چرخید تا به فرماندار رسید. یعقوب میرزایی قیری، فرماندار گراش، هم پس از صحبت هنرمندان گفت: «ما یک شورای نگهبان بیشتر نداریم و همهی قوانین ما با تایید این شوراست و هر قانونی با شرع مطابقت داده شده است. دیگر دوباره لازم نیست ما نگران شرع باشیم. ما نمیخواهیم یک قدم از قانونی که در همه شهرهای کشور اجرا میشود جلوتر باشیم و نه یک قدم عقبتر.»
اعلام حمایت هنرمندان از رییس اداره فرهنگ و ارشاد
سجاد فتحی در ماههای اخیر از سرپرستی همزمانِ اداره فرهنگ و ارشاد زادگاهش نیریز و رفتوآمد هفتگیاش خلاص شده و به طور کامل ریاستش بر ادارهی فرهنگ و ارشاد گراش تثبیت شده است. با این وجود، زمزمههایی به گوش هنرمندان رسیده است که صندلی ریاست اداره ممکن است به فرد دیگری که در شرف استخدام است، سپرده شود. این خبر، بخش مهمی از زمان نشست هنرمندان با فرماندار را به خود اختصاص داد. خواستهی هنرمندان تثبیت فتحی به عنوان حامی و همراه هنرمندان در ریاست اداره بود.
مسعود غفوری در اواخر نشست، صحبتهای هنرمندان را اینطور جمعبندی کرد: «در زمان دعوت از دوستان برای این نشست، سه محور برای این نشست تعریف شد: اول، آشنایی فرماندار با هنرمندان و ظرفیتهای هنری شهر؛ و دوم بیان دغدغهها و مشکلات از طرف هنرمندان. خوشبختانه با حضور خوب دوستان و صحبتهای صریح و بلاواسطهی آنها، فکر میکنم این دو هدف به خوبی برآورده شد. اما محور سوم، وضعیت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش و حمایت از حضور سجاد فتحی به عنوان رییس اداره بود. این نکته قابل توجهی بود که در تماس تلفنی با روسای انجمنها و هنرمندان فعال، هیچکدام با این حمایت مخالفتی نداشتند، با وجود این که میدانیم انتقاداتی هم وجود دارد. امیدواریم آقای فرماندار نظر هنرمندان گراش را لحاظ کنند و با مدیران استان هم برسانند و آقای فتحی هم کوشاتر و متمرکزتر از قبل، سکان اداره فرهنگ و ارشاد را به عهده داشته باشند.»
فتحی: گراش سالمترین فضای هنری را دارد
رییس اداره فرهنگ و ارشاد به عنوان دبیر نشست، اولین سخنران بود. او اولویتهای اجتماعی و فرهنگی فرماندار را مرور کرد و ایجاد فضای نشاط را یکی از مهمترین آنها دانست. فتحی تاکید کرد: «من به جرات میگویم سالمترین فضای هنری استان در گراش وجود دارد. اما متاسفانه همین فضای سالم را هم بعضیها برنمیتابند و مدام در حال سنگاندازی و پروندهسازی هستند. وقتی هم میگوییم قانون این را میگوید، طوری رفتار میکنند که انگار فراتر از قانون هستند.»
اما امید به تغییر این وضعیت در سخنان فتحی پیدا بود. او جهتگیری و اولویتهای فرماندار را امیدبخش دانست و گفت: «این هنرمندان کارشان را خیلی خوب بلدند. فقط حمایت میخواهند. اگر بخواهید شادی و نشاط اجتماعی در گراش وجود داشته باشد، افرادش حاضرند و نمایندگانشان همینجا هستند.»
گلایهها و امیدهای هنرمندان
روسای انجمنهای هنری گراش، مدیران آموزشگاههای هنری، هنرمندان فعال و چند تن از حامیان همیشگی برنامههای هنری در این نشست حضور داشتند و حدود ۸۰ دقیقه به معرفی رشتهی هنریشان و همچنین مسائل و مشکلات و خواستههایشان پرداختند. اینجا به یک نقل قول از هر کدام بسنده میکنیم.
مجید رایگان که همین دو هفته پیش سومین کنسرت هنرجویی آموزشگاهش را برگزار کرده بود، با گفتن این که میتوان مشکلات را حل کرد، امیدواری اولیه را به نشست تزریق کرد.
عزیز نوبهار، مدیر بنیاد نوبهار و از حامیان برنامههای هنری، گفت: «به نظر من مظلومترین اداره گراش، اداره ارشاد است. جناب فرماندار، از این اداره حمایت کنید. اگر این اداره نباشد، نشاط و شادی از شهر رخت برمیبندد.»
اسدالله هرمی، شاعر و از اعضای انجمن شعر چشمه، سخنش کمی مخالف با سخن رییس اداره و فرماندار بود: «قبل از قانون، باید عرف را هم ببینیم در برگزاری برنامهها. اگر شرع را در نظر بگیریم، هیچکس مخالف نیست.»
اسدالله فروتن، نوازنده و مدرس موسیقی، گفت: «برای کنسرت مخالفتهای زیادی با کار ما میشود. حمایت کنید که اجراها بیشتر شود.»
علی فخری، کارگردان تئاتر و عضو شورای نظارت انجمن نمایش، با لحنی خودمانی به فرماندار گفت: «حرف اصلی من این است که از آقای فتحی حمایت کنید که رییس بماند. او همیشه از ما حمایت کرده و پشتگرمی ماست.»
مصطفی کارگر که همین هفته پیش ریاست انجمن شعر چشمه را به خاطر قبولی در مقطع دکترا واگذار کرده بود، در ابتدای جلسه نکتهای در مورد شادی گفت: «ما وظیفه داریم شاد باشیم و اگر غمگین باشیم گناه کردهایم. ولی باید شادی را بشناسیم.» او در آخر جلسه هم فرصت پیدا کرد که پیشنهاد جالبی بدهد: «من فکر میکنم باید نشستهایی تدارک دیده شود و هنرمندانی که از سختگیریها گلایه دارند، با کسانی که اسمشان را گروه فشار گذاشتهاند رودررو صحبت کنند.»
حمیدرضا توکلی، رییس انجمن هنرهای تجسمی و مدیر آموزشگاه پالت، گفت: «متاسفانه در حیطهی هنرهای تجسمی دست و پای ما بسته است. ما همه نوع نقاشی را نمیتوانیم ارائه کنیم. هر کدام از شاخههای هنری این مساله را دارند. قبل از برگزاری نمایشگاه، ما همیشه با استرس مواجهیم.» او با اشاره به حمایتهای رییس اداره از این رشته هنری، گفت: «بسیار ناراحتکننده است که کسی مثل فتحی که همیشه حامی و همراه هنرمندان است، از جاهایی مورد تهدید یا فشار قرار بگیرد.»
عباس امانی، رییس انجمن و نوازنده و مدرس موسیقی، با لحنی نومید سخن گفت: «من به شخصه دیگر هیچ انگیزهای ندارم. اگر مجوزی صادر شد و فردایش لغو شد، من دیگر حال پیگیری و اما و اگر را ندارم. من دیگر برای موسیقی نمیمیرم از بس توی ذوقم خورده است.» البته بعد از این صحبتها، خواجهپور اشاره کرد که صحبتهای امانی با عملش متفاوت است، چون او راه خودش را برای ادامهی کار موسیقی با سرسختی پیدا کرده است. مثلا در همین یک ماه اخیر، هنرجویان او در دو کنسرت در لار و گراش نواختهاند.
محمد فروتن، نوازنده و مدرس موسیقی، نیز فقط به اعلام حمایت از رییس اداره بسنده کرد: «مظلومترین هنرمندان، هنرمندان گراشاند. اما آقای فتحی جزو بهترینها بودهاند و زحمت زیادی میکشند.»
سعید قربانی، فیلمساز جوان، نیز همینقدر کوتاه صحبت کرد: «در کنار سنگاندازیهایی که شده، آقای فتحی همیشه همراه و حامی ما بوده است.»
صحبت مجتبی بنیاسدی، داستاننویس و رییس سابق انجمن داستان، یک زنگ تنفس بود: «در حوزه داستان ما نه سنگاندازی از طرف فرمانداری داشتهایم و نه ارشاد و نه جاهای دیگر. فقط خودمانیم و خودمان. جمع کوچکی داریم و دور هم خوبیم.»
اما این آرامش پیش از جنجال محسن مهرابی، فیلمساز جوان، بود که طبق معمول نرمها را بشکند و گلایههایی بیپرده مطرح کند: «ده سال از آخرین دوره جشنواره فیلم کوتاه کل میگذرد. سابقهاش از بسیاری از جشنوارههای اسم و رسمدار بیشتر است. چیزی که جشنواره را برگزار نکرده، پول و عدم حمایت نبوده. بلکه ناامیدی است. این مساله تمام کشور ماست. ولی این ناامیدی بین هنرمندان شهر ما خیلی بیشتر است. ما حتی به اجرای نیمبند همان قوانین هم راضی هستیم. اما این شهر ظاهرا جدا از ایران و حتی متفاوت از همین شهرهای اطراف است. جناب فرماندار، ما از شما میخواهیم قانون را در شهر جاری کنید.»
محمد خواجهپور، شاعر و نویسنده، اما سعی کرد فضا را بعد از صحبتهای مهرابی آرامتر کند. او صحبتهایش را اینطور صورتبندی کرد: «همهی ما این مسائل را لمس کردهایم، ولی باید بتوانیم از فضاهای تازه و روزنههایی که وجود دارد، استفاده کنیم و در مسیر هنری خودمان حرکت کنیم. با توجه به رویکرد فرماندار، باید بتوانیم تواناییها را معرفی کنیم تا برنامههای ایشان را هم پیش ببرند. همین خواستههای ما باید طوری باشد که از ممانعت بگذریم و بگوییم ما نیاز به حمایت داریم.» خواجهپور با اشاره به برگزاری کنسرت هنرجویی در سینما فرهنگ گفت: «من دعوت میکنم از جناب فرماندار که در اینگونه برنامهها هم حضور داشته باشند تا ببینند عرف گراش چگونه است. وقتی در یک شب، دو بار سالن سینما پر و خالی میشود و خانوادهها برای دیدن هنرنمایی فرزندانشان میآیند، نشان میدهد که در عرف گراش این مساله پذیرفته شده است، همانطور که در مراسم مذهبی هم مردم حضور فعال دارند.» او حمایت هنرمندان از رییس اداره ارشاد را هم اینطور گوشزد کرد: «آقای فتحی همیشه سد اول را نگه داشته که فشار کمتر به سمت هنرمندان بیاید. از فرماندار میخواهیم که از ایشان حمایت کند.»
کامران جعفری که هماهنگ کردن نشست را به عهده داشت، صحبتش را با اشاره به لغو برنامههای هنری در گراش شروع کرد و گفت: «در دوره گذشته، برای یک برنامهی کودک، از رییس اداره تعهد گرفتهاند! من نمیدانم تعهد شخصی دادن یک مجری قانون در حالی که قانون همه چیز را مشخص کرده، چه جایگاهی دارد.»
فاطمه ابراهیمی، عکاس و هنرمند نمایش، اولین خانمی بود که در جلسه صحبت میکرد: «در گراش کسی من را به عنوان یک خانم هنرمند قبول نمیکند. کسانی مینشینند برای شخص من نظر میدهند که هیچ درکی از هنر ندارند. من فکر میکنم کارشناسان هنری باید در مورد کار ما نظر بدهند. این در حالی است که تمرکز کار من روی شهداست. چطور است که کنگره استان فارس از من حمایت میکند، اما در شهر خودم حتی یک نهاد به جز اداره ارشاد و شورا و شهرداری از من تقدیری نمیکنند؟ آن هم فقط به خاطر این که حجاب چادر ندارم.»
محمدعلی شامحمدی، رییس انجمن نمایش و کارگردان تئاتر، نیز به تعطیلی سه جشنواره هنری در گراش در دورههای گذشته اشاره کرد: «من هفت سال است مسئول انجمن نمایش هستم و جشنواره نمایش کل را پنج دوره برگزار کردیم. انجمن دوبله و گویندگی صدای ماندگار گراش را هم ده سال پیش ثبت کردیم و جشنواره گریشبانگ را هم برگزار میکردیم. در کنار جشنواره فیلم کوتاه، هر سه جشنوارهی هنری که داشتیم تعطیل شده است. رایزنی کنید با اداره کل تا دوباره این جشنوارهها راهاندازی شود.»
مسلم پورشمسی، عکاس، نیز همین خواسته را با ذکر یک خاطره تکرار کرد و به سوگواره عکس عاشورایی نیز اشاره کرد: «سوگواره سیزده دوره برگزار شده و تاکنون هیچ مسئولی به جز اداره ارشاد و شورای شهر حتی برای افتتاحیه و اختتامیه هم نیامده است! آقای فتحی تنها مسئولی است که حتی دنبال وام هنرمندان بودند. او کاملا با هنرمندان هماهنگ شده و باید در این سمت بماند.»
هادی افشار، عکاس و از اعضای هیات مدیره انجمن فیلم و عکس، نیز با لحنی طنزآمیز از عدم همراهی مسئولین گله کرد: «فقط در یکی از نمایشگاهها که نزدیک انتخابات بود، همهی کاندیداها و مسئولین شرکت کردند! اگر خود مسئولین به نمایشگاهها میآمدند، لازم نبود کسی برایشان گزارش بفرستد تا اقدام به تعطیلی کنند!»
صدیقه کریمی، رییس انجمن داستان گراش، هم سخنانش را اینطور کوتاه بیان کرد: «هنرمندان خودمان باید از همدیگر حمایت کنیم.»
مریم قاسمیزادگان، شاعر و رییس انجمن شعر چشمه، نیز در ادامه صحبت کریمی گفت: «مشکل جامعه هنری ما دو قطبی کردن یا برچسب زدن است. در انجمن شعر همه نوع آدم با هر نوع شعری میتوانند شرکت کنند، ولی چون افراد اصلی انجمن بیشتر به سمت شعر آیینی گرایش دارند، این دید به وجود آمده که اینجا مخصوص شاعران آیینی است. همین اتفاق برای رشتههای دیگر هم افتاده است.» او در مورد حمایتهای سجاد فتحی از این انجمن نیز گفت: «ما از حمایت معنوی آقای فتحی همیشه برخورداریم. کمتر کسی هست که مسئولیت داشته باشد ولی توی جلسات ما شرکت کند مثل ایشان. البته ما انتظار داریم که بودجه اداره برای برنامههای هنری بیشتر باشد.»
راضیه غلامی، مدیر موسسه فرهنگی هنری مهرگان، نیز با اشاره به چالشها و مشکلات سینما فرهنگ، درخواست همکاری فرمانداری را داشت: «اگر از طریق فرمانداری حمایت ویژه شود این سینما که در واقع برای همه رشتههای هنری مفید است، دوباره رونق خواهد گرفت. سپاس از آقای فتحی که همیشه حامی بودهاند چه در تاسیس موسسه و چه در برنامهها.»
شریفه هاشمی، نوازنده و مدرس موسیقی و مدیر آموزشگاه برشید، نیز خیلی خلاصه گفت: «در مورد موسیقی هیچ حرف تازهای نیست چون همه حرفها زده شد. امیدواریم با حمایت فرماندار، شرایط مساعدتر شود.»
ماشالله بلبلی، گریمور، نیز با لحن صادقانهی همیشگیاش گفت: «من با همهی گروهها با هر تفکری کار کردهام. اما ارزشی که در لار برای هنرمندان قائل هستند، در گراش وجود ندارد. در لار، از فرماندار تا شهردار همه میآیند برای برنامهها. خواهشی که داریم این است که آقای فتحی را که چند سال با مشکلات و گرفتاریهای ما آشناست و حامی ماست، نگه دارید. با مدیر کل صحبت کنید که ایشان رییس بماند.»
صحبت مهدی سروش، رییس هیات تعزیه گراش، نیز مشابه رایگان بود: «این که هنرمندان با این همه دغدغه و مشکل و سنگاندازی، باز هم حاضرند ادامه بدهند، جای تقدیر و تشکر جداگانه دارد.» حتی او که بیشتر به اجراهای مذهبی و محرمیاش شناخته میشود، از مخالفها گلایه داشت و گفت: «کسانی که مخالفت میکنند، مذهبی نیستند، بلکه طیف مذهبینما هستند.»
عبدالرضا افشار، هنرمند تئاتر و از حامیان همیشگی برنامههای هنری، سعی کرد فضا را کمی تلطیف کند: «من فکر میکنم آنقدرها هم وضعیت جامعهی هنری ما سیاه نیست. مقایسه کنید با زمان قبل. ما زمانی مجبور بودیم نقش حضرت زینب(س) را به آقای عبدالمطلب زارعی بسپاریم که بازی کند! من در ۹۵ درصد کنسرتها مدیر سالن بودهام و هیچ موردی ندیدهام که خارج از عرف و زننده باشد.»
محمدرضا حیدرپور فرد، مشاور فرماندار، آخرین فردی بود که پیش از فرماندار صحبت کرد: «اینکه هنرمندان همیشه دغدغهدارند چیز تازهای نیست. پدر من پدر تعزیه و فولکلور ایران بود. همیشه نگاهها و مکانیزمها و علایق مختلف وجود داشته است. پدر من هم کار آیینی میکرد و هم کار عروسکی و تئاتر و موسیقی. میگفت: هنرمند وقتی هنرمند است که بازیگر و بازیگردان خوبی باشد. یعنی هنرمند در هر شرایطی خودش را وفق میدهد و مسیر را برای مخاطب روشن میکند و او را جذب میکند. ناامیدی خیلی بیماری بدی است. سعی کنید طرفش نروید.»
فرماندار: ما هم از آقای فتحی حمایت میکنیم
پس از شنیدن صحبتهای نمایندگان هنرمندان، نمایندهی دولت در شهرستان گراش به دغدغهها پاسخ داد. یعقوب میرزایی در ابتدای سخنش گفت: «من وقتی وارد شدم و تعداد زیاد حاضران را دیدم، حدس زدم قضیه چیست. معمولا جمعیت زیاد در جلسات، یا نشانه تایید است یا رد. اینجا همه در تایید آقای فتحی صحبت کردید.»
او نظر خودش را در مورد مدیریت فتحی اینطور بیان کرد تا اطمینان خاطری برای هنرمندان باشد: «ماه گذشته، تماسهایی از استان بود و ما به شدت ایشان را تایید کردیم و گفتیم نیازهای هنری شهرستان را فقط چنین فردی میتواند مدیریت کند. آقای فتحی تنها نیروی همراه ما در این شهرستان در میان مسئولان است که از نظر فکری بسیار به ما نزدیک است و ما برای اجرای برنامهها به ایشان نیاز داریم.»
فرماندار در بخش دیگری از صحبتهایش نیز بر این مساله تاکید کرد: «من خوشحالم که اقبال وجود دارد و هنرمندان توانستهاند ارتباط خوبی با مسئول اداره برقرار کنند. تقدیر میکنم از فتحی که این شرایط را به وجود آورده است. مطمئن باشید که ایشان در شهرستان ماندگار هستند.»
فرماندار: نباید نظر چند نفر را به خانواده شهدا و متدینین تعمیم بدهیم
فرماندار در ادامه صحبتش با اشاره به گلایهها و دغدغههای هنرمندان گفت: «در این شهرستان به نظر میرسد که نیاز به شورای نگهبان جداگانهای هست که مطابقت قانون با شرع را تشخیص بدهد! به این دسته از دوستان باید گفت ما یک شورای نگهبان بیشتر نداریم و همه قوانین ما با تایید این شوراست.
«نکتهی دیگر این که من در این دو سه ماه، نفهمیدم این متدینین کی هستند که اینقدر سختگیری و ممانعت میکنند. شما نمایندهی کل هنر شهرستان هستید. خب همه که نظرتان این است. پس چه کسانی جلوی شماها را میگیرند؟ ولی ما میبینیم که مواردی را میبرند به جلسات، و ادعا میکنند که این برخلاف نظر متدینین است. نمیشود که نظر چند نفر را بگیریم و بعد همین را تعمیم بدهیم به نظر خانواده شهدا و یا متدینین. مراسم مذهبی در گراش در ایام محرم و صفر همه در آن هستند. پس همه مومن و متدین هستند. ولی با هر کسی صحبت میکنیم، نظرشان خلاف است.
فرماندار: باید مسائل را با گفتگو حل کنیم
موضوع بعدی سخنان فرماندار، استفاده از فضای بازتر کنونی بود: «باید در بستر موجود ناامید نشویم و حرکت کنیم. اگر روزنههایی پیدا شد باید استفاده کنیم. بالاخره آنها که سختگیری میکنند هم واقعیتی هستند و باید با گفتگو مسائل را حل کنیم. باید با گفتگو و ادله با آنها وارد صحبت شد و حرف همدیگر را شنید تا به نتیجه مشترکی برسیم. امروز در جلسه نهاد کتابخانهها هم پیشنهاد ایجاد کافه گفتگو در گراش را ارائه کردهایم.»
او دخالت در حوزه هنر را هم مردود دانست و گفت: «بحث بعد، دخالتهای بیجا در حوزه هنر است. در این شهرستان و حتی در کل کشور، همه جا این مساله متاسفانه وجود دارد. مردم این شهرستان آگاه هستند چون دنیادیده و روشنفکرند. چون هم وضع مالی نسبتا خوبی دارند و هم در کشورهای مختلفی بودهاند و ارتباطات فراملی دارند. منتها یک قشر کوچکی از گذشته وجود دارد که دوست داشتهاند اسم گراش به فلان چیز مطرح باشد و یا فلان موضوع غلظت بیشتری داشته باشد. مثلا این که بخواهیم گراش را به اسم مرکز شیعه معرفی کنیم، باعث تفکیک این شهر از شهرهای دیگر شده است. این میطلبد که گفتگو شود در این زمینه.»
فرماندار: کمک میکنیم در حوزه هنر بسترسازی شود
و وعدهی آخر میرزایی، کمک به بسترسازی و ایجاد زیرساختها در حوزههای هنری بود: «نکته بعد، مسائل و مشکلات هنرهاست. بخشی که ارتباط به فرمانداری و اداره ارشاد دارد، در خدمتیم. در این شهر کمکها بیشتر در حوزه مذهب است، اما ما سعی میکنیم بسترسازی کنیم که در حوزه هنر هم زیرساختها ایجاد شود. ما نه تنها در حوزه نشاط و موسیقی، که در حوزه ورزش هم همین محدودیتها را داریم، مخصوصا در حوزه بانوان. مثلا ما برای دوچرخهسواری بانوان تلاش کردیم، ولی همین که حرفش را میزنیم مخالفتها شروع میشود! ما بیشتر به حوزههای غم پرداختهایم در حالی که در همین حوزه هم نشاط زیادی وجود دارد. البته ما با بیبندوباری مخالفیم و باید در مسیر عفت حرکت کنیم. ما در طول تاریخ، ملت متمدن و باعفت و پاکدامنی بودهایم و اکنون ادامهدهنده همان راه هستیم.»
گپها و درد دلهای پایانی
استقبال فرماندار از سخنان نمایندگان هنرمندان و همسویی او با خواستههایشان، باعث شد این سخنان پایان نشست نباشد و دست کم نیم ساعتی بعد هم به گپ و گفتگو بگذرد. از جمله مسائلی که در این مدت پایانی مطرح شد، وضعیت سینما فرهنگ گراش، راهاندازی پلاتو تئاتر، و همچنین راهاندازی مجدد جشنواره فیلم کوتاه کل بود.
پیام نمایندگان هنرمندان به فرماندار واضح بود: ما کار میکنیم؛ شما حمایت کنید؛ آقای فتحی را در ریاست اداره تثبیت کنید. حال باید دید فرماندار جدید شهرستان گراش چقدر میتواند در مسیر اجابت خواستههای هنرمندان که شباهت زیادی به خواستههای خودش دارد حرکت کند.
۱۳ مهر ۱۴۰۴
والله حضرت عبید زاکانی یکی از شعرا ی لغز خوان و معروف در ادبیات ایران که بسیار مورد علاقه جناب لغزیان است می فرماید ” که در ملک هنر، نادان امیر است — هنر در حبس و خر صاحب وزیر است ” بنده خودم هنرمندم هستم البته نه مثل هنرمندان رشته های هنرهای مختلف حاضر درجلسه فرمانداری گراش که خودش گماشته گماشته وزیر امیری است. هنر بنده هم از نوع و سنخ هنرمندان نازنین گراشی حاضر در حلسه نیست. بلکه هنر من هنر خوب نون درآوردن و خوب کسب معاش عالی و حلال وبسیارو بی شبهه است درست مثل خیلی از گراشیهای دیگر که همین هنررا دارند. البته برای یادگیری هنرهای دیگر هم کوششی دارم ولی این اصحاب هفت برکه و سایت گریشنا که در جلسه فرمانداری روضه خوانی خود را هم داشتند درست مثل همین متدیین و ولایون ویا گروه فشارگراش که مانع کار هنرمندان در گراش میشوند . جلو هنرنمایی بنده در نوشتن طنز و لغز می گیرند و می گویند این لغز در عرف گراش نیست، این یکی اگر منتشر کنیم فرماندار ناراحت می شود و ما هم به دردسر می افتیم، ان یکی بروجردی نماینده مجلس شکایت می کند و هر ماه باید سین و ج دادگاه پس بدهیم و حتی یک وقت گفتن این نوشته بچه کلاغ فرمانداری قارقار می کند . باورتان نمی شود که اگر بخواهم در مورد تاریخ گراش بنویسم که چرا در قدیم قبل از ورود ماشین به گراش . مردم محله برق روز و دُم بلءلز اکثریت از ماده خر استفاده می کردنند و مردم محله بئرا و ناساگ خر نر. فوری مس گویند این نوشته نمی شود منتشر کنیم چون مردم هر دو محله ناراحت می شوند چون باور نمی کنند جدشان از الاغ بهره مند بوده اند. در پایان گراشی می گوید تلافی باشد و گِله نباشد . شما بفرمده و یا ازترس از ما بهتران مانع هنر نمایی جناب لغزیان میشود . متتدین و دلواپسان و یا اهل الفشار گراش مانع کار هنرمندان . بنابراین نتیجه گیری کنیم که اینها همه بازی خوردگان شاه نیل هستیم .