گپتریا: دُکودار محله روباد

هفت‌برکه- مجید افشار: مغازه‌ای کوچک در محله روباد که تمام مشخصات یک «دکو محله» را دارد. کاسبی خوش برخورد که بعد از ۲۰ سال حضور در محله دیگر تک‌تک مشتریان‌اش را می‌شناسند. چند دقیقه‌ای با زینل جعفری گپ می‌زنم. درباره سابقه کارش می‌گوید: «از هفت هشت سالگی همراه استاد بناها کار عملگی می‌ رفتم. برای […]

۱۸ دی ۱۴۰۲

گپتریا: بابا برقی و هفت پسران

هفت‌برکه – مجید افشار: حاج ماندنی پورشمسی متولد ۱۳۳۲ است و از ۷۰ سال عمر خود، ۵۶ سال برق‌کار بوده است. جریان برق در این خانواده از پدر به هفت پسرش منتقل شده و پسران او در الکتریکی گلستان و شرکت کلات، راه پدر را ادامه می‌دهند. یادگیری با باتری و سرپیچ ماندنی در مورد […]

۱۱ دی ۱۴۰۲

گپرتیا: شاتم باکله قدیمی‌ترین پاتوق شبانه گراش

هفت‌برکه: از روزگاری که حاج زینل صمیمی کوچه به کوچه می‌گشت، شهرت «شاتم باکله» برای او مانده است. شاتم باکله در ۷۸ سالگی دیگر توان و حوصله‌ی سال‌های پیش را ندارد، ولی هنوز درِ مغازه‌ی خانگی او هر ساعتی که در بزنند، به روی همشهریان باز است و او و همسرش چراغِ قدیمی‌ترین پاتوق شبانه‌ی […]

۴ دی ۱۴۰۲

گپتریا: حاج عباس، شیرین چون دیشاب

هفت‌برکه: فصل پاییز فصل رونق صنعت شیره‌پزی خرما و دیشاب‌گیری است. کار از آبان شروع می‌شود و معمولا بیشتر شیره‌پزی‌ها بیش از سه ماه در سال فعال نیستند. عباس زمانی در ۶۵ سالی که از خدا عمر گرفته است، تجربه‌های کاری متفاوتی داشته است. تا امروز که کار او به کلگه و دیشاب‌پزی رسیده است. […]

۲۲ آذر ۱۴۰۲

گپتریا : آقای ایزدی بازنشسته‌ای که قصد بازنشستگی ندارد

هفت‌برکه : محمدرضا ایزدی ۲۲ سال پس از بازنشستگی از آموزش و پرورش هنوز خیال بازنشستگی ندارد و نزدیک نیم قرن است که چراغ نخستین کتابفروشی گراش را روشن نگه داشته است.  آقای ایزدی برای هر کدام از نسل‌های گراش به یک عنوان شناخته می‌شود. برای عده‌ای آقای ایزدی مدیر گراشی دبستان هرمزی است، بعدی‌ها […]

۱۳ آذر ۱۴۰۲

ساندویچ ناصر اولین تجربه فست‌فود

هفت‌برکه – مجید افشار: تجربه خیلی از گراشی‌ها از فست‌فود با «ساندویچ ناصر» شروع شد. این سال‌ها منوی ناصر به همبر و بندری محدود می‌شود و تاکید می‌کند: «با نان بزالی»! خبری از نان باگت و … نیست و همه چیز به همان سبک قدیم است. ساندویچ‌های ناصر هنوز همان طعم ظهرهای پس از مدرسه […]

۵ آذر ۱۴۰۲

هدیه آقارضای آرایشگر: یک سال آرایش رایگان برای آقا دامادها

هفت‌برکه: وقتی روی صندلی آرایشگاه می‌نشینم، اولین سوالی که می‌پرسد این است: «متاهلی یا مجرد؟» مجردها از زیر دست سید قسر در نمی‌روند. با شوخی، متلک و در نهایت دادن بسته پیش‌نهادی، آن‌ها را به ازدواج تشویق می‌کند.  پیش از تصویب قانون جوانی جمعیت و مشوق فرزندآوری، آقارضا از چند سال قبل، هدیه خود را […]

۲۹ آبان ۱۴۰۲

گپتریا : نوبرانه‌های داوود

داوود حسینی ۷۴ ساله با صدای خاص و مغازه کوچکش، اجناس انگشت‌شماری برای فروش دارد. در این فصل کرکه و طارونه روی سینی مغازه داوود خودنمایی می‌کند اما در فصل‌های دیگر می‌توانید سراغ خرما، کنار، ترشه و نوبرانه‌های هر فصل را از او بگیرید. داوود که سه دختر و سه پسر دارد، ۳۵ سال در […]

۸ آبان ۱۴۰۲

گپتریا : حاج حسین دارا چراغ روشن بزال

هفت‌برکه – عزیز نوبهار: بزال قلب شهر بود جایی نه فقط برای خریدن و فروختن بلکه جایی برای دیدن و زندگی کردن. از آن‌ بزال یادگارهای کمی مانده که هنوز چراغ بزال  سال‌ها پیش بزال گراش پر از کاسب‌کاران خوش‌نام، خوش‌اخلاق و مردم‌دار بود. از ابتدای بزال که وارد می‌شدی سمت راستت رحمت فیروزی نشسته […]

۲۴ آذر ۱۴۰۱

گپتریا : بچه‌های آقای قَمَری

هفت‌برکه – مجتبی بنی‌اسدی:‌ حاج‌ غلامحسین فرزند ندارد؛ توی دنیا خودش است و همسرش. سال نود‌وپنج، با هزینه‌ای که خودش نقل می‌کرد «هشتصد‌ و پنجاه میلیون»، بانیِ خیرِ مدرسه‌‌ی قمری در مسکن مهر گراش شده است. حال بعد مدت‌ها سری به مدرسه زده. ماشین وارد مدرسه می‌شود. بچه‌ها ردیف شده‌اند توی حیاط. مدیر نظم‌شان می‌دهد. […]

۱۷ آذر ۱۴۰۱