هفتبرکه: آن سمبوسههای کوچولوی نارنجی، زِئگره و کَتلَمههای شیرین و تازه، همان دلبره که دل میبرد و شیرینیهای محلی که محبوب قلب ما هستند و آن کلوچه و تافتون شور که بوی کنجد و زیرهی سبزش آدم سیر را هم به اشتها میآورد، و نانهای محلی آشنا با چشم و سفرههایمان؛ همه را خانم سکینه نازی سالهاست با مهارتی بینقص از دل گرم تنور خانگیاش جادو میکند و بیرون میآورد. در این شماره از گپتریا به خانم سکینه نازی، صاحب یک کیترینگ کلاسیک محلی سر زدهایم و بوی شیرینی محلی با آن اشکال فانتزی قشنگ، لابهلای این کلمات پیچیده است.
سکینه نازی، مادر خندانِ هنرمند و شیرینیپز
زنهای نسل قدیم اولین کیترینگها را در گراش راهاندازی کردند. اولین آشپزخانههای خانگی که بوی سلامتی، تازگی و خوشمزگیاش یک تبلیغ صادقانه و بیهزینه برای فروش و جذب مشتری بود. در این شماره از گپتریا، خانم سکینه نازی، برای ما حرف میزند، با گویش گراشی و در میان صدای خنده و سرزندگی و شادی خانوادهاش. انگار شیرینیهای دست مهربان و معصوم مادر، همه طعم شادی و نشاط برای خانوادهاش است.
سکینه نازی متولد ۱۳۳۲ است و در ۷۱سالگی هنوز گرمای تنورش روشن است. او بعد از سلامی گرم و خندهی متصل به آن میگوید بیش از ۵۵ سال است که در خانه شیرینیپزی میکند و نان میپزد. از کَتال و کَتلمه گرفته تا کلوچه، دلبره، زِئگره، تافتون و شیرینی فرنگی. سکینه مادرشوهر هنرمند و خوبی داشته و میگوید: «کار را از مادرشوهرم یاد گرفتم و نام کوچکش سلطان و فامیلیاش شبان بود. مادر خودم قابلهی محلی بود. خدا رحمتشان کند.»
یک عمر کنار تنور و شیرین کردن بساط و طَبَک عروسی
سکینه نازی همسر علی آذرکیش است. او ۹ فرزند دارد، پنج دختر و چهار تا پسر. دختر بزرگش هم این هنر را بلد است. دیگر دخترهایش هم هر کدام هنری را بلدند. دو تا از دخترهای سکینه حنابند هستند و ۲۵ سال است سابقه دارند. او میگوید: «پسرهایم هم تا زمانی که ازدواج نکرده بودند کمک میکردند و حالا مشغلههای زندگی کمتر به آنها اجازه میدهد سر بزنند. عروسهایم هم کمک حالم هستند.»
سکینه نازی دربارهی مواد مورد نیاز یک کلوچه میگوید: «مثلا برای کلوچه درست کردن آرد برنج، نمک، زیره، آرد کراچی، جوهر، تخم مرغ، و مهوه لازم است. مهوه را یا خودشان میآورند یا خودمان میزنیم.»
سکینه عمری را کنار تنور و گرم کردن پذیرایی عروسی و طبقهای رنگارنگ آن گذرانده است. او تصویری از خودش را در سالهایی که جوانتر و تواناتر بود برای ما توصیف میکند و میگوید: «کنار تنور کارها را یکی بعد از دیگری انجام میدادم، اول سمبوسه، بعد کتلمه، بعد زئگره، بعد نان فرنگی…»
شیرینی، هم برای عروسیها و هم قنادیها
یکی از دخترهایش میگوید: «مادر چند سال مریض شد و دست از کار کشید و دخترش شدریه کارش را ادامه داد.» حالا دخترها اجازه نمیدهند مادر زیاد کاری که تنور لازم دارد انجام بدهد. شدریه هم هنرهای زیادی را از مادر یاد گرفته است؛ کلوچه، زئگره، کتلمه، سمبوسه، نان فرنگی و دلبره؛ نان تنوری، پلزی و لیتک چند قلم از هنرهای شور و شیرین شدریه است.
سکینه نازی هم برای عروسی و هم قنادی شیرینی درست میکند. دخترش میگوید: «قنادی خودش وسایل را میآورد و آماده تحویل میگیرد و میفروشد. معمولا برای عروسی شش سینی بزرگ آماده میشود و صبح جارآو (عروسی) تحویل میگیرند.»
مشتریهای سکینه از گراش، شهرها و کشورهای اطراف
مشتریهای او فقط از گراش نیست. او از شهرهای اطراف هم مشتری کم ندارد. از لار، اوز و روستاهای اطراف هم میآیند تا از هنر او بخرند و به خانه ببرند. او حتی مشتریهایی هم از کشورهای اطراف مانند دبی، بحرین، قطر و کویت دارد. آدرس خرید شیرینیهای خوشمزهی محلی سکینه و خانوادهی باصفایش، خیابان ناصرخسرو، کوچهی شمارهی هشت است.
این خانواده دوست داشتهاند کارگاه کوچکی داشته باشند اما گرانی قصهی همیشگی تعطیل شدن ایدهها است. دخترش میگوید: «قرار بود با هم کارگاه شیرینیپزی راهاندازی کنیم و اسمش را بگذاریم «شیرینی دامو» که هزینهاش زیاد بود و بیخیال شدیم.»
مجید افشار، عکاس هفتبرکه، این همه شیرینی و خوشگپ بودن خانم سکینه نازی و خانوادهی عزیزش را در قاب دوربینش جا میدهد. عکسهایش اینجا بیصدا نیستند بلکه صدای خنده و بوی شیرینی و حس خودمونی بودن میدهد.