هفتبرکه – مریم مالدار: لذت خوردن برخی از خوراکیها به این است که همان موقع تا گرماگرم است بخوری، خصوصا اگر سمبوسه باشد. فرقی ندارد محتوای داخلش سیبزمینی و گوشت باشد یا ماستی، چرا که بخش عظیم لذتش همان گاز زدن و صدای کُروچ کُروچ نانی است که در روغن حسابی برشته شده است. امروز ۱۵ شهریور و ۵ سپتامبر، روز جهانی سمبوسه است.
تقریبا بیشتر غذاهای جنوبی تند است و پر ادویه؛ و شاید ترکیب همین ادویههای تند با غذاست که غذاهای جنوبی را کاملا متمایز کرده و در منو فستفودیها یا دکههای کل ایران میتوانید اسم سمبوسه را کنار دیگر غذاها ببینید. اما در منو ما گراشیها سمبوسهها تقسیمبندی میشوند به تند و شیرین!
تنوع سمبوسههای شیرین نیز به همان اندازهای است که میتوان گوشت، مرغ، سیبزمینی و دیگر مخلفات را بارها کم و زیاد کرد و ترکیبهای جدید ساخت. برای سمبوسه شیرین هم میشود از شکر، نارگیل و انواع مغزیجات و پودر نخود ترکیبات تازه و نو ساخت. یک میانوعده خوشمزه و مقوی که کمتر از آن شنیدهاید.
خانم فاطمه مفرح یکی از کسانی است که به گفته خودش سه سال است کار پخت سمبوسههای شیرین معمولی و لقمهای را شروع کرده و با اشتیاق ادامه میدهد. گراشیها مفرح را بیشتر به فامیل همسرش میشناسند و حالا سمبوسههای زن حاج حسن افشار یک برند محلی است. عمدهی سفارشهایش برای سمبوسههای ترد و شیرین برای مراسمهای شادی از جمله عروسی است.
میپرسم چه شد که این کار را شروع کردید تا حالا وقتی حرف از سمبوسه شیرین میشود همه میگویند «زن حاج حسن افشار؟» پاسخ میدهد: «مادر و خواهرانم میپختند اما من هیچگاه سراغش نمیرفتم. خیلی اتفاقی یک بار برای خانواده درست کردم و بچهها خیلی خوششان آمد. یک روز دیگر هم برای اقوام درست کردم و همه به خوشمزگیاش اتفاق نظر داشتند. همان موقع این کار جرقه خورد و یواشیواش سمبوسههای من راهی قنادی و سوپرمارکتها شد.»
خوردن سمبوسههای شور یا شیرین همانقدر که لذتبخش است، پیچیدنش هم عذابآور و چالشبرانگیز است. خانم مفرح میخندد و میگوید: «واقعا پیچیدنش کار خیلی زمانبری است. نرم کردن شکر و نارگیل و هل و باقی مواد یک طرف، و کثیفیهای بعد از سرخ کردن و شستن کل آشپزخانه از چربی و چسبناکی شکر هم یک طرف. با این حال اما من راضیام و بسیار مشتاق. به قول قدیمیها «هر کسی هر عادتی اُشه اُشناشا از دست آدت» (هر کسی عادتی دارد که نمیتواند از آن دست بکشد).
بخش عمدهی خوشمزه شدن هر غذایی، علاوه بر طرز تهیهی درست، به مزهی دستِ کسی است که آن را میپزد. از طرز تهیهی مثلثیهای نارنجی خوشرنگ و لعابش میپرسم. میگوید: «خمیرش را میدهیم بیرون آماده کنند. آن رنگ زیبایی هم که میبینی با رنگ خوراکی است و اگر کسی بخواهد و سفارش دهد آن را با زعفران خوشرنگ میکنیم و پس از پخت آنها را تا میزنیم تا بروند در صف برش زدن. بعد هم از موادی که هر کس طبق سلیقهاش کم و زیاد کرده، یعنی ترکیب پودر نخود پخته، پودر نارگیل، پودر قند و مقداری هل یا به دلخواه پودر مغزیجات را در نرمکن کاملا نرم و مخلوط میکنیم تا برسیم به بیستدرصد باقی مانده کار، یعنی پیچیدن نانها و در نهایت سرخ کردنشان در یک ماهیتابه پر از روغن که مثلثیها کاملا در آن غوطهور شوند. بعد از سرخ شدنشان هم با دستمال آشپزخانه روغنهای اضافیشان را میگیرم.»
همچنان با لهجهی شیرینش ادامه میدهد: «همین دیگه خاله! شمارهام رو همه مردم گراش دارن و سفارش میدن و اگه عمری باشه در خدمتیم.»
از اینکه خیلی زود جواب سوالهایم را داده و روند گزارش را خیلی سریع پیش برده، از او قدردانی میکنم. حالا دهنم آنقدر آب افتاده که دوست دارم همین الان چای دم کنم و پهلویش سمبوسه لقمهایهای زن حاج حسن باشد.