هفت‌برکه: صادق رحمانی، شاعر و مدیر نشر همسایه، در آغاز کتاب «روشنای جان»، مجموعه شعر محمد زارع، نوشته است که این مجموعه‌ی شعر تلفیقی از موضوعات توحیدی، حماسی، اجتماعی، وطنی و احساسی است.

بیشتر اشعار این مجموعه در قالب مثنوی با ردیف‌های متناوب یا غزل آزاد سروده شده‌اند. قالب‌هایی که به شاعر اجازه می‌دهند تا اندیشه‌ها و احساسات خود را آزادانه و با جزئیات بیشتری بیان کند.

زبان اشعار محمد زارع آمیزه‌ای از زبان معیار ادبی، زبان نوشتاری و گاه زبان محاوره‌ای و محلی است؛ این ترکیب باعث صمیمیت خاصی در اشعار شده است که این، نشانی از دلبستگی شاعر به زبان مادری خود و دفاع از میراث زبان بومی است. واژگان محلی، در بافت زبانی شعر جای گرفته‌اند. شاعر به جای استفاده صرف از فارسی معیار، از زبان مردم زادگاهش بهره می‌برد تا صداقتی در گفتار شاعرانه و حس نزدیکی با مخاطب بومی ایجاد کند.

تصویرهای شاعر ساده، بدیع، و قابل لمس هستند. در شعر «نخل» ، تمثیلی از استقامت و پایداری انسانی است:

 

ای قامت سبز ایستاده

بر دامن ابر سر نهاده

 

این تصویر خلاقانه، نخل را نه فقط در وجه طبیعی‌اش، بلکه در مقام یک نماد فرهنگی، دینی و هویتی بالا می‌برد. شاعر در تصویرسازی‌های خود بیش از هر چیز، به جنبه‌های طبیعی، اسطوره‌ای و حسی وفادار است. طبیعت در اشعار شاعر زنده است. این نمادها فقط نشانه‌هایی اقلیمی نیستند، بلکه بخش‌هایی از هستی شاعرانه‌اند. این زبان‌ورزی دوسویه، میان رسمیت زبانی و بوم‌گرایی، حاکی از گرایش‌های همزمان شاعر به حفظ سنت ادبی و پاسداشت فرهنگ محلی است. این ویژگی می‌تواند نوعی مقاومت فرهنگی در برابر یکدستی زبانی تلقی شود.

مهم‌ترین ویژگی‌های این مجموعه:

▫️ توجه به فرهنگ بومی (لارستان، زبان محلی)

▫️ تمجید از وطن و دفاع مقدس

▫️ بهره‌گیری از وزن‌های عروضی روان

▫️ آمیزه‌ای از مفاهیم عرفانی، عاشقانه، اجتماعی و توحیدی

▫️ تصویرسازی‌های استعاری

▫️ زبان دسترس‌پذیر و مشحون از احساس

محمد زارع در «روشنای جان» ثابت می‌کند که شعر همچنان می‌تواند مأمنی باشد، برای روایت عشق، فریاد سوگ، ستایش علم و تشریح زخم‌های اجتماعی؛ زبانی برای پیوند نسل‌ها و گفتمانی برای گفت‌وگو با انسان امروز، میان سنت و نو.

این مجموعه شعر که به تازگی در انتشارات همسایه چاپ شده، در شب شعر «ایران» رونمایی شد (خبر در هفت‌برکه).

 

Komod 143 Rowshanaye Jan02