هفت‌برکه – محسن مهرابی: با شروع دوره شورای ششم، بحث فضای سبز و زیباسازی شهری بدل به یکی از پر چالش‌ترین بخش‌های مدیریت شهر شده است، به نحوی که هر روز صدای اره برقی از گوشه‌ای بلند است و در مقابل نیز صدای منتقدین این تصمیمات در فضای مجازی و حقیقی به گوش می‌رسد؛ صدایی که البته رییس شورا معتقد است از سوی عده‌ای خاص و معدود بوده که آن هم از سر بی‌اطلاعی از طرح‌هاست؛ هرچند معلوم نیست رییس شورا چطور و با چه سازوکاری به این جمع‌بندی رسیده است. این مناقشه اما با آغاز پروژه زیباسازی رفوژ بلوار سرداران (کمربندی) و تصمیم بر قطع درختان کویتی این بلوار حالا به اوج خود رسیده است اما باز هم کارگران بی‌وقفه مشغول به کار هستند و انگار هرچه نقدها بیشتر شود، عجله‌ی شهرداری برای قلع و قمع درختان نیز افزایش می‌یابد.

Mohsen Mehrabi

من کارشناس فضای سبز نیستم، نظری هم در مورد استدلال‌های شهردار گراش برای قطع درختان کویتی نمی‌توانم بدهم. اما این چند خط را برای دفاع از آنچه که به آن «افکار عمومی» گفته می‌شود می‌نویسم.

در جایی که به تعداد درختان قطع شده، افرادی هستند که خود را کارشناس می‌دانند و هر کدام سعی دارند دیگری را ناآگاه به مسئله جلوه دهند، بی‌توجهی شورا و شهرداری به علامت سوال‌های افکار عمومی نازیباترین اتفاق ممکن است، تا جایی که مدت‌ها از مصاحبه‌ی رییس شورا می‌گذرد و مشخص نیست زمان قرار بود چه چیزی را به مردم نشان دهد که دانشور از مردم خواسته بود که به آنها زمان دهند.

شورای شهر در اصل یک نهاد مدنی و مردمی و برآمده از انتخاب مردم است و نه انتصاب دولتی و حاکمیتی. هرچند نفس مردمی بودن و حاکمیتی نبودن شوراهای شهر طی سنوات اخیر و با آیین‌نامه و مدل برگزاری انتخابات‌ها از اساس زیر سوال است و تلاش‌های عیان شورا و شهردار در جهت جلب رضایت یکی دو نهاد مشخص در شهرستان نمایانگر این موضوع است که انگار رضایت آنان از رضایتمندی مردم مهم‌تر است، اما باز هم نمی‌توان نقش مردم را در انتخاب اعضا نادیده گرفت. چیزی که باید آن را مکرر به اعضای شورای شهر گوشزد کرد این است که شما در نهایت وظیفه‌ی جلب رضایت شهروندان را دارید و افکار عمومی و رضایتمندی شهروندان ابدا موضوع بی‌اهمیتی نیست که در تمام مدت مسئولیت خود بارها نسبت به آن بی‌تفاوت بوده‌اید و دائم با وعده‌های «پیگیری می‌کنیم» و «افشاگری می‌کنیم» سعی در شانه خالی کردن از بار مسئولیت داشته باشید.

موضوع فضای سبز و بی‌توجهی به سوالات و ابهامات افکار عمومی و اصرار بر یک رویه‌ی غلط، آنجا خطرناک می‌شود که حتی شورای شهر برآمده از رای مردم هم برایش مهم نیست که پاسخگو باشد. پاسخگو بودن در سطح مدیریتی گراش، خیلی شدیدتر از سطوح کلان، بدل به آرزویی محال شده و اعضای شورای شهر هر روز بیشتر بر این پاسخگو نبودن خود و نادیده گرفتن افکار عمومی تاکید دارند.

من نه قصد دارم جوانان شورا را نفی کنم و نه تلاش‌هایشان را زیر سوال ببرم و معتقدم این شورا کماکان باید مورد حمایت مردم قرار گیرد، چرا که پرونده‌های مهمی همچون محدوده روی میز است و شورا تنها نهادِ مردمیِ باقیمانده برای دفاع از حقوق مردم گراش است. در جایی که دغدغه‌ها به در افتادن با یک روز مردمی و یا عوض کردن مدیر یک کانون دانش‌آموزی تقلیل یافته و مفاهیم مهم مدنی به ابتذال کشیده شده، در جایی که نه هنرمند و فعال سیاسی و اجتماعی حمایت می‌شود و نه قانون در حال اجراست، شورای شهر آخرین گزینه‌ی باقیمانده برای رجوع و مطالبه است و باید نهاد شورا تقویت شود.

شهر و شهرستان در تنگنای عجیبی گرفتار شده که بارها و در مناسبت‌های مختلف دلسوزان شهر آن را بیان نموده‌اند. تنگنایی به خاطر حذف صداها و افراد مختلف با جدیت تمام از سوی افراد و نهادهای فراتر از قانون از طرفی، و کارهای نمایشی از سوی دیگر، هر روز تشدید می‌شود. این را باید به عنوان یک توصیه به شورا و شهرداری متذکر شد که دست از اقدامات روبنایی و نمایشی بردارند و به جای هزینه بودجه شهرداری که مستقیم از جیب مردم تامین می‌شود و همچنین فروش زمین‌های شهرداری که پشتوانه این نهاد مهم است و خرج در جاهایی مانند نصب المان «ملکی» و «طاووس» که مشخص نیست اساسا سلیقه چه کسی پشت آن است، به فکر حل مشکلات و گره‌های اساسی شهر باشند.

باید خیلی جدی پرسید که چرا خبری از طرح تفضیلی نیست؟ پروژه تصفیه‌خانه شهر و هدایت روان‌آب‌ها به کجا رسید؟ چرا باید هر روز شاهد جلسات بی‌خروجی باشیم؟ کمربندی به کجا رسید؟ رینگ ساحلی چرا تکمیل نمی‌شود؟ چرا تمام مطالبات شهر طی سال‌های اخیر شده «محمدآباد» و «سلطان‌آباد» و «شهرک آزادگان» و برای همیشه این مسائل حل نمی‌شود و دیگر کسی نمی‌پرسد شهرک جدید چه شد؟ چرا کسی پاسخگوی مزایده‌های نجومی زمین‌های دولتی گراش نیست؟ با اقدامات نمایشی و عکس گرفتن با المان‌های پیش پا افتاده، هیچ تحولی در سطح شهر رخ نخواهد داد.

شورای شهر گراش هر چند در ظاهر از ایده‌های مختلف و پیش‌نهادها استقبال می‌کند اما خروجی عملی بسیاری از این جلساتِ هم‌اندیشی، اقداماتی بی‌پشتوانه است. برای همین موضوع فضای سبز، کمیسیونی و جلساتی با عنوان «سیما و منظر» تشکیل شد یا با انجمن محیط زیست جلسه گرفتند اما خروجی عملی چیز دیگر بود و کارشناسانی که در این جلسات شرکت کردند بعد از مدتی دلسرد شدند. مشخص نیست اقدامات شهرداری طبق چه ساز و کاری و توسط چه کسانی گرفته می‌شود. آیا شورا نباید نقش خود را در نمایندگیِ دیدگاه‌های مردم و افکار عمومی ایفا کند؟

فضای سبز گراش در نهایت یا با اره‌ی شهرداری رنگ عوض می کند و یا با قلم منتقدین سبز می‌ماند، اما آنچه باید همه برای پاسداشت و حفظ جایگاهش نگران باشیم، اهمیت رضایتمندی افکار عمومی است. همه می‌دانند که «پِشِ سَوز» نخل را نباید برید، اما در یک زورآزمایی، آن کسی که پشت میز نشسته باید نشان دهد که توانش را دارد و می‌بُرد! کاش می‌دانست که رد این لجاجت بر صورت افکار عمومی گراش و بر جایگاه نهاد شورا و شهرداری خیلی عمیق می‌ماند.