هفتبرکه: یکی از خوانندگان پیگیر گریشنا، چند یادداشت دربارهی مسائل شهر برای انتشار ارسال کرده است. او تاکید کرده که نامش ناگفته بماند و از اسم مستعار «دکتر الفبچه» استفاده میکند. این یادداشتها با کمترین ویرایش به صورت هفتگی در ستون «شارَگ» منتشر خواهد شد.
دکتر الفبچه:
«هرجا شهرداری آسفالت کرد، برو بِکَن.» مهران نامدیری
باید اعتراف کنم مدیریت شهری جزو تخصصهای اصلی من نیست (به جز چند کارگاه تخصصی که در باغ یکی از دوستان به صورت کاملا غیررسمی شرکت کردهام و البته سابقهی خدماتهای زیادی که در مناصب دولتی و غیردولتی بر عهده داشتهام) اما یک چیز را خوب میدانم: رقابت در عرصهی خدمترسانی بر هر مدیری واجب و بلکه لازم است، شاید هم برعکس. نمونهی این رقابت را در جایجای مختلف شهر میتوان مشاهده کرد. یکی از واضحترین نمونههای بسیار چشمگیر، خراب کردن آسفالت بلافاصله بعد از انجام آن است.
شاید برایتان بارها این سوال پیش آمده باشد که خب یعنی چرا آخر؟ من سعی کردهام جواب این سوال را طبق آماری که در آوردهام و در مقالهی تحصینشدهام در ژورنال «مد و مدیریت» در دانشگاه هارهارد منتشر شده است، جواب بدهم. چون بنده حقیر حس میکنم در این مورد نیز خطرات کماندیشی و توطئهی دشمنان علیه مدیران و خدمتگزاران خدوم جامعه قابل احساس است. بله! شما فکر میکنید این نشانهی ظعف مدیریت و ناهماهنگی است؟ خیر! این نشانهی رقابت پویا در عرصهی خدمترسانی است.
بگذارید با چند مثال منظورم را روشن کنم. در بلوار حافظ تا همین چند ماه پیش هیچ خبری نبود. اما همین که شهرداری شروع به کار کرد، بقیهی ادارات هم برای این که از کارزار خدمت عقب نیفتند، شروع به کار کردند. حالا هی شهرداری تکلبه میگذارد، هی فلان اداره خراب میکند. هی شهرداری آسفالت میکند، هی بهمان اداره آن را میکند. مثال بعدی، روکش آسفالت خیابان امام است. فکر میکنید اگر شهرداری بعد از دههها این خیابان را روکش نمیکرد، اداره آب به فکر شبکهی زیرش میافتاد؟ یا بلوار شهید نامآور که هنوز آسفالتش خشک نشده، یک نفر دارد بیل میزند. باور کنید من از این کارگر پرسیدم چرا داری اینجا را میکَنی؟ گفت رییس ادارهمان گفته که اینجا تازه آسفالت شده است. حتما یک چیزی زیرش هست. و بعد این بیت شعر را فیالمجلس سرود: «زیر هر آسفالت را که بشکافی/ آفتابی در آن نهان بینی».
پس بدینترتیب من پیشنهاد میکنم شهرداری محترم جاهای پرت را هم آسفالت کند تا ادارات دیگر به فکر بیفتند و آنجا اعمال مدیریت و شروع به کندوکاو کنند.
کوچک خدوم مردم
دکتر الفبچه