گریشنا:اگر میخواهید از تاریخچهی قلیان در ایران و گراش اطلاعاتی به دست بیاورید پیشنهاد میکنیم این مطلب را به قلم عبدالعلی صلاحی از دست ندهید. این مطلب در شمارهی بیستم صحبت نو گراش چاپ شده است.
و آناتومی قلیان را از این لینک ببنید.
عبدالعلی صلاحی: تاریخچه قلیان به درستی معلوم نیس و از چگونگی اختراع یا ساخت آن اطلاعاتی در دست نمیباشد. ولی در کتاب تاریخچه چپق نوشته احمد کسروی چنین آمده است: «احتمال قوی میرود که غلیان را ایرانیان پدید آورده باشند و نخستین قلیان در ایران ساخته شده باشد زیرا بیگفتگوست که اروپاییان آن را نمیشناخته و از این روست که تاورنیه (۱۶۰۵-۱۶۸۹م) بازرگان فرانسوی، و دیگران ناچار بودهاند برای شناساندن، در سفرنامههای خود یکایک تکههای آن را و چگونگی پر کردن و کشیدن آن بنویسند. شصت هفتاد سال پس از آن زمان، در زمان پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی، محمد رضا بیک نامی به فرستادگی از سوی آن پادشاه به دربار لوئی چهاردهم پادشاه فرانسه رفته و هنوز تا آن هنگام اروپائیان غلیان را نشناخته بودندهاند…»
کسروی پس از این که عدم وجود آن را در ممالک عثمانی و عربی و دیگر کشورهای خاورمیانه اثبات میکند به شکلی رندانه و طعنه آمیز میگوید:«از اینها پیداست که این افزار دودکشی میوه هوش و اندیشه ایرانیان بوده است که باید گفت هنری نشان دادهاند و همچون عثمانیان و انگلیسیان در تاریخچه دودکشی جایی برای خود باز کردهاند.»
در جایی در مجله ایران آباد شماره ۱۳ فروردین ۱۳۴۰ همین تاریخ را برای قلیان ذکر کرده است و جزییاتی درباره انواع قلیانها و نام آنها نیز بیان کرده است.
تشریفات خاص آماده کردن و استفادههای مختلف را مفصلاً توضیح داده است. (لغتنامه دهخدا ذیل غلیان)
قلیان در گراش:
در گراش سابقه قلیان را نمیتوان به آسانی پیدا کرد ولی پدربزرگ من حاج علی استاد درخاطرهای از جد خودش ملاعلی در زمان فتحعلیخان گراشی زمانی این گونه نقل میکرد:«روزی حاج اسداله بانی معروف آب انبار کل، اسداله، مصلا و حسینیه سنگاوی به حضور ملاعلی که ظاهراً ملای مشهوری بوده و به فارسی صحبت میکرده میرود. پس از مدتی که میگذرد ملاعلی برایمان یراق ( آن زمان به گراشی قلیان گفته میشد) بیاور. ملاعلی جواب میدهد ما قلیان نمیکشیم شما هم نکشید و به جای قلیان ظرفی پر از خرما که میوه معمول آن زمان بوده را به مهمان خود تعارف میکند.»
لازم به ذکر است که این نکته که در کتاب فوق الذکر نیز آمده است که «دودکشان در ایران به دو دسته گردیدهاند: غلیانکشان و چپقکشان. درباریان بیشتر قلیان را پذیرفتهاند و ملایان بیشترشان چپق را برگزیدهاند.» شاید ملاعلی هم اگر دود استعمال میکرده است نیز احتمالا به شکل قلیان نبوده است. در جایی دیگر در اقوال مردم گراش معروف است که برخی ملایان در سالهای پیشین در هنگام گریز (اوج روضه خوانی) به همان لحن روضه خوانان از صاحبخانه که صاحب مجلس عزاداری بود«پاپسر» (تنباکو) درخواست میکردند.
در گراش در زمان پهلوی (اول و دوم) استعمال قلیان شکل افراطی به خود میگیرد به طوری که حتی در شهرهای دیگر قلیان کشیدن گراشیها حتی در مسافرتهایشان مشهور است. گراشیها عمدتاً قلیان مخصوص خود را به همراه میبردند و در دید و بازدیدهای درون شهر نیز برخی از تنباکوهای ویژه خود را به صاحبخانه سپرده و درخواست آماده کردن قلیان با آن مینمودند. طبیعی است استفاده زیاد از قلیان تشریفات خاص خود را نیز به همراه داشت. به نحوی که در جهیزیه عروس وسایل مفصلی از اسباب قلیانکشی جای خود را حفظ کرده بود. در کنار آن لغات و اصطلاحات، باورها و کنایهها و اشعاری نیز معمول گردید که سعی میکنیم که به برخی از آنها بپردازیم.
باورها:
افراط و زیاده روی در استعمال قلیان یا تنباکو در برخی از اشخاص به حدی میرسید که در مراسم عروسی و مجالس باعث مضحکه میگشتند در این مورد افرادی به قصد شوخی و اذیت به جای تنباکوی اختصاصی افراد از مواد دیگر چون پهن و تپاله و … در قلیان استفاده میکردند و پس از کشیدن توسط شخص اورا مسخره کرده و به شادی مجلس میافزودند.
در گراش از آب قلیان برای درمان برخی بیماریها به خصوص سرفه و سرماخوردگی و درد چشم استفاده میشد. زنان گراشی اگر به کسی مشکوک بودند که آن را چشم زده است، عمداً پس از وی قلیانی که او لب زده است را میکشیدند و اعتقاد داشتند آب دهن باعث میشود چشم زخمی که فرد وارد کرده را باطل کند.
از آب قلیان هم برای دفع چشم زخم و باطل کردن سحر استفاده میشد. زنان صبحها آب قلیان را جلو در خانه میریختند تا از اصابت چشم زخم جلوگیری کنند اما باور داشتند که دور ریختن آب قلیان در عصرها شگون ندارد. گاهی آب قلیان را با سرکه قاطی کرده و چهار گوشه خانه میریختند این کار نیز برای دفع چشم زخم بوده است. در گذشته باور داشتند اگر آب قلیان روی دست بچکد مسافر از سفر برمیگردد. قلیان معمولا چند نفری کشیده میشود و آن را دست به دست میکنندبه نحوی که برخی از معتادان به قلیان وقتی تنها باشند، قلیان نمیکشند و میگویند قلیان با رفیق خوب است.
اشعار:
در یک واسونک عروسی خوانده میشود
نئگ زری کئلون زری، تا باد گیرش مروری
مش و بره شازده دوماد، پس کئله ش چری
شاو برک و غرشتی په اٍ اوشته
پنسخال امکشی تنباک اشکه
شاوبرک غرشتی تک تالار
پنسخال امکشی تنباک اشکه
در شعرهای اندوهناک و شروهها نیز قلیان حضور دارد.
رسیدم بر در دالونت ای ول
شنیدم قلقل قلیونت ای ول
شنیدم قلقل قلیونت ای ول
شنیدم بیمنی خوابت نمیاد
خم و قلیون بلاگردونت ای ول
گاهی این شعرها جنبه مذهبی پیدا میکنند.
قلیان به لبت سینجلی میخواند
نی در دهنت مدح علی میخواند
این قلقل و قلقلی که دارد قلیان
الله و محمدو علی میخواند
شعرهای شاعر معاصر صادق رحمانی را نیز دیگر بخشی از شعرهای مردمی شده است.
تک مدبخ لئه کئلون تش اشکه
یواش از تک مدبخ چش اشکه
اگه بر خرمن عمرم تش اشزت
چشش مئز دلم کار خش اشکه (انار بادگیر ص۱۸)
و یا این بیت:
یاد دورانی که کرزبل مواء
منکل و غیری خاد امبل مواء (همان، ص۵۴)
اخ ببخچی یاد سرکئلون وخئر یاد نئگ و بمبای بیمون وخئر( همان،ص۵۶)
حسن وقارفرد گراشی
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
بنام خدا:
با سلام، علی آقا و بقیه همشهریان عزیزم، محدوده ما همان جایی که بوده است و خواهد بود، از پره های بالاسرخ تا ۶ کیلومتر بطرف بائین و شهر جدید که حریم بین ۲ شهر فرض شده است. بعضی از دشمنان گراش و گراشی اظهار نظر (کامنت) می کنند و می نویسند که دیگر کار تمام شده و محدوده تا سر نئزه گرفتند و رفتند. البته باید صد در صد مطمئن بود که این اتفاق افتاده و در جایی ثبت شده است، شورای شهر باید این مسائل را پیگیری کند و همچنین نماینده های جعفر پور و کسانی که ما میدانیم رابطه خوبی با ایشان دارند برای تنویر افکار عمومی و شفاف سازی باید کار های جعفر پور بصورت جزوه ای در گراش پخش کنند. مسئله اشغال و غصب سر زمین های مقدس گراش هیچگاه در طول تاریخ نه فراموش خواهد شد و نه تمام شده بحساب خواهد آمد تا بیرون راندن متجاوزگر. تاریخ چند دهه اخیر و جهان اسلام نیز چنین بوده و است از فلسطین گرفته تا بلندی های جولان، رودهای پر آب و زمینهای سرسبز لبنان و خاک زر خیز خوزستان، این دلاوران، سلحشوران، و جان بر کفان ایران اسلامی و بخصوص گراشیان بودند که با تمام وحود جنگیدند و با چنگ و دندان از مرزهای خود دفاع کردند. پیروزی با حق است گر چه چند صبایی خورشید زیر ابر باشد ولی در نهایت حقایق روشن خواهد شد و ما پیروز مند نهایی هستیم. برادر عزیز آقای خواجه پور جمله هایی که اخیرا جعفر پور بر زبان آورده اند و شما اصحاب رسانه بخوبی می دانید و آگاه هستید تیتر بزرگ گریشنا در آورید نه قلیان کشیدن.
مبهم
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
….
حسن وقارفرد گراشی
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
بنام خدا:
برادر عزیزم جناب آقای دکتر مسعود غفوری، با سلام، خواهشمندم بحث ها و اظهار نظر ها را ببرید بسمت بحث های ارزشمند، اساسی، روشنفکری (منظور از روشنفکری دکتر، مهندس، دانشجو، و شاعر وادیب نیست بلکه یک سوپری و راننده و….. ممکن است بهترین روشنفکر های جامعه باشند) در ضمن سر مردم را با این بحث های بی هدف و بیهوده گرم نکنید بهتر است با جناب آقای دکتر عبدالهی که خود نیز متخصص سرطان هستند مصاحبه کنید و در باره مضرات قلیان و ……
بحث علی آقا یک بحث حیاتی است و باید بان توجه شود. تا جائیکه من اطلاع دارم قرار است شهرستان های لار و ….باستان هرمزگان ملحق کنند و شهرستانهای گراش و خنج و اطراف با استان فارس بمانند و شهرستان گاوبندی و تمام ساحل آن باستان فارس ملحق شوند تا استان فارس به آبهای خلیج فارس متصل شود. اخطار جعفر پور به آقای دکتر سید محمود علوی وزیر محترم اطلاعات بهمان خاطر است و میخواهند از خنج باین طرف به لارستان اضافه کرده و بعد باستان هرمزگان بپیوندند.
محمد خواجهپور
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
جناب آقای دکتر وقارفرد
مباحث مطرح شده در این یادداشت در حوزه مطالعات فرهنگی و مردمشناسی قرار دارد. تمامی گردانندگان گریشنا در رشتههای علوم انسانی تحصیل کردهاند از این رو به اهمیت مطالعات فرهنگی برای شناخت ریشههای جامعه آگاهی دارند. مطالعات فرهنگی و مردمشناسی در سالهای اخیر بخش عمدهای از مباحث روشنفکری را به خود اختصاص داده است و به هیچ وجه بیهوده و برای گرم کردن سر مردم نیست. ما معتقدیم این گونه مباحث به صورت مبنایی بیش از مباحث سیاسی روز میتواند در شناخت گراش موثر باشد.
من
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
علی آقای گل، بحث محدوده و انتقاد من درباره این مطلب هیچ تداخلی با هم نداره و میشه روی هر دو قضیه(و حتی قضایای دیگه) حساس بود.
اما باید بدونید محدوده زمانی از دست رفت که ما گراشیها با ندانم کاری و بی فکری یک لاری رو به مجلس فرستادیم. هرچقدر هم فریاد زدیم صدای ما در برابر عده ای تعصبی بی منطق به جایی نرسید.
(دریغ از اندکی بصیرت)
بنده..
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
به نظر بنده این موضوع اصلا جالب نیست و نوعی خودباورانه به سمت قلیون میشه و افرادی که اشنا نیستن و صعود به سمت قلیون میشه…
به نظر من هزاران اداب و رسوم هستش …نمیدونم چرا رفتین سراغ چیزای الکی و اسیب رسا به جامعه…
علی
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
تا سر نئزه محدوده گراش شد،حالا هی مث کلاغ تو نماز جمعه به هم بپرید
علی
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
محدوده شهرمون وگرفتن حالامن وشماداریم در رابطه با فرهنگ تنباکو حرف میزنیم،پاشید یه فکری به حال خودمون بکنیم مسولان که سرشون تو برفه
نام شما...
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
مگه گراش هم برف میاد؟؟؟بگین سرشون تو لاک خودشونه.
علی
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
روپاکت سیگارهم نوشته سرطان زاست تکلیف چیه؟شرکت داره تبلیغ میکنه یا نهی میکنه
علی شکری
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
با تشکر از خانم یوسفی و آقای غفوری
چرا اکثر کاربران از نوشتن اسم خود امتنا می کنند.؟!
م
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
بنظر من هم ترویج نیست .چون الان جوانان قلیون پراشی نمیکشن .وبیشتر معسل رواج داره که ربطی به این متن نداره ومنی که از بوش هم بدم میاد ترغیب نمیشم .پس حرف شما بی ربطه
مبهم
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
وااا.من جان!
پس این همه از آسیبهای اجتماعی حرف زده میشه ترویج حساب میشه؟
نمیشه .
همین موبایلی که دست من و شماست هم سود وزیان داره.
شما حاضرید روزی بی موبایل سپری کنید؟
من
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
دوست عزیز شما خودت میفرمایی آسیب، اما اینجا به عنوان آسیب معرفی نشده بلکه به عنوان گوشه ای از فرهنگ ما معرفی شده و به نظر من فرهنگ اشتباه نیازی به بازگو کردن و معرفی نداره
موفق باشید
من
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
چرا ترویج دخانیات میکنید؟؟؟
مسعود غفوری
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
بر خلاف نظر شما، این نوشته در پی ترویج دخانیات نیست، بلکه یک تحقیق مردمشناسی در جهت شناخت فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی گراش است.
من
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
ولی نتیجه ی این کار میشه ترویج دخانیات
سری که درد نمیکنه چرا دستمال ببندیم؟ این همه آداب و رسوم داریم شما دست گذاشتین رو بدترینش؟
مسعود غفوری
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
از دید جامعهشناسی، مظاهر فرهنگی خوب و بد ندارند. ما دربارهی بقیه آداب و رسوم نیز نوشتهایم؛ این هم یکی از آنهاست. چنانکه مایل باشید، به دفتر نشریه مراجعه کنید و مطالب دیگر را نیز مطالعه فرمایید.
از طرفی دیگر، استدلال شما مبنی بر این که نوشتن مطلب دربارهی یک موضوع و ترویج آن موضوع با هم متناظرند، پایه محکمی ندارد.
من
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
البته این نظر شماست . شما چرا فکر میکنید من باید دربست حرفاتونو بپذیرم؟!هان ؟!
من
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
جناب من قبلی که ساعت ۹:۰۷ دیدگاه گذاشتن با بنده نسبتی ندارن و فقط تشابه اسمیه.
به هر حال من میدونم با این مطلبی که شما درباره قلیان گذاشتین عده زیادی از جوانانی که در مورد قلیان دچار دوگانگی بودن، الان تشویق میشن به قلیانی شدن میشن و ممکنه به مراحل بعدی دخانیات هم برسن و یک خانواده رو بدبخت کنن. وقتی سایتی مثل گریشنا اینجور مطلبی بزاره واسه خیلی از جوانان قلیان مشروعیت پیدا میکنه که فلان سایت هم تعریف کرده و…
حتی اگه فقط یک نفر با این مطلب شما به سمت دود کشیده بشه بازم تاسف باره و بازگو کردن یک فرهنگ اشتباه به منحرف شدن یک جوان نمی ازره. از ما گفتن بود(اگر خیرخواه جوانان باشید)
مبهم
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
تازه در مراسم عزای امام حسین قلیان کشها باورشان این بوده که دود قلیان مجلس روز قیامت چون ابر بر سرشان سایه می افکند