هفت‌برکه – پیگیری خبر: آیا از دو پروژه ملی خط دوم سد سلمان و پروژه انتقال آب خلیج فارسی سهمی به گراش می‌رسد؟ این سوالی است که حتی مدیران شهرستان جواب آن را نمی‌دانند و لازم است به یکی از خواسته‌های اولویت‌‌دار گراش تبدیل شود. 

با وجود بارش‌های سیل‌آسا در پاییز امسال، تامین آب شرب برای مناطق خشک و کم‌آب مثل شهرستان گراش، زخمی کهنه و موضوعی همیشه به‌روز است. وجود آب‌انبارها و برکه‌های بزرگ و کوچک فراوان در دل شهرها تا کوه‌ها و دشت‌ها تا سد تاریخی تنگ‌آب در دل کوه، سندی کهن بر اهمیت موضوع آب برای مردم این منطقه است.

از ۲۲ آذرماه تا ۶ دی‌ماه ۱۴۰۴، لوله انتقال آب از سد سلمان چهار بار شکست و مردم حتی بی‌آبی ۱۲روزه‌ای را تجربه کردند. تاخیر در روند تعمیرات خط انتقال، باعث شد تانکرها برای آبرسانی به مردم دست به کار شوند.

تکرار این اتفاق باعث شد دوباره موضوع تامین آب پایدار برای شهرستان‌های جنوبی فارس و شهرستان گراش در صدر خبرهای رسانه‌های شهرستان و دغدغه‌ی اصلی این روزهای مردم قرار بگیرد. این گزارش مروری بر پروژه‌هایی است که می‌تواند در کنار خط اول انتقال آب سد سلمان، که در حال حاضر منبع اصلی تامین آب شهرستان است، بخش دیگری از آب پایدار شهرستان گراش را تامین کنند. خط انتقال آب خلیج‌ فارس و خط دوم انتقال آب سد سلمان پروژه‌های ملی و بلند مدتی است اما مشخص نیست گراش سهمی در آن دارد یا نه؟

Ab Salman

خط انتقال آب خلیج فارس؛ رویایی در سراب؟

نام خلیج فارس همیشه مترادف با برکت بوده و تجارت مردم شهرستان گراش از دیرباز در کشورهای حاشیه خلیج فارس، علت عمده‌ی پیشرفت و آبادانی این شهر به دست خود مردم بوده است. از سال ۱۳۹۹ دوباره نام این گستره‌ی درخشان نیلی بر پیشانی یک پروژه‌ی ملی انتقال آب درخشید و قرار بود برای مردم ما آب و آبادانی بیاورد؛ اما تا امروز وضعیت اجرا این پروژه در ابهام قرار دارد.

یکی از پروژه‌های آبی که قرار بود در تامین آب پایدار شهرستان گراش سهیم باشد، ابرپروژه‌ی انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی ایران است. که از دولت روحانی آغاز شد و آبان‌ماه ۱۳۹۹ کلید خورد. این طرح با استفاده از فناوری‌های نوین، شیرین‌سازی آب دریا و نمک‌زدایی، در طرح اولیه، پنج خط انتقال با سرمایه‌گذاری ۱۲۸ هزار میلیارد تومان و اشتغال‌زایی برای ۷۰ هزار نفر، آب خلیج فارس را به ۱۰ استان منتقل می‌کند.

خط پنجم این پروژه از شهرستان پارسیان شروع و به طول ۱۰۵۰ کیلومتر از استان هرمزگان وارد استان فارس می‌شود و هدف اولیه آن تامین آب پروژه آلومینیوم لامرد است در نهایت با عبور از جنوب و شمال استان فارس، به پالایشگاه اصفهان ختم می‌شود. واقع شدن برخی شهرستان‌های جنوبی، از جمله شهرستان گراش در مسیر عبور خط انتقال آب در این ابرپروژه‌ی ملی، گویای اهمیت این طرح برای مردم این منطقه است.

بر اساس نقشه‌ی شرکت فراآبرسان مجری این طرح، ۱۶۰ کیلومتر از مسیر عبور خط انتقال آب خلیج فارس از شهرستان گراش می‌گذرد. این طرح قرار بود تا پایان سال ۱۴۰۳ به بهره‌برداری برسد، اما به دلیل محدودیت‌های مالی این پروژه چندین بار متوقف شده است و مشخص نیست تا چه حد پیشرفت کرده است. در آن زمان، فرمانداری وقت، پنج طرح برای بهره‌برداری هر چه بیشتر از مسیر عبور این طرح ارائه داد (+) که با نامعلوم ماندن سرنوشت این سهم، این طرح‌ها نیز روی کاغذ باقی ماند.

احداث دو مخزن ذخیره‌سازی با ظرفیت ۴۰ هزار متر مکعب و ساخت سه ایستگاه پمپاژ در شهرستان گراش، از جمله این طرح‌ها بود که امید می‌رفت با اجرای آنها، آب پایدار روستاهای بخش مرکزی شهرستان نیز تامین شود. بر این اساس، در این منطقه، خط نقطه پاقلات لامرد تا چک‌چک گراش به طول ۱۰۰ کیلومتر در اولویت برنامه‌ریزان این طرح ملی قرار گرفت (+) تا آب شش بخش بیرم، صحرای باغ، فداغ، علامرودشت، خیرگو و روستاهای خلیلی و تابعه که در سه حوزه شهرستان‌های گراش، لارستان و لامرد قرار دارند را تامین کند.

اهمیت این ابرپروٰژه‌ی ملی آن چنان است که در آن زمان، فرمانداری ویژه لارستان خواستار تغییر نقشه‌ی اولیه و بازنگری در طرح و افزودن امکان عبور حداقل ۱۰ کیلومتر از خط انتقال آن به لار (+) برای پیشرفت صنایع آن بود؛ چیزی که در طرح اولیه وجود نداشت و اهمیت حیاتی سهم‌خواهی برای آب را نشان می‌دهد.

سال ۱۳۹۹ در افتتاح یکی از آب شیرین‌کن‌خلیج فارس  اعلام شد (خبر در هفت‌برکه) با اجرای این پروژه ۱۵میلیون متر مکعب آب آشامیدنی، مصرف خانگی و همچنین صنایع موجود در شهرستان لامرد و مُهر تامین خواهد شد. هشت و نیم میلیون متر مکعب آن متعلق به صنایع انرژی بر لامرد و مُهر با تضمین خرید از سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو)، ۲ و نیم میلیون متر مکعب آب آشامیدنی با تضمین خرید از وزارت نیرو و چهار و نیم میلیون متر مکعب سهم سایر صنایع موجود در شهرستان‌های یاد شده است.

در دوره‌ی دولت شهید رییسی و با سفر او به استان فارس در مهر ۱۴۰۲، موضوع انتقال آب خلیج فارس دوباره درخواست اول مردم سه شهرستان جنوبی شد. شش بخش جنوبی فارس در سه شهرستان لامرد، لارستان و گراش با امضای طوماری (+) با توجه به اجرایی نشدن طرح انتقال آب از سد سلمان فارسی، خواهان اختصاص آب از خط انتقال آب خلیج فارس به استان فارس شدند که راه به جایی نبرد.

در اسفندماه ۱۴۰۲ و دوره‌ی نمایندگی مهندس حسین‌زاده، کلنگ احداث زون سوم این طرح به زمین زده شد (+). این طرح با ظرفیت شیرین‌سازی ۱۴۵ میلیون متر مکعب آب در سال و با احداث یک هزار و ۱۴۵ کیلومتر خط انتقال آب، قرار است آب بیرم، صحرای باغ و بخش مرکزی گراش را با احداث یک خط تقریباً ۱۱۰ کیلومتری تامین کند. اما کارگران همچنان احتمالا مشغول کارند.

دست به دامان سد سلمان برای خط دوم انتقال آب

گویی سرنوشت آبی و شیشه‌ی عمر و حیات این منطقه و شهرستان ما با سد سلمان گره خورده است. سال‌هاست خط اول آب سد سلمان، منبع اصلی تامین آب پایدار ده شهر مهم جنوب فارس از جمله گراش، لار و اوز است، اما قرار داشتن گراش در انتهای خط انتقال و کم بودن ظرفیت مخزن شهری گراش باعث شده است که با کوچک‌ترین مشکل در خط انتقال، آب شهری گراش قطع شود.

مشکلاتی که در مسیر خط انتقال قرار دارد، مانند همین سیل اخیر و شکستگی مداوم برخی نقاط خط، و یا گاهی اشکال فنی در ایستگاه‌های برق سد، می‌تواند بار شکننده بودن خط اول سد سلمان به شهرستان گراش را بیشتر کند. سد سلمان به عنوان  یکی از بزرگ‌ترین سدهای استان فارس بر روی رودخانه قره‌آغاج با هدف تامین آب شرب شهری و آب کشاورزی دشت‌های پایین‌دست سد ساخته شد. این سد در ۲۵ سال اخیر دغدغه‌ی آب را برای مهم‌ترین شهرهای منطقه کاهش داد و لزوم احداث خط دوم را پیش کشید.

به همین دلیل از سال‌های گذشته، موضوع ساختن خط دیگری از این سد مطرح شد. این طرح جوان‌تر از پروژه‌ی انتقال آب خلیج فارس است، اما موجود بودن سد سلمان، احتمال و امکان تحقق این پروژه را برای بهره‌برداری هر چه زودتر از آن، قوی‌تر می‌کند. آب سد سلمان در حال حاضر مطلوب‌ترین شیوه‌ی تامین آب شرب است و با سرمایه‌گذاری، به ویژه بر روی خط انتقال دوم و افزایش ظرفیت مخزن شهری، این سد باید جوابگوی رشد جمعیت و نیاز شهرستان گراش باشد.

ظاهرا در طرح اولیه، سهمی از آب خط دوم برای جنوب فارس در نظر گرفته نشده بود، اما پافشاری‌ها باعث شد جایی برای این سهم در این پروژه باز شود. در بهمن‌ماه ۱۴۰۳ و با پیگیری علاالدین بروجردی، نماینده‌ی پنج شهرستان جنوبی، سازمان برنامه و بودجه با تصویب ماده‌ی ۲۳ برای طرح انتقال خط دوم آب از سد سلمان فارسی به جنوب فارس (+) موافقت کرد؛ طرح ملی محسوب شد و قراردادها و طرح‌های اولیه روی میز آمد. بر اساس این طرح، شرکت مادرتخصصی مدیریت منابع آب ایران با اختصاص سالیانه ۶۳.۵ میلیون متر مکعب برای تامین آب مورد نیاز شهرهای جنوبی فارس تا افق سال ۱۴۲۵ موافقت کرد. تامین آب مورد نیاز شهری و روستایی شهرهای جهرم، قیر و کارزین، گراش، لار، اوز، خنج، افزر، عمادشهر، بیرم، علامرودشت، چاه‌ورز، خیرگو و روستاهای منطقه به مناطق مجاز برای دریافت آب از سد سلمان در ماده‌ی ۲۳ اضافه شدند.

در آن زمان سایت نماینده نوشت: «این طرح ملی، گامی سرنوشت‌ساز در حل مشکلات چندین دهه‌ای تأمین آب پایدار در منطقه خواهد بود و تأمین آب شرب پایدار از سد سلمان فارسی را تا سی سال آینده برای جنوب فارس تضمین خواهد کرد.»

با شکستگی مجدد خط اول آب سد سلمان و قرار گرفتن شهرستان‌های اوز، گراش و لارستان در وضعیت بی‌آبی شهری، این موضوع دوباره از سوی نماینده پررنگ شد. در پی این اتفاق و برگزاری یک نشست فوری ستاد بحران در اوز، بروجردی در جلسه‌ی ۲۷ آذرماه ۱۴۰۴ (+) دوباره بر تسریع اجرای خط دوم انتقال آب سد سلمان و اولویت فوری آن تاکید کرد. در پایان این جلسه، مقرر شد کارگروهی فوری با حضور تمام دستگاه‌های ذیربط تشکیل و تمام راهکارها برای تسریع در اجرای خط دوم آب بررسی و پیگیری شود.

خط دوم برای تامین آب روستاهای بخش مرکزی مانند فداغ و خلیلی اهمیت حیاتی دارد اما موضوع نگران‌کننده در مورد خط دوم این است که آیا شهر گراش نیز در مسیر خط دوم قرار دارد یا نه؟ پیگیری هفت‌برکه به پاسخ مشخصی نرسید و مدیران شهرستان در این مورد اطلاعات کاملی نداشت. رییس آبفا گراش می‌گوید: «اجرای خط انتقال برعهده امور آب منطقه‌ای است و آبفا در این مورد نقشی ندارد. ما نیازهای آبی شهرستان هم را منتقل کرده‌ایم اما تصمیم در مورد مسیر و … در اختیار ما نیست و باید از آب منطقه‌ای پیگیری شود.»

زمان‌بر بودن دو پروژه و تاب‌آوری نامعلوم وضعیت فعلی

هر دو پروژه در حال حاضر در مرحله برنامه‌ریزی است و یا بخشی از آن اجرا شده است، اما سهم شهرستان گراش از آب این دو طرح نیاز به شفاف‌سازی دارد. با توجه به ملی بودن پروژه‌ی انتقال آب خلیج فارس، چندان دور از انتظار نیست که تخصیص شهرهای عبوری از سوی کلان‌شهرهای هدف این پروژه با داشتن صنایع بزرگ و آب‌بر بودن آنها بلعیده شود. لاک‌پشتی بودن تامین بودجه‌ی دولتی آن نیز با توجه به شرایط اقتصادی کشور از دیگر علل نرسیدن این سهم می‌تواند باشد.

خط دوم انتقال آب سد سلمان هم گرفتار تامین بودجه است به گونه‌ای که حتی بودجه‌ای محدودی برای تعمیر و نگهداری خط انتقال . هر بار با قطع آب سد سلمان، لزوم اتمام هر یک از این دو طرح، احیا می‌شود و به تیتر خبرهای این منطقه بر می‌گردد، اما با فروکش کردن بحران، دوباره کمرنگ و در گردنه‌های صعب‌العبور مالی و اجرایی مانند بسیاری پروژه‌های دیگر در کشور، گیر می‌کند.

سیل آمد و همه جا نیز ظاهرا آب است، اما آب قطع و فعلا تانکرها سرشان شلوغ است. بسیاری از اندیشمندان، جنگ بعدی در دنیا را اصطلاحا جنگ آب نامیده‌اند. آب برای بقا خواهان زیادی دارد و منطقه‌ی گرم و خشک ما هم سهمی از دو پروژه می‌خواهد. با افزایش جمعیت و تنوع نیازهای شهری وابسته به آب، دیگر نمی‌توان پسرفت کرد و به آب‌انبارها و حتی احیای چاه‌های قدیمی برای طولانی‌مدت بازگشت.

مقالات مرتبط با دو پروژه‌ی انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی و خط دوم انتقال آب سد سلمان:

شهریور ۱۳۹۱:وعده بزرگ جعفرپور: انتقال آب خلیج فارس به لارستان

خرداد ۱۳۹۳: چشم لارستان به آب خلیج فارس

خرداد ۱۳۹۹: آب شیرین دریا به صنایع لامرد رسید

فروردین ۱۴۰۰: سهم ما از آب دریا کجاست؟

فروردین ۱۴۰۰ : استان فارس تشنه آب خلیج فارس

مرداد ۱۴۰۰: آب شرب جنوب در رگ‌های صنعت جهرم

شهریور ۱۴۰۰: ریختن آب پای فولاد، بازی خطرناک با آینده

آبان ۱۴۰۱ : معاون آبفا فارس: در بهره‌مندی از آب سد و دریا عقب هستیم

دی ۱۴۰۲ : ۱۶۰ کیلومتر از خط انتقال آب خلیج فارس در شهرستان گراش قرار دارد

دی ۱۴۰۳ : تعمیرات تمام شد / چرا آب سد سلمان دیر به گراش می‌رسد؟

بهمن ۱۴۰۳ : موافقت برنامه و بودجه با خط دوم انتقال آب سد سلمان به جنوب فارس

اردیبهشت ۱۴۰۴: پنج اولویت توسعه برای حوزه‌ی انتخابیه در برنامه‌ی بروجردی

آذر ۱۴۰۴: قطع آب سد سلمان، وضعیت اوز و گراش را بحرانی کرد