هفت برکه – محمد خواجهپور: حکایت شربت ویتمو و خاطرهسازیاش یک قصه است و حکایت شیشه ویمتو قصهی دیگر. شیشهای که گاهی ارزشش کمتر از شربت داخل آن نیست.
شیشه ویمتو را نمیتوان جزو دورریختنیها حساب کرد و بعید است شما شیشه سالم ویتمو را در سطل زباله پیدا کنید. در این ۱۱۰ سال که از تولید ویمتو میگذرد، طراحی شیشه آن تغییری نکرده است و شاید همین پافشاری باعث شده است که جنوبیها هم پای شیشه ویمتو بایستند و اصیلترین خوراکی خودشان یعنی مهوه را در شیشههای ویمتو نگهداری کنند.
عسل دیگر خوراکی گرانبهایی است که محلی بودن آن با شیشه ویتمو پیوند خورده است. آدمهای کوهرو محصولشان را در شیشه ویمتو عرضه میکنند تا نشان دهند که این عسل کوهی اصل است و برای مشتریان هم شیشه ویمتو نقش کندو و موم همراه عسل را در تایید اصالت و طبیعی بودن ایفا میکند.
شیشه ویتمو به جز عسل و مهوه برای نگهداری دیشاب (شیره خرما)، سکنجبین (شیره قند)، آبغوره، روغن حیوانی و … هم به کار میرود. گاهی هم این شیشه سالها در یخچال با آب خنگ خالی و پر میشود و به این شکل وظیفه حال آوردن جگر در تابستان را ادامه میدهد.
سر طلاییرنگ شیشههای ویتمو، حکم مهر و موم را برای مهوه و عسل دارد و جنوبیها دیگر با خیال راحت محصول را در گوشه دنج خانه میگذارند یا در کنج چمدان مسافرتی به عنوان قوت قلب با خود همراه دارند.
به نظر غالب گراشیها، ویمتوهای ایرانی نه آن طعم دلخواه را دارد و نه شیشههایش آن حس اصالت را منتقل میکند. شناخت اصالت ویمتو البته یک کار تخصصی است ولی یکی از روشها، سنگینی وزن شیشه ویمتو اصلی است. این سنگینی باعث میشود که یک جنوبی خطر خرج اضافه بار هواپیما را بپذیرد اما عسل را در شیشه ویمتو به دبی ببرد.
اگر حکایت شربت ویمتو و شیشهاش برای شما جذاب است. شنیدن قسمت ۱۵ پادکست رادیو کامرس را پیشنهاد میکنم. پادکستی که در یک ساعت از تاریخچه و به ویژه شیوههای تبلیغاتی ویمتو میگوید.
در دیماه ۱۴۰۳ قیمت یک شیشه نوشیدنی ویمتو یا ومتو یا ونتو یا فنتو در بازار گراش ۱۸۰ هزار تومان است و البته اگر ویمتو خریدید مطمئن باشید پس از پایان نوشیدن آن، شیشه ویمتو هم مشتری خاص خودش را دارد. چون شیشه ویمتو خیلی بیشتر از یک شیشه بازیافتی، چیزی در حد نشانهای از اصالت کالا و نوعی استاندارد محلی است.