هفتبرکه – مسعود غفوری: در دنیای ادبیات و سینما، از «کلیله و دمنه» بگیر تا «شهر موشها»، شنیدن قصه از زبان و دیدگاه حیوانات برای ما چیزی آشناست. این قصهها در ادبیات کلاسیک معمولا به شکل حکایتهای پندآموز میآیند؛ انگار نویسنده به ما نهیب میزند که «ببینید این حیوانها چقدر از شما انسانترند. ببینید چقدر بهتر حرف میزنند و رفتار میکنند. از اینها یاد بگیرید.» در ادبیات مدرنتر، استفاده از شخصیت حیوانات کمی پیچیدهتر است و با لایههای مختلفی از نمادها و کارکردهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی پوشیده شده است.
اما در فیلم EO خبری از پند و اندرز نیست. نه فقط این، بلکه خبری از قصهی سرراست هم نیست. تمام داستان حولوحوش یک خر میگردد که با یک دختر در یک سیرک کار میکند. گروههای طرفدار حقوق حیوانات این خر را همراه با حیوانات دیگر از سیرک خارج و به جای دیگری منتقل میکنند. داستان خر از اینجا شروع میشود که برای پیدا کردن دختر، از مزرعهای فرار میکند و اروپا (به نظر میرسد بیشتر اروپای شرقی) را زیر پا میگذارد. در این مسیر، با حیوانات و آدمهای زیادی برخورد میکند، آدمهای خوب، آدمهای شرور، آدمهای بیخیال و بیمسئولیت، آدمهای مدرن و پیچیده.
جذابیت اصلی فیلم، همین زاویهی دید کاملا عینی و بیواسطهی آن است. وقتی از چشم یک خر به دنیای آدمها نگاه میکنید چه میبینید؟ تجربهی جذابی که این فیلم برای تماشاگرش به وجود میآورد، از دلِ همین زاویهی دید بیرون میآید. به همین خاطر، فیلم را باید به عنوان یک «فیلم تجربی» تماشا کرد، و نه یک فیلم داستانیِ جریان اصلی.
اسم فیلم در لهستانی IO است و در انگلیسی EO. انگار صدای خر در لهستانی و انگلیسی متفاوت باشد! البته که هست، چون در فارسی هم متفاوت است، و ما هنوز نمیدانیم چه معادلی مناسبتر است: «ای او» یا «هی هان» یا اصلا «عر عر». چرا که نه؟
این فیلم را وامدار فیلم کلاسیک «ناگهان بالتازار» ساختهی روبر بِرِسون، کارگردان نامدار سینمای فرانسه، در سال ۱۹۶۶ میدانند. بالتازار هم مثل EO خری است که در یک سیرک کار میکند. اما کارگردان لهستانی فیلم، یژی اسکولیموفسکی، خر را از دنیای فیلم برسون بیرون میآورد و در اروپا میچرخاند تا تجربهی گستردهتری را به ما عطا کند.
از یک سوی دیگر، این فیلم را میتوان در ژانر فیلمهای جادهای نیز طبقهبندی کرد. فیلم جادهای فیلمی است شخصیتهای آن سفری را در پیش میگیرند که معمولا با یک سیر و سلوک درونی همسان میشود و به شناخت عمیقتری از خود و جامعه ختم میشود. به راستی نمیدانیم که شخصیت اصلی این فیلم هم در این سفر به آن شناخت عمیقتر میرسد یا نه، ولی به ما به عنوان تماشاگر کمک میکند دنیا را از زاویهای نو ببینیم. همراه شدن با یک خر آسان نیست و آدم اذیت میشود، چون مدام بالا و پایین میپرد، منطق آدمیزادی ندارد، درک درستی از روابط پیچیده انسانی ندارد، و احتمالا سرآخر هم به جایی ختم نمیشود. نه داستان سرراستی دارد، و نه پیام روشنی. اما وقتی خر و جستجویش و اشکهایش تا چند روز بعد در ذهن ما میماند، چه معنایی دارد؟
به همین خاطر است که به نظر من نباید در این فیلم به دنبال یک خط روایی یا تاریخی یا تمثیلی بود. بله، شما اگر در هر داستانی و فیلمی دنبال معانی خاصی باشید، هر طور شده چیزهایی پیدا میکنید. در این فیلم هم به داستانکهای زیادی در جاهای مختلف برمیخوریم: هواداران فوتبالی که خر را مقصر شکست تیمشان میدانند و او را کتک میزنند؛ رانندهی کامیونی که اسبها و خر را برای کشتار و تبدیل شدن به کالباس از این کشور به آن کشور میبرد؛ یک زن و پسرخواندهاش که رابطهای عجیب با هم دارند؛ و دختری که عاشق خر است، اما عشق دیگری هم دارد و باید انتخاب کند. ما لحظات کوتاهی از زندگی این آدمها را میبینیم و بدون این که از گذشته و آیندهی آنها خبردار شویم، در دنیای فیلم رهایشان میکنیم. چطور میشود معناهای ژرفی از هر کدام از داستانهای فیلم در آورد؟ فیلم از ما میخواهد این عادت منطقی را کنار بگذاریم و از نگاهی غریزیتر و حسیتر به داستانکها نگاه کنیم. میدانم که این کار برای خیلی از تماشاگران آسان نیست، همانطور که خواندن داستانهای خیلی کوتاه برای خیلیها آسان نیست.
من دوست دارم از دیدگاه «نقد طبیعتمحور» Ecocriticism هم به این فیلم نگاه کنیم، دیدگاهی که معتقد است ادبیات و هنر تاکنون تا حد زیادی طبیعت و حیوانات و گیاهان را نادیده گرفته و به بازنمایی و حقوق آنها متعهد نبوده است، و حالا وقت آن است که این نادیده گرفتن را بازخوانی کنیم و راههایی را پیدا کنیم که حساسیت خوانندگان و تماشاگران نسبت به طبیعت و حقوق آن برانگیخته شود. به نظرم بعد از فیلم درخشان «نخستین اصلاحشده» First Reformed از پل شرِیدر (۲۰۱۷) (+)، این فیلم را میتوان در کلاسهای مربوط به این نوع نقد تدریس کرد.
فیلم EO برای اولین بار در جشنواره کن ۲۰۲۲ نمایش داده شد و جایزهی ویژهی هیات داوران را به صورت مشترک با فیلم «هشت کوه» دریافت کرد. در جوایز اسکار امسال نیز یکی از پنج فیلم نامزد در رشتهی بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان است، هرچند بعید میدانم به سلیقهی اسکار بخورد. خلاصه اگر خواستید یک فیلم متفاوت، بدون داستان سرراست اما با تصویربرداری خیرهکننده و موسیقی زیبا ببینید، همراه شدن با این خر را از دست ندهید.
هی هان
EO
کارگردان: یژی اسکولیموفسکی
Jerzy Skolimowski
نویسنده: اوا پیاسکوفسکا، یژی اسکولیموفسکی
بازیگران: لورنزو زورزولا، ایزابل هوپر و ماتئوش کوشیوکویچ
محصول ۲۰۲۲، لهستان و ایتالیا
مدت: ۸۸ دقیقه
ژانر: درام
صفحه در IMDb:
https://www.imdb.com/title/tt19652910/?ref_=tt_pg
ستون کمد را از این صفحه دنبال کنید.