هفت‌برکه – مبینا پزشک: ۳۰ تیرماه، روز ملی خلبان، یادآور آرزوی کودکیِ بسیاری از ما برای پرواز و خلبان شدن است. افراد کمی هستند که در بزرگسالی به دنبال این آرزو می‌روند. این روز فرصتی است تا نگاهی به لیستِ تقریبا کوتاهِ خلبانان گراشی داشته باشیم. چهار تن خلبانان گراش که با پیشوند کاپیتان آنها را می‌شناسیم، ناصر حسینی، عباس متین، محمود عظیمی و فرشاد آتش‌افروز هستند که از این میان کاپیتان حسینی بازنشسته شده است. حامد فرهادی، حمید محمودزاده و محسن یوسفی نیز اکنون به عنوان خلبان دوم پرواز می‌کنند. مهدی محبی که به آمریکا مهاجرت کرده، و محمد متین، هنوز رویای خلبانی را رها نکرده‌اند. محمد سپهر و مجتبی مالدار هم دوره خلبانی را گذرانده‌اند و امروز به شغل دیگری مشغولند. شما هم اگر گراشی‌هایی را در ایران و خارج از ایران می‌شناسید که از قلم افتاده، به ما اطلاع بدهید.

14040430 Khalaban Azimi 2

بر اساس آمار غیر رسمی در ایران در هر ۴۴ هزار نفر یک نفر به شغل خلبانی می‌رسد. با توجه به این آمار شهر گراش، ۷ برابر شهرهای دیگر خلبان دارد و این نشان‌دهنده علاقه زیاد گراشی‌ها به این شغل است. البته اگر کسانی که در دوره‌های آموزشی شرکت کرده‌اند را اضافه کنیم این آمار باز هم بالاتر می‌رود. حداقل در جنوب فارس، گراش به نوعی شهر خلبانان است.

Naser Hoseini Khalaban

کاپیتان حسینی: خلبانی که به قطار علاقه‌مند است!

کاپیتان ناصر حسینی ۶۳ساله، پس از ۳۰ سال خدمت، اکنون سه سال است که بازنشسته شده است. پیش از این در سال ۱۳۹۸، گفتگویی با او در مورد مدیریتش در هواپیمایی سپهران در هفت‌برکه منتشر شده بود (اینجا).

او از چگونگی علاقه‌مندی‌اش به خلبانی چنین گفت: «علاقه‌مندی من به این شغل بر حسب اتفاق بود. تصمیم به خلبان شدن نداشتم و بعد از تمام کردن درسم در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کردم. این تحصیل را در مجارستان به سطح کارشناسی ارشد رساندم اما به دلیل اینکه دانشگاه هوا و فضا هنوز در ایران تشکیل نشده بود، در آمریکا در رشته خلبانی تحصیل کردم.»

او از پرواز با هواپیما گفت: «من با هواپیمای کوچک آموزشی، هواپیمای ترابری ATR  و Boeing 737 و Airbus 730 پرواز‌های متعددی داشته‌ام. اما من هواپیما را دوست ندارم و وسیله حمل و نقل مورد علاقه من قطار است! و شغل مورد علاقه‌ام کشاورزی است.»

او در مورد بیشترین طول پروازش توضیح داد: «یکی از پرواز‌های طولانی‌مدت من تقریبا ۸ ساعت بود. من به لندن، بنگلادش، پاریس و… پرواز داشته‌ام. اما پرواز‌های ایران را بیشتر دوست دارم مخصوصا زمانی که مقصدم اهواز و همدان بود.»

او مهم‌ترین مسوولیتش به عنوان خلبان را مدیریت عملیات دانست و در مورد سخت‌ترین چالش‌هایش توضیح داد: «دوبار موتور هواپیمایم آتش گرفت؛ و همچنین سیستم های ناوبری هواپیما دچار اختلال شد. الحمدالله با اقدامات به موقع این مشکل را حل کردیم.»

کاپیتان حسینی از داشتن مهارت‌های ضروری گفت: «خلبان باید تیزهوش باشد. از نظر پزشکی باید از سلامت کامل برخوردار باشد همانند چشم، گوش و…. مهم‌ترین مهارت‌های خلبان، شجاع بودن و داشتن دانش‌های لازم است.»

نکته آخر او این بود: «از همه نوجوانان و جوانان خواستارم زمانی که درس می‌خوانند برای علم و دانش مطالعه‌ کنند نه صرفا حفظ کردن مطالب.»

14040430 Khalaban Matin

کاپیتان متین: از کودکی به خلبانی علاقه داشتم

کاپیتان عباس متین که گراشی‌ها او را با نام یونس می‌شناسند در ۵۱سالگی، امسال بیست و دومین سالی است که پرواز می‌کند. برخی از هموطنان کاپیتان متین را با صحبت‌هایش به گراشی از کابین خلبانی با مسافران در پروازهای لار-دبی به یاد می‌آورند.

متین درباره علاقه‌مند شدن به خلبانی چنین گفت: «خداوند هر کسی را در راهی قرار داده است. از کودکی به خلبانی علاقه داشتم. جرقه‌ای در دلم به وجود آمد و این راه را در پیش گرفتم.»

او از پرواز با هواپیما گفت: «بنده با هواپیمای ۷۳۷ Boeing و ۱۰۰ Fokker و ۷۲ ATR به مقصدهای مختلفی پرواز داشته‌ام. پایگاه عملیاتی من شیراز بوده است. تقریباً ۸۰ تا ۹۰ درصد پروازهای داخلی داشته‌ام. اما به مقصدهای ترکیه، ارمنستان، نجف، بغداد و تاجیکستان هم رفته‌ام.» کاپیتان متین از طولانی‌ترین مسیرش نیز گفت: «طولانی‌ترین مسیری که طی کرده‌ام تقریبا ۳ ساعت و ۴۰ دقیقه بوده است.»

او از مسئولیت و دغدغه‌ی خود گفت: «یکی از مسئولیت‌ها و دغدغه‌ی مهم من ایمنی جان مسافر است که با سلامت کامل سفر کنند و به مقصد برسند.» او چالش‌های خلبانی را نیز اینگونه توضیح داد: «هر اتفاقی که بیافتد خلبان باید خونسردی خود را حفظ کند. سعی کند که استرس و اضطراب خود را مدیریت کند. این چالش‌هایی است که خلبان باید به طور مداوم در ذهنش مرور کند.» کاپیتان متین از مهارت‌های خلبان موفق گفت: «توکل بر خدا، پشتکار و تلاش؛ علاقه به کار و تسلط بر زبان خارجی از نکاتی است که رعایت آن باعث ترقی فرد می‌شود.»

و جمله‌ آخر او این بود: «امیدوارم روزی برسد که همه جوانان ما در هر زمینه‌ای که استعداد دارند موفق شوند.»

14040430 Khalaban Mahmud Azimi

کاپیتان عظیمی: تمام لحظه‌های پرواز چالش‌برانگیز است

کاپیتان محمود عظیمی ۴۰ساله از سال ۱۳۹۱ شروع به پرواز با هواپیمای مسافری کرده و نزدیک به ۲۰ سال است که از دوره آموزشی او می‌گذرد. کاپیتان متین نقش مهمی در علاقه‌مند شدن او به خلبانی داشته است. تعریف می‌کند: «علاقه‌مندی من به این شغل از زمانی شروع شد که خلبان‌ها به مدرسه‌ها می‌رفتند و در مورد این شغل با بچه‌ها صحبت می‌کردند. خلبان متین یکی از آنها بود و علاقه من از آن زمانی که کاپیتان متین در صبحگاه مدارس از پرواز صحبت می‌کرد شروع شد.»

او از هواپیمای پروازی‌اش گفت: «ابتدا پرواز را با هواپیمای ۱۰۰ Fokker شروع کردم و بعد از آن با هواپیمای ۷۳۷ Boeing پرواز داشته‌ام . برای من فرقی ندارد که مسیر پروازم داخلی باشد یا خارجی. من به کشورهای کویت، قطر، امارات، عمان، عراق، عتبات عالیات، و کشورهای شمال غربی ایران مانند گرجستان، ارمنستان و آذربایجان پرواز داشته‌ام.» او در مورد طولانی‌ترین مسیر پروازش توضیح داد: «به طور کلی طولانی‌‌ترین مسیر پرواز در ایران مسیر تبریز به سمت چابهار است. من شخصاً به این مسیر پرواز نکرده‌ام اما طولانی‌ترین مسیری را که طی کرده‌ام تقریبا ۲ ساعت و ربع بوده است.»

کاپیتان عظیمی نیز از مسئولیت خلبانان گفت: «من مسئولیت مدیریت پرواز و آسایش و ایمنی مسافر را بر عهده داشته‌ام. از زمانی که ما برای پرواز آماده می‌شویم، همه لحظه‌هایمان چالش‌برانگیز است. زیرا که خلبان باید شرایط هواپیما، قبل از پرواز را برآورد کند تا پرواز سنجیده‌ای داشته باشد و نهایتاً با موفقیت به مقصد برسد. یکی از مهم‌ترین چالش‌های ما این است که اگر در حین پرواز نقص فنی یا مشکلی به وجود آمد، باید سریعاً اقدام به برطرف شدن مشکل کنیم.»

کاپیتان عظیمی از داشتن مهارت‌های لازم برای یک خلبان موفق صحبت کرد: «برخورداری از سلامت جسمی و روحی یکی از مهم‌ترین مسائل است که اکتسابی نیست. اما بقیه مهارت‌ها با تمرین و آموزش قابل یادگیری خواهد بود. به نظر من یک خلبان موفق باید به زبان، وضعیت علمی و ریاضی و فیزیک مسلط باشد.»

14040430 Khalaban Atash afruz

آتش‌افروز و پرواز در آسمان ویتنام

کاپیتان فرشاد آتش‌افروز هم آسمان را به عنوان دفتر کار خود برگزیده است. او از سال ۱۳۸۸  قدم در مسیر پر پیچ‌وخم خلبانی گذاشت و پس از سه سال تلاش بی‌وقفه، در سال ۱۳۹۱ این دوره را با موفقیت در مالزی به پایان رساند (گفتگو در هفت‌برکه). حالا، پس از گذشت چهار سال و نیم پرواز در آسمان ویتنام با خطوط هواپیمایی این کشور، همچنان با عشق به این حرفه ادامه می‌دهد.

فرشاد آتش‌افروز متولد متولد ۲۵ بهمن ۱۳۶۹ در دبی است. سال‌ها مهاجرت و زندگی در محیطی با زبان و فرهنگ متفاوت، سبب شده تا به مرور زمان زبان فارسی برای او کمرنگ شود. آتش‌افروز اکنون قادر به صحبت کردن و نوشتن به زبان فارسی نیست؛ به همین دلیل برای تهیه این گزارش با او به زبان انگلیسی به گفت‌وگو نشستیم.

آتش‌افروز با شور و حرارتی خاص از علاقه‌اش به پرواز می‌گوید: «به پرواز خیلی زیاد علاقه دارم. از سال ۲۰۱۶ پرواز با Airbus 320/321 را شروع کردم. رتبه‌بندی آن در یکی از شهرهای فرانسه به نام تولوز بود و پس از کسب این رتبه، به استخدام شرکت هواپیمایی ویتنام در آمدم.»

او از تجربه‌ی پرواز با هواپیما می‌گوید: «من دو ماه با Airbus 320 پرواز داشته‌ام و پس از آن، تجربه‌ی پرواز با Airbus 321 را کسب کردم. تاکنون، بیش از ۳۰۸۰ ساعت پرواز را در کارنامه‌ی خود ثبت کرده‌ام.»

با این حال، مسیر خلبانی همواره با چالش‌هایی همراه است. آتش‌افروز از دشوارترین و پر مخاطره‌ترین تجربه‌ی خود این‌گونه یاد می‌کند: «سخت‌ترین دوره برای من، دوره‌های تمرین خلبانی بود. اما این سختی‌ها، بخشی جدایی‌ناپذیر از این حرفه است. در یکی از پروازها از هوشی‌مینِ ویتنام به گوانگ‌ژو‌ چین، با ترک خوردن شیشه‌ی جلوی هواپیما مواجه شدیم و به ناچار، به دلایل ایمنی مجبور به بازگشت شدیم. این تجربه‌ی ناخوشایند، یادآور این نکته است که ایمنی، مهم‌ترین اصل در صنعت هوانوردی است و خلبانان باید همواره آماده‌ی مقابله با شرایط غیرمنتظره باشند.»

کاپیتان آتش‌افروز مسئولیت‌پذیری را از ارکان اصلی این حرفه می‌داند: «مهم‌ترین مسئولیت من، حفظ ایمنی مسافران است که به عنوان قانون طلایی ایمنی شناخته می‌شود. این قانون، برای پیشگیری از حوادث، صدمات و آسیب‌های احتمالی به کار گرفته می‌شود. جان مسافران، امانتی است بر دوش خلبان و او باید با تمام توان، از این امانت محافظت کند.»

او در پایان، به مهارت‌های ضروری یک خلبان موفق اشاره می‌کند: «خلبان باید در طول آموزش پرواز و مطالعات زمینی، نهایت دقت را داشته باشد؛ زیرا در آسمان، هیچ‌کس نمی‌تواند به او کمک کند. تنها خودش است و خدایش. دقت، تمرکز، دانش و اعتماد به نفس، کلیدهای موفقیت یک خلبان در آسمان‌ هستند.»

14040430 Khalaban Farhadi 2

خلبان دوم فرهادی: شانس استخدام خلبانان بسیار کم است

خلبان دوم حامد فرهادی ۳۶ساله در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۷ خلبانی را شروع کرد. اولین پرواز او بهمن‌ماه سال ۱۳۹۴ بود. حال نزدیک به ۱۰ سال است که به عنوان کمک خلبان مشغول به پرواز است. او علاقه‌مند شدنش به خلبانی را چنین توضیح داد: «علاقه من به سن ۱۷ یا ۱۸ سالگی و شخصیت درونی خودم که به حرفه خلبانی نظامی علاقه داشتم، برمی‌گردد. اما در آخرین مرحله منصرف شدم و برای آموزش خلبانی غیر نظامی اقدام کردم.»

او از پروازش با هواپیما گفت: «اکنون ۶ سال و نیم است که با انواع هواپیماهای Airbus مشغول پرواز هستم. مقاصد پروازی‌ام عراق، سوریه، لبنان، امارات، ترکیه، پاکستان، تایلند، مغولستان، چین، روسیه، صربستان و… بود. طولانی‌‌ترین پروازم مسیر شانگهای به تهران حدود ۱۰ ساعت و چهل دقیقه بوده است.»

او نیز مسئولیت‌ها و چالش‌های خلبان‌ها را چنین برشمرد: «مهم‌ترین مسئولیت، علاوه بر مدیریت کل پرواز، ارتباط با کنترلر، کاکپیت هواپیما و کابین است. هر پروازی چالش‌های خاص خودش را دارد. بعضی چالش‌ها بیرونی و بعضی فنی هستند. در خصوص موارد فنی نمی‌توانم بگویم کدام پرواز خطرناک‌تر بوده است. اما در مورد عوامل بیرونی، پروازهای سوریه و لبنان در زمان حضور داعش، تهدید هواپیمای نظامی و پهپاد رژیم صهیونیستی آمریکا و پروازهای افغانستان در زمان جنگ طالبان با حکومت افغانستان خطرات زیادی داشت و از چالش‌برانگیزترین پروازها بود.»

او از مهارت‌های یک خلبان موفق گفت: «یک سری مهارت‌ها تخصصی است که طی آموزش مختلف اعم از کلاس‌های تئوری و عملی کسب می‌شود. مسلط بودن به زبان انگلیسی، توانایی انجام چند کار همزمان و اشراف و آگاهی به آنچه در پیرامون ما می‌گذرد از مهارتهایی است که یک خلبان باید از آن برخوردار باشد.»

توصیه او به علاقه‌مندان به خلبانی این بود: «افرادی که واقعا به این حرفه عشق و علاقه دارند، به این مسیر پا بگذارند. و در نظر داشته باشند که به دلیل کمبود هواپیما و تقاضای زیاد برای این شغل، درصد احتمال استخدام شدن افراد در این زمینه بسیار پایین است.»

خلبان دوم فرهادی صحبتش را اینگونه به پایان رساند: «امیدوارم روزی برسد که صنعت و دانشگاه در کنار هم فعالیت‌های موثری داشته باشند. همچنین به جوانان و نوجوانان نخبه ایرانی توجه بیشتری شود.»

14040430 Khalaban Mahmudzadeh

خلبان دوم محمودزاده: امیدوارم تحریم‌های هوانوردی ایران برچیده شود

خلبان دوم حمید محمودزاده ۳۶ساله، اکنون ۴ سال است که به عنوان خلبان دوم پرواز می‌کند. او نیز از تاثیر سخنرانی کاپیتان متین در دبیرستان بر علاقه‌مند شدنش به این شغل توضیح داد: «به دلیل مسافرت‌های زیادی که در کودکی با هواپیما داشتم، همیشه به پرواز علاقه‌مند بودم. سال اول دبیرستان با حضور کاپیتان عباس متین در دبیرستان سیدالشهدا این علاقه شکل جدی‌تری در من به خودش گرفت.»

او از پرواز با هواپیما گفت: «با هواپیمای بمباردیر ۲۰۰ crj حدود ۲۰۰۰ ساعت تجربه پرواز داشته‌ام. طولانی‌ترین پروازم، مسقط-اهواز بوده است.»

او مهم‌ترین مسئولیت‌های یک خلبان را اینطور توضیح داد: «خلبان باید با کمک گرفتن از تمام منابع موجود شامل سواد پروازی، مهارت علمی، کار تیمی، آگاهی محیطی، تصمیم گیری و… بتواند یک پرواز ایمن را با وجود چالش‌های پیش رو انجام دهد. اصلی‌ترین فاکتور برای یک خلبان موفق، قدرت تصمیم‌گیری مناسب در شرایط پراسترس همراه با سرعت عمل بالاست.»

او چالش‌بر‌انگیزترین پروازش را چنین تعریف کرد: «یکی از چالش‌برانگیزترین پروازهایم، پرواز تهران به اهواز بود که همزمان شد با تنش منطقه‌ای و شلیک موشک؛ که مجبور شدیم به فرودگاه مهرآباد برگردیم.»

توصیه خلبان دوم محمودزاده به افرادی که به خلبانی علاقه دارند این است: «توصیه من این است که افراد این مسیر شغلی را با چالش‌های واقعی که در این راه وجود دارد، بررسی کنند و زیاد درگیر ظاهر این شغل نشوند.»

و نکته آخرش این بود: «امیدوارم تحریم‌های ظالمانه از دست و پای نحیف هوانوردی ایران برچیده شود و صنعت هوانوردی ایران به جایگاه واقعی خودش برگردد.»

14040430 Mohsen Yousefi 2

خلبان دوم محسن یوسفی : حتی یک روز هم نبود که به خلبان شدن فکر نکرده باشم

علاقه محسن یوسفی به خلبانی از پنج سالگی شروع شد. می‌گوید: «یادم نمی‌رود پنج ساله بودم که در شیراز پدرم یک هواپیمای اسباب‌بازی برایم گرفته بود. جرقه علاقه من از آنجا زده شد. بعد از آن حتی یک روز هم نبود که به این شغل فکر نکرده باشم. حتی بازی هواپیمایی بازی مورد علاقه من در پلی‌استیشن بود.»

محسن یوسفی فرزند حسین و نوه حاج الیاس یوسفی است. مسیر رسیدن به خلبانی برای محسن یوسفی به همین سادگی نبود: «سال ۲۰۰۸ دبیرستان را که در گراش تمام کردم به مغازه پدرم در دبی رفتم. با توجه به علاقه‌ام پدرم با کاپیتان یونس متین صحبت کرده بود و او از تجربه‌های خودش برای استخدام گفته بود کاپیتان متین پیش‌نهاد داده بود که خارج از کشور دوره را بگذرانم. با کمی تحقیق در دبی در آموزشگاه پرواز امارات در سال ۲۰۰۹  یک پرواز آشنایی داشتم ولی خب به خاطر ایرانی بودن شانس زیادی برای استخدام در فرودگاه دبی نداشتم.»

محسن می‌گوید: «یکی از دوستان لبنانی ما پیش‌نهاد داد که به کشورهای غربی بروم و سال ۲۰۱۳ رفتم کانادا و در یکی از آموزشگاه های کانادا دوره‌های کامل خلبانی را به صورت تمام وقت و در یک سال و نیم گذراندم.»

تلاش اول محسن یوسفی در ایران برای استخدام بود: «سال ۲۰۱۵ برگشتم ایران ولی در ایران آشنا و راهنمایی نداشتم. شانسی که داشتم این بود که ویزایم هنوز وقت داشت و دوباره رفتم کانادا»

فضای کار صنعت هواپیمایی در آمریکای شمالی بسیار متفاوت از کشورهای دیگر است. خلبان یوسفی می‌گوید: «برخلاف کشورهای دیگر در کانادا و آمریکا با ساعت پروازی کم کسی شما را استخدام نمی‌کند ولی صنعت هواپیمایی در اینجا خیلی گسترده است. انواع هواپیما سبک از آمبولانس و ایرتاکسی و… وجود دارد. خیلی از افراد وارد این بخش می‌شوند تا ساعت پروازشان بیشتر شود. یکی از راه‌های دیگر برای افزایش ساعت پرواز رفتن به مسیر تدریس و آموزش است تا ساعت پروازمان بیشتر باشد.»

محسن یوسفی ۵ سال معلم خلبانی بود: «سال ۲۰۱۶ در شهر کوچکی به نام پیتربرو تدریس را شروع کردم و این تدریس ۵ سال ادامه داشت. با حل مشکلات اقامتی در شهر تورنتو در شرکتی که پروازهای چارتر کینگر را انجام می‌‌داد به عنوان خلبان دوم و تا سال ۲۰۲۴ به مدت یک سال به عنوان کاپیتان فعال بودم.»

با این تجربه‌ها و آزمون و خطا یوسفی با مهاجرت به شهر تورنتو کانادا به سمت پرواز هواپیماهای خطوط مسافربری دورخیز کرد: «در سال ۲۰۲۴ در شرکت جدیدی به عنوان جت‌لاین در هوایپما Airbus A320  به عنوان خلبان دوم کار را شروع کردم. برای این پرواز در شهر دالاس آمریکا دوره آموزشی شبیه‌ساز را گذراندم و مدتی در مراکش فعال بودم ولی شرکت اعلام ورشکستگی کرد.»

خلبان محسن یوسفی در حال حاضر ساکن تورنتو است و با هواپیماهای بویینگ باربری پرواز می کند: «از ماه نهم سال ۲۰۲۴ در یک شرکت باربری هواپیمایی روی بوینگ ۷۶۷ و ۷۵۷ به عنوان خلبان دوم مشغول به کار هستم.»

یوسفی کار و آموزش در کشورهای مختلف را تجربه کرده است. او در توصیه‌ای‌ به علاقه‌مندان می‌گوید: «اگر کسی توان مالی دارد، در خارج از کشور آموزش ببیند و به جایی برود که حتما معتبر باشد. به ویژه در نظر داشته باشید با پاسپورت ایرانی مشکل ما برای استخدام دوبرابر است. پیش‌نهاد من کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و حتی اگر بشود آمریکا است و در مرحله بعد کشورهای اروپایی که البته دوره‌ی آموزشی در کشوره‌های اروپایی خیلی سخت‌تر و طولانی‌تر است.»

خلبان یوسفی در یک مقایسه می‌گوید: «افراد در امارات ممکن است دوره‌ها را با هزینه‌های بالا بگذرانند اما تضمینی برای اشتغال نیست چون نیاز به ساعت پرواز بالا است. اما در کانادا و برخی کشورهای دیگر صنعت هواپیمایی گسترده‌تر است و بخش مختلفی برای افزایش تجربه و ساعت پرواز وجود دارد.»

یوسفی بین مردم گراش کمتر شناخته شده است و مهاجرت در جوانی باعث دوری او از فضای گراش شده است: «در ۱۳ سال گذشته فقط در مجموع شش ماه گراش بوده‌ام و فرصتی برای ارتباط و همکاری با سایر خلبان‌های گراش وجود نداشته است.»

محسن یوسفی در ۳۵ سالگی هنوز راهی طولانی در آسمان‌ها در پیش دارد. شاید روزی تقدیر، این خلبان را به آسمان ایران برگرداند.

14040430 Khalaban Mohebbi

مهدی محبی : از آفریقای جنوبی تا آمریکا

مهدی محبی مسیر متفاوتی از دیگر خلبان‌های گراش طی کرده است. مهدی در سال‌ ۲۰۰۹ از دبی به آفریقای جنوبی رفت و دوره خلبانی را در آنجا گذراند و بعد به ایران آمد و با گذراندن دوره تکمیلی مجوز پرواز گرفت.

مهدی در سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ با شرکت هواپیمایی آسمان همکاری داشت و حتی برای دوره آموزشی پرواز با هواپیمای ATR به مالزی رفت. اما مشکلات این شرکت هواپیمایی و کم شدن تعداد هواپیماهای آن باعث شد حضور مهدی در آسمان چندان طولانی نشود. از سال ۱۳۹۶ تاکنون او به عنوان ارزیاب LPR در سازمان هواپیمایی کشوری فعالیت می‌کند.

مهاجرت دو سال پیش به آمریکا یک بار دیگر مهدی را از خلبانی دور کرده است: «در آمریکا حوزه کاری من ارتباطی به خلبانی ندارد اما به دنبال این هستم که مجوز خلبانی را در آمریکا بگیرم که یک سری مراحل از جمله آزمون‌های عملی دارد که باید طی کنم.»

او در مورد پیش‌نهاد رفتن به دنبال خلبانی به بقیه می‌گوید: «این شغل به یک مو بند است. نه تنها در زمان پرواز بلکه در آزمایش‌های سالانه پزشکی ممکن است مثلا در اثر یک حادثه یا یک شکستگی پا، سال‌ها تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری شما از بین برود.»

مهدی محبی دوره آموزشی خود را در خارج از کشور گذارنده و می‌گوید: «در کل آموزش خلبانی خیلی پرهزینه است. ولی در مورد تطبیق مدرک برای ایران مشکل خاصی وجود نداشت. مساله اصلی این است که به دلیل تحریم‌ها و کمبود تعداد هواپیماهای فعال، ورود به این شغل خیلی خیلی سخت شده است و افرادی که به این شغل علاقه دارند باید این موضوع را در نظر داشته باشند.»

مهدی محبی در ۳۴ سالگی هنوز هم خلبانی را رها نکرده است. به جز تلاش برای دریافت مجوز پرواز در آمریکا، همچنان به صورت ناپیوسته با سازمان هواپیمایی کشوری در بخش ارزیابی خلبانان LPR همکاری می‌کند.

14040430 Mohammad Matin

محمد متین : پشت سد پارتی، در انتظار خلبان شدن

محمد متین دومین عضو خانواده متین در صنعت هواپیمایی است که مانند عمویش رویای خلبان شدن دارد.

چند روز دیگر ۱۲ مرداد، محمد متین ۳۴ ساله می شود. او در مورد تاثیر عمویش کاپیتان عباس(یونس) متین در مسیر شغلی‌اش می‌گوید: «عمویم بسیار تاثیر داشت ولی در بدو ورود مخالف ورود من بود و دلیل‌اش، فضای کاری شغل خلبانی در ایران است که بیشتر بر اساس روابط و پارتی شکل گرفته. البته بعد از ورود، کامل از من  حمایت کرد و ارتباط شخصی و کاری خیلی خوبی داریم.»

مسیر محمد متین از سال ۱۳۹۱ با شرکت در دوره آموزشی آموزشگاه آرتا کیش شروع شد. سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ به دلیل خدمت سربازی، وقفه‌ای را در دوره آموزشی ایجاد کرد اما وی دوره آموزشی را تا سال ۱۳۹۵ به پایان می‌رساند. او از همان زمان به دنبال محلی برای اشتغال بود و به همین علت از سال ۱۳۹۵ در سمت مهماندار وارد شرکت هواپیمایی معراج شد.

همکاری او با معراج به مهمانداری محدود نشد و از سال ۱۳۹۸ وارد بخش اداری، طرح و برنامه و سازمان و در نهایت مهندسی عملیات شرکت معراج شد. متین در سال ۱۴۰۰ مدتی در سمت رییس دفتر قائم مقام معراج بود و بعد از آن بر روی کار مهندسی عملیات تمرکز کرد.

سال ۱۴۰۰ محمد دوره تایپ خلبانی هواپیمای امبرائر ۱۴۵ را گذراند و یک گام دیگر به آرزویش نزدیک شد.

او در شرکت‌های معراج و آتا در مسئولیت مهندسی علمیات فعالیت‌هایی مانند تدوین کتاب هواپیما، محاسبات عملیات، نظامنامه‌های شرکت و .. را انجام می‌دهد.
محمد متین این سال‌ها ساکن تهران است. می‌گوید: «چون در بخش اداری فعال هستم کمتر امکان حضور در گراش را دارم.»

از او می‌خواهیم توصیه‌ای به علاقه‌مندان خلبانی داشته باشد. می‌گوید: «در ایران حضور در صنعت هوایی ارزش ندارد. پارتی بازی‌ها و کمبود ناوگان وجود دارد و به خاطر همین من توصیه می‌کنم خیلی به این سمت نروند. اگر هم امکانش را دارند این شغل را در کشورهای عربی یا کشورهای غربی دنبال کنند.»

شاید حالا محمد بهتر دلیل مخالفت عمویش را می‌فهمد اما عشق به پرواز همچنان او را در صنعت هواپیمایی نگه داشته است.

 

آنها که دوره خلبانی را گذرانده‌اند

افراد دیگری نیز هستند که دوره‌های خلبانی را گذرانده‌اند اما به دلایل مختلف هنوز وارد این شغل نشده‌اند. محمد‌ سپهر از جمله این افراد است که پس از گذراندن دوره خلبانی، امروز در کسب‌وکار خانوادگی‌اش، «مبل فروشی سپهر» مشغول به کار است.

مجتبی مالدار هم یکی دیگر از افرادی است که دوره خلبانی را گذارنده، او سال ۱۳۹۲ آموزش خلبانی را شروع و در سال ۱۳۹۵ این دوره آموزشی را به پایان رسانده است، اما متاسفانه پس از اتمام آموزش امکان استخدام پیدا نکرد و اکنون در دبی مشغول به کار است.

تعدادی از گراشی‌ها نیز با پرواز پاراگلایدر یا هواپیماهای سبک، رویای پرواز را محقق کرده‌اند که بیشتر جنبه ورزشی دارد و باید در گزارشی جداگانه به سراغ آنان برویم.

جالب است که مسیر برخی از این خلبانان با هم تقاطع داشته است. حضور کاپیتان حسینی در مدرسه، کاپیتان متین را به سمت خلبانی سوق داد و بعد حضور کاپیتان متین اشتیاق به خلبانی را در کسانی مانند خلبان عظیمی و خلبان محمود‌زاده روشن کرد. شاید این گزارش هم انگیزه‌ای باشد که چند جوان دیگر جدی‌تر به رویای خلبان شدن، فکر کنند.

14040430 Khalaban Sepehr