هفتبرکه – سمیه کشوری: اگر بخواهیم فقط یک کار مهم را نام ببریم که همهی مردم دنیا آن را انجام میدهند، چیزی نیست جز خواب شبانه. خواب عنصر مهم و حیاتی در زندگی بشر است تا جایی که یک روز در تقویم به نام روز جهانی خواب World Sleep Day نامگذاری شده است.
«روز جهانی خواب» هر سال در روز جمعه قبل از اعتدال بهاری (که اعتدال مارس یا اعتدال شمالی نیز نامیده میشود) بزرگ داشته میشود. این نامگذاری از سال ۲۰۰۸ تاکنون انجام شده، و تاریخ این روز بین ۱۴ تا ۲۰ مارس، یعنی ۲۴ تا ۳۰ اسفندماه، متغییر است. امسال این روز در ۱۴ مارس یعنی ۲۴ اسفند جشن گرفته شد.
دلایل زیادی هم برای این نامگذاری وجود دارد. یکی از آنها این است که خواب ستون اساسی سلامتی است. به عبارتی کیفیت خواب نه تنها بر انرژی جسمانی صبحگاهی، بلکه بر سلامت روحی و روانی ما در کلِ روز و سال تاثیر دارد.
خواب یک رفتار اساسی پیچیده در تمامی موجودات است. به طور کلی، خوابیدن همیشه موضوع عجیب و جذابی بین مردم بوده است. به نظرتان چرا؟ ساده است، چون خواب حالتی است که به مرگ شبیه است ولی کسی را سوگوار نمیکند. گویی خواب، حالتی است بین مردن و زنده بودن.
برای همین خواب خیلی راحت وارد بحثهای فلسفی شد. جالب اینجاست که دانشمندان همچنان دربارهی خواب تحقیق و پژوهش میکنند. چون باز هم نقطههایی از خواب تاریک مانده است و تمامِ خواب برایمان روشن و واضح نشده است. هنوز هم همهی پژوهشگران بر سر این که «چرا ما میخوابیم» اتفاق نظر ندارند.»
از این نگاه، خواب در فرهنگهای مختلف اسامی و دیدگاههای جالبی با خود به همراه آورده است. البته گاهی این باورها به سمت خرافات پیش میرود ولی از اهمیت آن کم نمیکند.
برای همین در اینجا بر آن شدیم که عبارات مربوط به خواب در زبان و فرهنگ گراش را با ذکر معنی و کاربرد آن جمعآوری کنیم.
ضربالمثلهایی در ستایش خواب:
خاو بهتر اِز پلو: به این معنی که خواب از پلو بهتر است.
خَتَه شاهِ لَتَه/ شَسَّه گِلِ خُو زَتَه: به این معنی که خوابیدن در برابر راه رفتن، شاه و برتر است. بیدار نشستن، خود را فریب دادن است.
هیچی چون خاو شاو نابه: هیچ خوابی مثل خواب شب نمیشود. در ستایش شب خوابیدن، در مقابل خوابیدن در روز که آن کیفیت را ندارد.
اگر خواهی بدانی مزهی خواب / سرت در سایه و کونت در آفتاب: که نحوهی مطلوب خوابیدن را نشان میدهد: بالاتنه در خنکی باشد و پاها چون بیشتر سرد میشود، در گرما.
خاو، خاو ذارِه: خواب، خواب میآورد. یعنی هر قدر بیشتر بخوابی، بیشتر دوست داری بخوابی!
گُشنَه، خاووِ پَپو اَبنِه: آدم گرسنه خواب غذا میبیند.
نفرین در حوزهی خواب:
خاو وَ خاو بِبِش: از خواب و خوراک بیفتی.
خاو مرگُت بیا: کنایه از مردن در خواب.
اصطلاحاتی با چشم و پلک:
چَشوم مِه لِه یک نا: عمل بستن چشمها و روی هم قرار دادن پلکها. کنایه از خواب رفتن لحظهای و کوتاهمدت
چَشوم لِه یَک اوشگِرِتِسو: یعنی تازه پلکهایم را روی هم گذاشته بودم که بخوابم.
چشوم لِ یک آو وَ: به افتادن پلکها روی هم هنگام خواب اطلاق میشود.
چشوم گرم بُسُو: یعنی تازه به خواب میرفتم. حالت ابتدای خوب، قبل از گرمِ خواب شدن.
چَش شَ خاووِن: چشمهایش به دلیل خوابآلودگی، درست جایی را نمیبیند.
چَشُم چِزایی: دارد خوابم میبرد و چشمهایم خوابآلود است.
نامگذاری خوابها در نوزادان و کودکان:
خاو لُفَهه: خواب مربوط به نوزاد؛ وقتی نوزاد در خواب ناگهان میخندد یا گریه میکند.
تَنَ تسلیم اُشْکِردِن: زمانی استفاده میشود که بچه خوابش میآید و چشمهایش باز است ولی حرکتی ندارد.
انواع و اقسام حرکاتی که در هنگام خوابیدن انجام میشود:
پَلِنْگ واخَردَه: غلت زدن در خواب. وقتی کسی در خواب، مدام مدل خوابیدنش را عوض میکند.
خُچ و پِچ: حرکات کوتاه و تکانهای ریز موقع بدخوابی، که هم صدایش و هم خود حرکات کمی آزاردهنده است.
تَپ و پَل: دست به دست شدن موقع بدخوابی.
اِز ای دس و لِ اَن دس: مدام دست به دست شدن برای به خواب رفتن.
کلمات و ترکیباتی برای توصیف کیفیت خواب:
خاو رَمَق: خواب تکهتکه و کوتاه، خوابیدن موقع استرس داشتن.
نِ خاو و نِ بیدار: حالت میان خواب و بیداری.
بَلَ خاو: نیمهخواب؛ به ابتدای خواب هم گفته میشود.
خَش خاو: کسی که مشکلی در خوابیدن ندارد یا کسی که به خواب عمیق رفته است.
بد خاو: کسی که مشکل خوابیدن دارد یا کسی که ابتدای خوابیدن از خواب بیدارش میکنند.
خاوِ نِبَس: خواب ناکافی
سِرَخِنَدَه / سِرَخِنَزَه: وقتی کسی را که خواب است، یکباره بیدار کنی و او با ترس و لرز از خواب بیدار شود.
خاو جَس: وقتی کسی یکدفعه از خواب بیدار شود یا بیدارش کنند؛ مثلا در اثر تلفن یا زنگ خانه.
چَشُوش خاو جَس بُزِن: وقتی چشمان کسی، بعد از پریدن از خواب به هر دلیلی قرمز میشود.
شه خاو آووَسِن: معادل فارسی آن میشود خواب ماندن.
خاو شِ لِ دِل خَتِن: حالتی که بعد از بیخوابی و کسالت حاصل از آن برای آدم پیش میآید.
سَکَلَ مَرگ: کسی که به هر دلیلی نتوانسته درست به خواب برود و مدام به خواب میرود و از خواب بیدار میشود.
نصفِ تَنُش شِه خاووِن: کسی که به دلیل بیخوابی، بدنش تحت فرمانش نیست.
سَلَه سیتَه: بیخواب و خمارِ خواب. کسی که خواب گیرش نیامده است و حوصله هیچ چیز را ندارد.
نامگذاری کابوسها:
خاو اَلَه دِرَهای: خوابهای پرت و پلا و بیسروته
خاوِ نِخَش: خوابِ بد، کابوس
خاو گِشتَه: کسانی که در خواب راه میروند یا حرف میزنند یا وقتی از خواب بیدار میشوند هنوز گیج هستند. به عبارتی وقتی این حالت به ما دست میدهد که موقع خوابیدن، خواب از سرمان پریده باشد ولی هنوز کسل هستیم و به پرت و پلا گفتن میافتیم، و امکان دوباره به خواب رفتن برایمان فراهم نمیشود.
خمیازه در زبان گراشی:
کَپْفِراخِه: اگر چه همیشه نشاندهندهی خواب نیست، ولی همهی ما برای اینکه مطمئن شویم وقتِ خواب شبانهمان رسیده، به اولین نشانهی آن یعنی خمیازه چنگ میزنیم. «کَپ» که به معنای دهان است و «فراخ» به معنای باز کردن، ترکیب زیبایی از همان خمیازه است که در فارسی هم از آن معادل «دهندره» وجود دارد.
اصطلاحاتی که برای دعوت به خواب استفاده میشود:
بُره خو اُبی: یعنی برو دراز بکش و استراحت کن. ربطی به پرتاب از ارتفاع ندارد!
بُره خو وَ دِرا بِکَش: برو دراز بکش.
بُره سِرَه لَرد اِنِه: برو جایی خلوت و سر بر بالین بگذار!
بُره چَش لِه یَک اِنِه: برو چشمانت را روی هم بگذار.