هفتبرکه – زهرا فردفانی: با پایان ماههای محرم و صفر، دوباره قطار عیشها در گراش به راه افتاده است. مراسم عروسی در گراش، مثل تمام مراسم دیگر، طی سالها با تغییر و تحولاتی همراه بوده است. بر خلاف گذشته که یک مراسم عمدتا طبق نظرات والدین و ریشسفیدهای طایفه انجام میگرفت، امروز عروس و داماد تقریبا تمام امور مراسم را مطابق خواستهی خودشان برنامهریزی میکنند. خیلی از این جوانها، ازدواج به روش سنتی گراش را به دلیل زمانبر بودن آن و پرخرج بودنش نمیپسندند و به دنبال مراسمی مدرنتر، کوتاهتر و کمخرجتر هستند. اما همچنان عروس و دامادهایی هستند که بر برگزاری مراسم ازدواجشان به روش سنتی پافشاری میکنند. برای اینکه نظرات آنها را از زبان خودشان بشنویم، به سراغ چند نفر که ازدواجشان قریبالوقوع است رفتیم. البته این گزارش چند ماه پیش تهیه شده، اما بعید میدانیم نظر عروسها و دامادها در مورد شیوهی عروسیشان تغییر کرده باشد!
فاطمه: دوست دارم عروسیام سنتی و مفصل باشد
از فاطمه گ.، جوان ۲۲ساله گراشی، نظرش را دربارهی چگونگی برگزاری مراسم ازدواجش جویا میشویم. او میگوید: «برای مراسم عروسی خودم، دوست دارم آن را به شکل سنتی و مفصل برگزار کنم چرا که با عروسیهای مختصر و امروزی موافق نیستم. مراسم عروسی طی چهار شب برگزار خواهد شد. شب اول به رسم معمول گذشته، حنابندان عروس است. شب دوم، داماد حنا میبندد و چمدانها و وسایل داماد را میبرند. شب سوم، مراسم عقد برگزار میشود. و شب آخر شب عروسی (شب زفاف) است.»
فاطمه میگوید: «دلیل این که دوست دارم عروسیام چند شب باشد، این است که میخواهم خودم در تمام مراسمها و صحنههای عروسیام شرکت داشته باشم. این موضوع برای من اهمیت دارد که مراسم طبق خواسته خودم پیش رود و عجلهای در برگزاری آن وجود نداشته باشد. اگر مراسم در یک شب برگزار شود، همه خسته و کوفته میشوند و احساس خوشی و لذتی که باید از عروسی ببرند برایشان میسر نخواهد شد. مخصوصا برای عروس، که با توجه به اینکه در عروسیهای متداول امروزی، او بیشتر وقتش را در آرایشگاه میگذراند و در مراسمی که متعلق به اوست حضور کوتاهی دارد، این امر میتواند بسیار ناخوشایند باشد.»
مهدی: حال خوب را به هزینهی زیاد ترجیح میدهم
درمقابل، مهدی ح.، ۲۶ساله از گراش، دوست دارد جشن ازدواجش یکشبه و در یکی از باغهای گراش برگزار شود. او معتقد است: «مراسم عروسی قبل از هر چیز باید برای عروس و داماد حال خوب به همراه داشته باشد.» به گفته او، برای نودامادی که خرجهای زیادی پیش رو دارد، کاهش هرچه بیشتر هزینهها، قدمی مثبت تلقی میشود.
مهدی به عنوان مثال، با انتقاد از مراسم صبحانه آوردن از سوی خانواده عروس، این جایگزین را مطرح میکند: «قرار است یک دستگاه اسپلیت برای منزل جدیدمان به ما هدیه بدهند. من این را بیشتر میپسندم.» او همچنین به رسم رمضانی بردن برای داماد قبل از ماه رمضان اشاره کرد: «برایم یک دستگاه آبشیرینکن هدیه آوردند و این من را بیشتر خوشحال کرد.» این نوع هدایا، برخلاف تشریفات معمول، برای مهدی کاربردیتر و ارزشمندتر است.
عروس نقاش: تصویر من از عروسی، زنی با کمبل است
خانم م. ب.، ۲۳ساله از گراش، «چشم و همچشمی» را بزرگترین و مهمترین چالش هر عیش میداند. او تمایل خانوادهها به برگزاری مراسمی مجلل را مسبب نادیده گرفته شدن اولویتهای عروس و داماد میداند؛ و مثال میزند: «تشریفاتی مانند دادن هدایای لوکس از جمله، سوزن کراوات طلا، جاسویچی طلا، «پاون سر تسبیح»، «پاون سر دستمال حناو»؛ که اگر میتوانستم و اصرار خانوادهها نبود حذفشان میکردم.»
با توجه به اینکه او هنرمند است، از او پرسیدیم که اگر قرار باشد تابلوی نقاشی با موضوع ازدواج خلق کند، چه چیزی را به تصویر میکشد؟ گفت: «تصویر زنی با کُمبُل، و یا دستانی حنابسته.»
احمدرضا: دوست دارم عروسیام در صحراو یا منزل باشد، نه تالار.
احمدرضا محمودی هم مثل فاطمه گ. تمایل دارد مراسم عروسیاش به سبک سنتی گراش برگزار شود. او میگوید: «ما مراسم عقد مفصل و چهارشبهای در باغ برگزار کردیم، که شامل رسومی چون چمدان بردن و آوردن، حنابندان داماد، دادن سر قند به مهمانان، و استفاده از ارگ و فیلمبردار بود. در نتیجه، در نظر داریم مراسم عروسی را نیز به همان شیوه سنتی اما مختصرتر و با تعداد شبهای کمتری برگزار کنیم.»
او علت این انتخاب را نه مسائل اقتصادی، بلکه نظرات منفی و بیمورد برخی مهمانان در مراسم عقدشان عنوان کرد. «نظر برخی مهمانان مبنی بر اینکه نیازی به اینهمه خرج و شلوغی نبود، مرا آزردهخاطر کرد. این موضوع برایم تجربهای شد که مراسم عروسی را طوری برگزار کنیم که در وهله اول برای خودم و همسرم رضایتبخش باشد. به دلیل محدودیتهای زمانی سالنهای عروسی، دوست دارم مراسم عروسیام همانند مراسم عقد در صحراو یا منزل برگزار شود.»
خانم اسفندیاری: عروسی ما تلفیقی از فرهنگ گراش و کرمانشاه است
خانم ع. اسفندیاری، ۲۰ساله، اهل کرمانشاه و ساکن گراش است. او قصد دارد مراسم ازدواجشان، با توجه به تفاوتهای فرهنگی بین گراش و کرمانشاه، به صورت تلفیقی برگزار شود. میگوید: «از آنجا که نامزدم گراشی است، تصمیم گرفته شده که شب حنابندان به رسم گراش و شب عروسی در تالار با تلفیقی از رسوم هر دو طرف برگزار شود.»
به این ترتیب، تا قبل از غروب، مراسم به سبک گراشی (شامل موسیقی، طبق بردن و آوردن، پوشیدن کمبل و رقص محلی) اجرا میشود و بعد از غروب، مراسم به سبک کرمانشاهی پیش میرود، با اجرای موسیقی و رقص و پایکوبی کردی.