هفتبرکه: نمایشگاه عرضه مستقیم کالا از سهشنبه ۲۷ آذر شروع شد و تا امروز ۸ شنبه دی ۱۴۰۳ در محل بوستان یاران برپا بود. (خبر در هفتبرکه) بهگفتهی حمید پورکریمی رئیس اتاق اصناف گراش و دبیر اجرایی آن، این نمایشگاه تمدید نمیشود.
این نمایشگاه فرصت خوبی بود که طول شبهای تقریبا بلند زمستانی را راحتتر طی کنیم تا در دل سرمای شبهای زمستانی کمی از گرمای خانه فاصله بگیریم و در راهرو و غرفهها در کنار مردم قدم بزنیم و اگر خریدی نداریم، حداقل کمی حال و هوایمان عوض شود. این بار گزارش ما را هم به راهروهای بین غرفهها کشانده و پابهپای مردم به غرفهها سرکی کشیدیم و با بعضی از غرفهداران در حد دو سه دقیقه به گفتگو نشستیم.
احمدرضا فتحی از استان چهارمحال و بختیاری به گراش آمده و به گفتهی خودش هر ساله و از سال ۱۳۹۴ تا به الان در نمایشگاههای عرضه مستقیم کالا که در گراش برپا میشود شرکت میکند. او در ابتدای راهرو غرفهها به فروش فستفود، سیبزمینی سرخ کرده و ذرت مکزیکی مشغول است و همه مدل آدم روبهروی غرفهاش صف کشیدهاند، از پیر تا جوان و این نشان میدهد که عشق به فستفود سن نمیشناسد. او میگوید: «مردم گراش با استقبال خوبشان باعث میشود که ما هر ساله پیگیر این باشیم که در نمایشگاههایی که برگزار میشود غرفه داشته باشیم. اما متاسفانه امسال کمی استقبال ضعیف شده و دلیل آن هم کم شدن قدرت خرید مردم است.»
مهدی صابری از شهرستان داراب در غرفهی فروش ادویهجات و گیاهان دارویی مشغول به فعالیت است، غرفهای تقریبا طویل که همان ابتدای شروع مسیر گشت و گذار و خرید کردن به چشم میآید. به گفتهی خودش او پارسال با صنف دیگری در نمایشگاه عرضه مستقیم کالا در گراش مهمان گراش و گراشیها بوده است، میگوید: «تا الان استقبال خوب بوده ولی ما باز هم از مردم شهرستان گراش میخواهیم که از این موقعیت پیشآمده بهتر و بیشتر اسقبال کنند چون واقعا قیمتها خوب است.» او در حضور مشتریها ادویهجاتی که نیاز به آسیاب کردن دارند این کار را انجام میدهد تا کیفیت محصولاتش را بهتر به مردم نشان دهد و امیدش به شبهای آخر نمایشگاه است که مردم بیشتر استقبال میکنند.
آزاد سرمدی با صنف ظروف گرانیتی و روحی از استان همدان اولین حضورش را در گراش و نمایشگاهداری در گراش را تجربه میکند. او از طرف نمایندگی شرکت ظروف النا به اینجا آمده است و چندان از فروش و استقبال مردم گراش راضی نیست و میگوید: «من داراب و فسا هم بودم آنجا استقبال مردم بهتر بود و فروش خوبی داشتیم، فروش ظروف روحی بد نبوده ولی در کل برای من فروش متوسط رو به پایین بوده است.» ظاهرا این فروشنده نتوانسته با مغازهی خوشاب، مقدسی و دیگر روحی فروشیهای سطح شهر و یا بازار قیصریه لار رقابت کند.
مهدی رحیمزاده از شیراز با محصولات ترش و شیرین در این نمایشگاه حضور دارد. نام برندشان سوغات سرای شیراز است. محصولات ترش او کیکِ لواشک، ترشی و ترشک است که همگی دستساز هستند و محصولات شیرین آنها قووتُ، گز آردی و باقلوا است. بهگفتهی خودش باقلواها روزانه در کارگاه تولیدی آنها در شیراز پخته میشود و ساعت یک بعد از ظهر به وسیلهی اتوبوس از مبدأ شیراز به سمت گراش ارسال میشوند و ساعت ۷ شب آن را تحویل میگیرند و آن را در نمایشگاه به فروش میرسانند. رحیمزاده میگوید: «قووتُ در اصل سوغات کرمان است و خواص درمانی زیادی دارد و برای کمخونی، کمر و پا درد هم خوب است. این اولین سال حضور ما در گراش است و خدا را شکر استقبال برای ما راضی کننده بوده است.» او دلیل خوب بودن استقبال مردم کیفیت عالی محصولاتشان میداند.
سجاد سپهرنشان از دیگر همدانیهای حاضر و غرفهدار در این نمایشگاه است. او با محصولات و ظروف پلاستیکی و آشپزخانهای دم در غرفه عرضه محصولاتشان ایستاده و با شعر خواندن مردم را به خریدن دعوت میکند، او میگوید: «ما اولین سال است که در نمایشگاه عرضه محصولات گراش غرفه داریم و تا الان استقبال خوبی نداشتیم و فروشمان تعریفی نداشته در حالی که ما سالهای گذشته در بندرعباس و قشم غرفه داشتیم و مردم استقبال بهتری از محصولاتمان داشتند.»
سجاد صابری از شیراز با ارائهی عطر، اسانس و اسپری بدن در بین غرفهداران مشغول به فروش است. او هم مانند دیگر غرفهداران این نمایشگاه از فروشاش راضی نیست و به روزهای آخر امید دارد که استقبال مردم بهتر بشود، صابری میگوید: «سال قبل هم در نمایشگاهی که گراش برگزار شد حضور داشتم و کمی وضعیت پارسال بهتر از امسال بود، حالا ممکن است شرایط اقتصادی فعلی باعث شده که مردم خرید کمتری داشته باشند.»
یعقوب سلگی از استان اردبیل با ارائهی سوغات این استان، حوا سیاه و معجون و پاستیلهای رنگ و وارنگ اولین حضورش را در گراش تجربه میکند. بهگفتهی خودش او تعریف گراش را زیاد شنیده و امسال تصمیم میگیرد که در نمایشگاه عرضه مستقیم کالا غرفه بگیرد. او میگوید: «بازخورد مردم خدا را شکر خوب بوده اما فروشمان نه خوب و نه بد، تقریبا متوسط بوده و هنوز همان استقبالی که ما از مردم گراش شنیده بودیم، ندیدیم.»
علی صدقی اصفهانی با لهجهی غلیظ اصفهانیاش با غرفهی پوشاکی جزو کسانی است که اولین حضور و غرفهداری را در گراش تجربه میکند. او هم مثل بقیه غرفهدارها امیدش به روزهای آخر نمایشگاه است که استقبال مردم بهتر بشود. او میگوید: «همه جای ایران این وضعیت را دارند و فروش وضعیت مناسبی ندارد. یکی دو شب اول استقبال چندانی نشد ولی دو سه شب هست که استقبال مردم جان گرفته است.» او با لهجهی شیرین اصفهانیاش در جواب سوال ما که از او در مورد فضای شهر پرسیدیم، گفت: «نه والا هنوز وقت نکردیم که شهر را بگردیم، شبها تا دیر وقت که اینجاییم و صبحها تا ساعت ۱۱ خوابیم و تا به خودمان بجنبیم بعد از ظهر شده باید بیایم نمایشگاه.» البته که گراش با آن همه زیباییهایش در رقابت با زیباییهای اصفهان کم میآورد و نتیجهی این رقابت از قبل مشخص است که برنده چه شهری است هرچند که به این آب و خاک غیرت داشته باشیم.
کاظم زرین از انتشارات کلکزرین از تهران به گراش آمده تا کتاب و محصولات فرهنگی بفروشد. او اولین بار است که به گراش میآید و از فروشش راضی نیست، البته سال قبل در نمایشگاه عرضه مستقیم کالا اوز شرکت کرده و از آنجا راضی بوده و فروش خوبی هم داشته است. او میگوید: «به مشتریهای اوزیم پیامک دادم و همگی خوشحال شدن و به گراش آمدند و خرید هم کردند و اگر آنها نبودند من باید با دست خالی از گراش خداحافظی میکردم.» بهگفتهی خودش مشتری لاری هم داشته اما کمتر از اوزیها بودند. امیدواریم در کنار بازار عبا، طلا، کباب و … بازار کتاب هم خودش را در بین مردم گراش پیدا کند.
حسین حیدری از قم تنها غرفهداری است که با گل و گیاه طبیعی و گلدان در نمایشگاه حضور دارد، او در انتهای نمایشگاه در غرفهای بزرگ مستقر است. او میگوید: «گلدانها همه از لالهجین همدان و گلها همه از شمال ایران است. فروش اصلا خوب نبوده و استقبال مردم هم راضی کننده نبوده است. من نمایشگاههای زیادی بودم اما هیچکدام مثل گراش نبوده است.» البته بازار استوری گرفتن مردم از گل و گیاهان این غرفه داغتر از خریدن آنها است.
قاسم باقرزاده از گراشیهای غرفهدار در نمایشگاه است و محصولات آن کالای خواب است. فروشگاه او در گراش با نام کالای خواب ابریشم واقع در بازارچهی مرکزی غرفههای ۱۸ و ۲۱ قرار دارد و بهگفتهی خودش قیمت اجناسش با ۲۰ تا ۳۰ درصد تخفیف نسبت به فروشگاهش ارائه کرده است. باقرزاده میگوید: «فروش و استقبال خوبی داشتیم. روز اول فکر میکردم که اجناسمان در نمایشگاه به فروش نمیرسد ولی اینجا خدا را شکر نسبت به فروشگاه فروش خوبی داشتیم.» او توقع دارد همانطور که مردم از محصولاتی که در نمایشگاه ارائه کرده استقبال میکنند از محصولات فروشگاه هم دیدن کنند. او اولین سال است که در نمایشگاه عرضه مستقیم کالا شرکت میکند و امیدوار است که هرساله این مدل نمایشگاهها در شهرستان برپا شود و غرفه برای فروشندگان بومی بیشتر شود و در آخر میگوید: «امسال فقط ۴ گراشی در نمایشگاه هستیم، هزینهی اجاره برای بومیها ۸ میلیون تومان است در حالی که یک نفر به من گفته که پارسال اجاره غرفهها برای بومیها نصف قیمت بود.»
نرگس اسماعیلی از گراشیهای غرفهدار در این نمایشگاه است. او با ارائهی محصولات سفالیِ دستساز در بین غرفهداران قرار دارد. مجسمههای سفالی و برکههای کوچک و بزرگ ردیف شده بر روی میزش بیشترین چیزی است که در غرفهاش جلب توجه میکند. او میگوید: «من این کار را به صورت خودآموخته یاد گرفتم و تا الان هم فروش خوبی داشتم و استقبال مردم خوب بوده است.» او در ادامه از حضورش در نمایشگاههای دیگری که در منطقه برگزار میشده است، میگوید: «من در نمایشگاههای مختلفی که در منطقه برگزار شده حضور داشتم، نمایشگاهی که به مناسبت روز گراش و نمایشگاه حلوا مسقطی لار هم بودم و خدا را شکر مردم استقبال خوبی داشتند.» اسماعیلی در خانه این برکهها را درست میکند و مردم میتوانند از طریق ثبت سفارش (شماره تماس: ۰۹۱۷۹۰۷۱۵۵۰) این برکهها را از او خریداری کنند.
محمد تهمتن که نامش بیشتر با آرایشگاه و آرایشگری مردانه گره خورده است در این نمایشگاه با فروش محصولاتی که به زیبایی ربط دارند، مثل لوازم آرایشی، عطر، ادکلن و … در غرفهای مشترک با یکی دیگر از گراشیها به ارائه و فروش محصولاتش میپردازد. او مدیریت سالن خلیفه (روبهروی حسینیهی اعظم) که یک آرایشگاه مردانه است را برعهده دارد و میگوید: «شبهای اول استقبال مردم بهتر بود و فروش خوبی داشتیم ولی متاسفانه دو سه شب اخیر سرما کمی اذیتکننده شده و روی جمعیت استقبال کننده اثر گذاشته و فروش خوبی نداشتیم.» او به مسئولین شهرستانی و متولیان امر برگزاری نمایشگاههای عرضه مستقیم کالا پیشنهاد میدهد که برگزاری این نمایشگاهها در تابستان باشد. میگوید: «در تابستان مردم کمتر اذیت میشوند و زمان مناسبتری از زمستان است.» تهمتن از اجارهای که بابت غرفه پرداخت میکند هم راضی نیست و میگوید: «اجارهی هر غرفه برای بومیها ۸ میلیون تومان برای ده روز است، یعنی روزی ۸۰۰ هزار تومان میشود. ما فقط به این دلیل در نمایشگاه غرفه گرفتیم که برندسازی بکنیم که مغازهمان در بین مردم گراش جا بیوفتد وگرنه تا الان هیچ سودی نداشته است.»
زیور فدایی دیگر گراشیای هست که با تهمتن در یک غرفه محصولاتش را ارائه کرده است و او هم، مانند تهمتن محصولات آرایشی و زیبایی دارد و مدیریت فروشگاه نازگل در دو شعبه (شعبه ۱: پاساژ ولیعصر، روبهرو مسجد صاحبالزمان و شعبه ۲: کنار داروخانه دکتر کیانی) را برعهده دارد. بهگفتهی فدایی دلیل اینکه از یک غرفه به صورت مشترک استفاده میکنند اجارهی آن است که بین دو نفرشان تقسیم میشود. او میگوید: «روزهای اول فروش خوب بود و استقبال بهتر بود ولی دو سه شب اخیر همان آدمها باز تکرار میشوند. آنها خریدهایشان را انجام دادهاند و الان برای تفریح میآیند.» او معتقد است که اگر تبلیغات این نمایشگاه در شهرها و روستهای اطراف بیشتر بشود مردم بیشتر جذب میکنند و خرید انجام میدهند. از دلیل حضورش در نمایشگاه میگوید: «الان بیشتر به خاطر تبلیغات آمدم که مغازهمان در بین مردم جا بیوفتد وگرنه سودی ندارد.»
ز.ص از ارد با پختن و فروش نان رگاگ یا همان لیتک در این نمایشگاه حضور دارد. او معتقد است که موقعیت مکانی غرفهاش روی فروشش اثر گذاشته است، هرچند که از فروشش راضی است و خدا را شکر میکند. او میگوید: «چون غرفههایی که در جلو هستند همه مواد غذایی هستند مردم همان ابتدای مسیر خوراکیهای فستفود و یا غیره خرید میکنند و به انتهای نمایشگاه که میرسند سیر هستند و تمایلی ندارند که باز هم خوراکی بخرند.» او ادامه میدهد: «عبدالله احمد محسنی به غرفهی ما آمد و از نان رگاگی که درست میکردم استوری گرفتن که بعد از آن کمی فروش رونق گرفت، دستشان درد نکند.»
نمایشگاه از زبان بازدیدکنندگان
بعد از گشتن در بین غرفهها و غرفهداران کمی هم با آدمهای کیسه به دست چرخیدیم، بعضی از آنها با ما به گفتگو نشستند اما بعضی دیگر تا اسم رسانه میآمد سریع خودشان را کنار کشیدند.
فاطمه القایی در کنار برادرش که به فروش محصولاتش مشغول است برای خرید و تفریح به نمایشگاه آمده است. او میگوید: «استقبال مردم خوب بوده و فروش خوبی داشتیم.» مجتبی القایی از دیگر گراشیهای حاضر در نمایشگاه است. محصولات او پوشاکی است و مدیریت مغازهی پوشاکی اسرا واقع در مجتمع نگین را برعهده دارد.
سحر اقبال و مریم بخشی دو نوجوان گراشی که دوستانه با هم به نمایشگاه آمدهاند تا کمی وسط امتحانات نیمسال اول مدرسه تفریح کنند و حال و هوایشان کمی عوض شود تا ادامهی امتحانات را به خوبی بگذرانند. آنها در کنار تفریح، خرید هم کردهاند. مریم میگوید: «من تا الان خوراکی، کتاب و لباس خریدم. چون از همه جای ایران آمدهاند تنوع محصولات خوب است.» سحر در ادامه میگوید: «قیمتها به نسبت مغازه کمی کمتر است.»
م.ق روی نیمکتی روبهروی غرفهها نشسته است. به سراغ او میرویم و با هم کمی گفتگو میکنیم. او میگوید: «برای پنجمین بار است که به نمایشگاه آمدهام. شب اولی که آمدم خرید داشتم ولی بقیه شبها برای تفریح و دیدار با دوستانم آمدم.»
محمود آخوندزاده که برای خرید کردن به نمایشگاه آمده است. میگوید: «از استوری یکی از دوستانم فهمیدم که در نمایشگاه کرهی گوشت میفروشند و ما هم به نمایشگاه آمدهایم تا آن را بخریم. کرهی گوشت در واقع نوعی غذای خلیجی محسوب میشود.»
گفتگو و گشت و گذار ما بین غرفهها و مردم در یک شب زمستانی تمام شد، بعضی غرفهدارها با دست پر و راضی و بعضیها تقریبا ناراضی شهر ما گراش را ترک خواهند کرد و ما امیدواریم که سود یا پولی که از فروشی که در شهر گراش داشتهاند آنقدر برای آنها برکت داشته باشد که در صندوقچهی خاطرهساز ذهنیشان همیشه بدرخشد.