هفت برکه – فاطمه یوسفی: از همان موقع که قد و قوارهمان در گهواره جا میشود تا زمانی که ناممان روی سنگ قبری زیبا حکاکی میشود، نام و نام خانوادگیمان به شخصیت ما گره میخورد. اگر خوششانس باشید و از اسمی که در شناسنامه دارید راضی هستید، که هیچ؛ اما اگر جزو آن دسته از آدمهایی هستید که سالها است خودتان را با نام دیگری تصور میکنید، این گزارش برای شماست؛ شمایی که تنها یک بار دیگر فرصت دارید اسمی را که میخواهید با آن شناخته شوید انتخاب کنید.
ما آدمها نه تنها قدرت اختیاری برای انتخاب پدر و مادر و یا شهر و کشوری که دوست داریم در آن به دنیا بیاییم، نداریم که حتی اسممان را نیز دیگران در لحظهی تولدمان انتخاب میکنند. اگر در دههای به دنیا آمدید که اسمتان را بیبی و باباجیها و بزرگان خاندان انتخاب میکردند که برایتان آرزوی توفیق دارم. اما اگر بابا و مامان برای انتخاب اسمی کمتکرار و بامعنا علاوه بر تحقیق و پژوهش در دنیای مجازی و حقیقی از مشاوران متخصص نیز کمک گرفتهاند، باز هم زیاد خوشبین نباشید. از کجا معلوم که در آینده دلتان نخواهد که اسمتان از سامیار، ماهلین، سلنا و آوینا به ماهمنیر، نقره، شهربانو و مونس تغییر کند؟
به هر حال جای شکر آن باقی است که اداره ثبت احوال این گزینه را برای شما گذاشته است که اگر به هر دلیلی خواستید به نام دیگری شما را بشناسند، یک بار فرصت انتخاب و تغییر اسم خودتان را داشته باشید.
پشت دلیل و انگیزهی انتخاب و یا تغییر نامها، داستانهای جالب و گاهی عجیب و غریبی وجود دارد که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
اسم پولداری
در هفتهی ثبت احوال، در مصاحبهای که با علی باقری، رییس اداره ثبت احوال گراش، داشتیم او به مورد عجیبی از اصرار یکی از شهروندان گراشی برای انتخاب نام فرزندش به نام یکی از تاجران سرشناس گراشی مواجه میشود. میگوید: «همین چند وقت پیش یک مراجعهکننده داشتم که در یکی از باغهای گراش ساکن بود و اصرار داشت نام فرزند پسرش را همنام یکی از تاجران سرشناس گراشی بگذارد. ولی همین قدر بدانید که یک نام قدیمی بود که سالهاست دیگر کسی آن نام را انتخاب نمیکند. از او پرسیدم آیا آن شخص اقوام یا دوست شماست؟ جواب داد، نه. گفتم خود آن شخص نیز از تصمیمی که دارید باخبر است؟ باز هم جواب داد، نه. پرسیدم پس دلیل این اصرار برای نامگذاری این اسم روی فرزندت چیست؟ و بعد از او خواهش کردم که این بلا را سر فرزندش نیاورد. فردا وارد مدرسه میشود و ممکن است با این اسم مسخره شود.»
حالا که به اندازه کافی کنجکاو شدهاید بگذارید بگویم که آن مرد چه دلیلی را برای انتخاب این اسم برای فرزندش آورده است: «بعد از اصرارهای زیاد بالاخره پاسخم را داد و گفت: من یک فال گرفتم و در آن فال آمده بوده که برای این که در آینده بخت و اقبال پسرم هم با پولداری و ثروت و تجارت گره بخورد، باید اسم فرزندم را همنام اسم آن تاجر گراشی انتخاب کنم.»
داستان انتخاب اسم همین قدر میتواند مسخره و عجیب باشد. اما اگر نگران سرنوشت آن پسربچهی نگونبخت هستید، باید بگویم به لطف محدودیت انتخاب اسامی در سامانهی ثبت احوال، در حال حاضر دارد با یک نام معمولی و بهروز به زندگی خودش ادامه میدهد.
میم میم
مریم مالدار، از همکاران ما در تحریریه، میگوید: «اسمم را بیبیام برداشته. نور به قبرش ببارد. مادرم میگفت: «دلش میخواسته ملیحه باشم.» برای من فرقی ندارد مریم باشم یا ملیحه. هر دو به نظرم زیباست و از همه مهمتر میم ابتداییاش با میم ابتدای فامیلم ست است، چیزی که دقیقا پدرم برای اسامی بچهها تاکید ویژه داشته که همین میم ابتدای اسممان با مالدار فامیلمان ست باشد. برای همین اصرار پدرم بود که خواهرم به جای خدیجه شد مهری و برادرم به جای حسین شد مهران. با این اوصاف همگی از اسامی انتخابی خانواده خرسندیم.»
او ادامه میدهد: «اما در بین اقوام و گوشه و کنار بسیار هستند کسانی که از نامشان راضی نیستید و میگویند ما را به اسم دلخواهشان صدا کنیم. مثلا یکی از خالههایم نام شناسنامهاش زیور است اما هر کسی که او را به نحوی میشناسد او را «مینا» صدا میزند. دلیلش هم برمیگردد به این که از نوزادی مدام مریض میشده و پدربزرگم میگوید طبق رسم اسمش را عوض کنیم شاید در رفع بیماریاش تاثیر داشته باشد. خالهی ما میناست اما دلش میخواسته اسمش فاطمه باشد و دوستان و همدانشگاهیهایش به درخواست خودش، او را فاطمه میشناسند! یا خالهی دیگرم چون شناسنامهاش با نام عصمت مفقود میشود، دو اسمه است! داخل شناسنامهی جدیدش میشود؛ «صفیه» اما برای همه «عصمت» است. یا اسم یکی از داییهایم «آهنعلی» بوده اما حالا «منوچهر» است و از قضا پسرش حمزه بوده که شده «محمدحسین».»
داستان تغییر نامها را به اینستاگرام هم کشاندیم و در آن فضا جویای احوال کسانی شدهایم که به شکل رسمی یا غیررسمی نامشان را تغییر دادهاند. مثلا مرضیه قربانی در دایرکتی که به هفتبرکه گفته است: «دوست داشتم اسمم فاطمه یا زهرا بود. چون زمانی که کوچک بودیم در مدرسه به فاطمه و زهراها روز تولد حضرت فاطمه(س) کادو میدادند و به منی که مرضیه بودم و سومین اسم حضرت فاطمه(س) بود چیزی نمیدادند. بارها سر این قضیه میگفتم اسمم را عوض کنید. مامانم میگفت خودم کادو بهت میدهم باز هم راضی نمیشدم. تا اینکه بزرگ شدم و دیدم یک کادوی مدرسه ارزش عوض کردن اسم را ندارد.»
شانس آوردم اسمم برنج دمسیاه نشد
این طور که معلوم است حتی کسانی که دو اسمه هستند هم خشنود نیستند! محمدامین حیدری نوشته است: «من اسمم محمد امین است اما به خاطر این که در عکسها و طراحی لوگو و تیتراژها اسمم روانتر و خواناتر باشد فقط امین مینویسم. به نظرم دو اسمه بودن زیاد جالب نیست و معنی خاصی نمیدهد. چرا واقعا دو اسمه؟»
خانم ابراهیمی گفته: «اسم اصلیام زهره است اما مستعار ساره یا بهتره بگم سارا صدایم میکنند. ما دو خواهریم با اسم زهره و زهرا با فاصله سنی یک سال. دلیلش این است که میگویند چون طالعمان یکی هست باید اسممان تغییر کند. اما خب همچنان با اسم اصلی، شناسنامه داریم.»
یا مثلا نرگس اسدی میگوید: «ظاهرا بابابزرگم که نمایندگی شرکت نرگس را داشته روی این اسم کراش داشته است. حالا باز خوب است که اسمم را برنج دمسیاه نگذاشته است!هرچقدر هم پدرم خواسته از زیرش در برود نتوانسته. دوتا از خواهرهای فوت شدهام اسمشان نرگس بوده، تا بالاخره اسم من هم شده نرگس. حس خاصی هم نسبت به این اسم ندارم. اسم است دیگر. مثل همان کد ملی که باهاش شناخته میشویم.»
مذهبی به مذهبی، ایرانی به ایرانی
از این داستانها که بگذریم، رییس ادارهی ثبت احوال گراش در مورد روال قانونی تغییر نام میگوید: «افرادی که به سن ۱۸ سال رسیدهاند، این حق را دارند که در صورت عدم رضایت از اسم خود برای تعویض آن به اداره ثبت احوال مراجعه کنند. البته محدودیتهایی نیز وجود دارد که سامانهی ثبت احوال هر اسمی را نمیپذیرد و معمولا اسامی مذهبی به اسامی مذهبی و اسامی ایرانی به اسامی ایرانی قابل تغییر است. اسامی محدودی هم وجود دارد که غیر قابل تغییر هستند.»
شهروندی مراجعه میکند که اسمش را از محمدحسین به حسن تغییر بدهد. رییس اداره دفتر اسامی را باز میکند و میگوید: تغییر به حسین و محمد بدون دردسر است اما برای حسن که در لیست نیست باید شیراز تصمیم بگیرد.
برخی افراد برای تغییر نام وکیل میگیرند ولی پیشنهاد رییس این است اول یک پرسوجوی ساده از ثبت احوال داشته باشید و بعد به سراغ دادگاه بروید: «اگر کسی قصد تغییر اسم خود را دارد پیشنهاد میکنم قبل از هر کاری به ما مراجعه کنند که با راهنمایی درست، قاعده و قانون و شرایط آن را برایتان توضیح دهیم، تا با طی شدن مراحل اداری به صورت صحیح جلو ضرر و زیان این افراد را بگیریم. طی شدن مراحل اداری نیز چیزی حدود یک تا دو هفته از شما زمان میگیرد و بعد از ارسال درخواست به استان مشخص میشود که آیا با درخواست شما موافقت شده است یا نه؟»
اما درخواستهای تغییر نام چقدر زیاد است؟ علی باقری میگوید: «در شهرستان گراش حداقل ماهی دو تا سه درخواست تغییر نام داریم که در طول سال به چهل تا پنجاه درخواست میرسد.»
اما تشابه اسمی با یک فرد دیگر هم میتواند دلیل تغییر نام باشد. مثلا چون تعداد «فاطمه یوسفی»های گراش زیاد است میتوانم اسم فاطمه را عوض کنم؟ رییس ثبتاحوال میگوید: «فقط در صورتی که نام و شهرت او مشابه نام فردی باشد که در سطح شهر به بدنامی معروف است یا نام فرد حاوی معنای تحقیرآمیز است و… در این موارد هم باید مستندات ارائه شود تا در کمیسیون تصمیمگیری شود. پیشنهاد میکنیم برای دیدن شرایط دیگر به سایت ثبت احوال نیز سر بزنید.»
«تغییر نام» یک راه دررو برای دیپورتیها
باقری ادامه میدهد: «این که شخصی اسمش را دوست ندارد تنها یک دلیل برای تغییر نام است. اما افراد انگیزههای دیگری نیز برای تغییر اسم و یا فامیل خود دارند.»
میگوید: «یک موضوع که خیلی مهم است این است که تغییر نام دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایل این است که فرد از نامش خوشش نیاید. ولی درصد زیادی از افرادی که به ثبت احوال مراجعه میکنند به این خاطر نیست که از اسمشان خوششان نمیآید؛ به خصوص در جنوب کشور و منطقهی ما، معمولا دلیلی که برای تغییر نام دارند این است که به خاطر رفتن به خلیج به مشکل خوردهاند و معذوریتی برایشان پیش آمده است و برای حل آن، دست به دامن تغییر نام خود میشوند.»
او برای توضیح بیشتر میگوید: «مثلا بعضی از افرادی که از دبی و کشورهای حوزه خلیج فارس دیپورت شدند و برای ورود و خروج خود به این کشور به مشکل خورده بودند، به این خاطر متقاضی تغییر نام میشوند که فرصتی دوباره برای برگشت به دبی برای خود فراهم کنند. اما این که این راه موثر باشد یا نه؟ تضمینی نیست. مورد داشتیم دو برادر مراحل تغییر نام را با هم طی کردند بعد از انجام کارهایشان، برای یکی مجوز ورود به آن کشور صادر میشود اما برای نفر دیگر نه.»
تغییر نام همیشه برای شما خوشیمن نیست؛ گاهی اوقات هم پیش میآید که وارد شدن اسم مورد علاقهتان در شناسنامهتان دردسرهایی برایتان به وجود میآورد که فکرش را نمیکردید. رییس ثبت احوال گراش میگوید: «ممکن است شخصی واقعا از اسمش خوشش نیاید. بعد میآید اینجا و تغییر اسم را انجام میدهد. اما بعد از مدتی برمیگردد و خواستار بازگشت اسم قبلی خودش میشود. دلیل آن را که میپرسیم جواب میدهند که در فلان کشور خارجی ملک و املاک و یا یک واحد تجاری داشتهاند که با تغییر نام، اطلاعاتشان عدم تطابق گرفته است و سر مالکیت املاک خود به مشکل خوردهاند. یا فردی که با وجود تغییر نام مجوز ورود به آن کشور را نگرفته است مراجعه میکند و میگوید آنجا که نتوانستم کارم را ادامه بدهم و مشکلم را حل کنم حداقل برگردم به نام اصلی که همه من را با آن میشناسند. این قبیل عوامل باعث میشود که افراد مایل بازگشت به نام اول خود باشند.»
اما خبر بد این است که طبق قانون، شما تنها یک بار مجوز تغییر نام خود را دارید و امکان تغییر اسم برای بار دوم برایتان فراهم نیست. باقری میگوید: «دوستان باید توجه کنند که تغییر نام فقط یک بار قابل انجام است و یک شخص فقط یک بار میتواند تغییر نام بدهد و حتی بازگشت به نام قبل ممنوع است. هر شخصی اینجا درخواست داد، همان اول فرم کتبی عدم بازگشت به نام قبل را تکمیل میکند و امضا و انگشت میزند و اطلاعات در سامانه ndcu بارگذاری میشود. در این حالت دیگر از طریق مراجع قانونی هم امکان بازگشت به نام قبل خود را ندارند. این است که افراد باید دو دو تا چهار کنند و اگر صلاح دیدند آن وقت درخواست تغییر نام دهند.»
یک بار دیگر به اسمتان فکر کنید. اسمی که بخش از هویت شما است. از کجا آمده است و چقدر دوستاش دارید؟