هفتبرکه: حاج علی متین یکی از کاسبهای فعالِ لولهکشی و فنیکار در گراش است. او حدود ۳۸ سال است که در این حرفه و در مغازهی خودش، «لوله و اتصالات متین» فعالیت دارد. چهرهی او برای بسیاری از مردم یادآور هیات قمر بنی هاشم(ع) و مسجد صاحبالزمان(عج) نیز است. حاج علی متولد ۱۳۳۴ و ۶۹ ساله است. ۵ فرزند دارد و چهار فرزندی که ازدواج کردهاند، در خارج از ایران هستند.
بازنشستگی؟ بعد از هزار کار؟
۱۶ سال پیش دکتر صادق رحمانی برای حاج احمد پاکروان تیتر زد: «یک مرد و هزار کار». حاج علی متین، دوست مرحوم حاج احمد پاکروان است و شاید ویژگی این نسل همین است: کارهای مختلف را آزمودهاند و کار و زندگی و ورزش برایشان یکی است. حاج علی مانند دوستانش چیزی به نام «بازنشستگی» نمیشناسد.
حاج علی قبلا در بحرین شاغل بوده است. مثل بسیاری از گراشیهای دیگر از سن کم یعنی از ۱۵ سالگی به غربت میرود و تا ۲۷ سالگی، به مدت ۱۳ سال در بحرین کاسبی کرده است. پدرش سالها در بحرین بقالی داشته و او بعد از درگذشت پدر راهی بحرین و در مغازهی برادرش مشغول به کار میشود اما بعد از چند سالی مستقل میشود و در بازار مرکزی بحرین مغازهای میگیرد. بعد از چند سال کار و زندگی در بحرین، از آنجا اخراج میشود و به زادگاهش گراش برمیگردد.
حاج علی متین میگوید: «بعد که اخراج شدم، مدتی راننده تاکسی بودم و بعد راننده مینیبوس آموزش و پرورش و بعد هم کار لولهکشی. قبلا سر کار رفته بودم و با کار فنی کاملا آشنایی داشتم. الان نه سنمان اقتضا میکند و نه حال و حوصلهی این کار را داریم و شاگرد دارم.» هیچ کدام از پسرهایش این کار را ادامه ندادهاند و فقط حسن چهار-پنج سالی به عنوان مغازهدار در این مغازه فروشنده بوده است و بعد هم به خارج میرود.
آبشارزن در والیبال، دفاع آخر در فوتبال
حاج علی فقط لولهکش نیست، سالها بازیکن و داور فوتبال و والیبال هم بوده است و از قدیمیهای ورزش در گراش است.
قد بلند او را به سمت والیبال برده است. ۲۵ سال قبل در هیئت والیبال گراش رئیس هیئت بوده است. او از همبازیها و رفقایش هم یادی میکند و میگوید: «همبازیهایم کسانی مثل حسین افشار، چترآذر، نعمت هنر، مصطفی واحدی و ملا ملایی بودند. خودمان هیئت جدا و چند تا تیم داشتیم. هر سال مخصوصا دههی فجر یا در استانها و یا در مدارس والیبال بازی میکردیم. اول در زمین سیمانی و بعد رفتیم داخل سالنی. بعد از ما هم حسین مهروری سر کار آمد.»
سابقهی فوتبالی او، هم در نقش بازیکن و هم داوری پررنگ است. از اول در تیم جنوب فارس بوده و مدتی هم در تیم فخرآباد توپ میزد و بعد از مدتی کنارهگیری، دوباره در تیم جوشن بازی میکند. او میگوید: «تیم جوشن را هم خودمان تشکیل دادیم و بعد از چند سال تحویل جوانها دادیم. یک تعداد رفقای پابهسن مثل صمصام کشتکاران، حسن سازنده، محمد فرسوده و نعمت هنر بودیم. تفننی در گراش و حتی لار داوری فوتبال و والیبال هم میکردم اما کارت داوری نداشتم. پیشکسوت بودیم و سابقهی بازی داشتیم و روی ما حساب میکردند. در لار چند نفر بودند، گاهی کلاس توجیهی داوری میگذاشتند و ما هم میرفتیم و یاد میگرفتیم. فوتبال رسمی بازی میکردیم و دفاع آخر بودم. در والیبال پستم چرخشی بود و بیشتر آبشارزن بودم.»
حاج علی متین از کارش راضی است و میگوید روزی دست خداست. او به کارش علاقه دارد و به آن اهمیت میدهد. به قول خودش مثل بعضیها نیست که بگوید اگر شد شد، نشد ولش کند. اتصال او به کارش با پیچ و مهرههای عشق و علاقه محکم شده است. حاج علی نه بازنشستهی کار است و نه ورزش. تابستان و زمستان از ساعت ۸ صبح درِ مغازهاش به روی مشتریها باز است. و هنوز هر جمعه با دوستانش به پارک نارنج میروند و فوتبال یا والیبال بازی میکنند.
کلام آخر او دعای سلامتی برای همه و دوستان است.