هفت‌برکه: احتمالا همه‌‌ی پسرها فوتبال را دوست دارند. آنها یا بازیکن می‌شوند، یا رویای بازیکن شدن را در سر دارند یا تماشاچی و هوادار پر و پا قرص یک تیم هستند یا اینکه حداقل کارتون فوتبالیست‌ها را دیده‌اند و سوباسا و حتی عموی سوباسا را می‌شناسند‍! همه‌ی آنها تجربه‌ی بازی گل‌کوچک را در کودکی و نوجوانی دارند و گاهی جای زخم زانو، آرنج یا پیشانی‌شان یادگار آن بازی‌های پرهیجان است. برخلاف همه که می‌خواهند فوتبالیست شوند محمد از کودکی رویای داوری فوتبال را داشته است و حالا با او به عنوان پرکارترین کمک‌ داور فوتبال پایه در منطقه در سال ۱۴۰۲ گفتگو می‌کنیم.

Sahragard Davar

سه مدرک کمک داور جوان

محمد صحراگرد متولد سال ۱۳۷۹ تنها ۲۳ سال سن دارد و در مستطیل سبز پرچم به دست است و یکی از جوان‌ترین کمک داوران فوتبال در منطقه است. صحراگرد در رشته‌ی مرتبط با حرفه‌اش درس می‌خواند و دانشجوی رشته‌ی علوم ورزشی در دانشگاه پیام نور اوز است. کمک داوری را از سال ۱۳۹۷ در پادگان بسیج که یک سری مسابقات مجتمع در آن برگزار می‌شد و محسن افشار او را به عنوان کمک داور معرفی می‌کند، شروع کرده است.

محمد مدارک داوری درجه سه تا یک فوتبال را دارد و این مسیر را از سال ۹۷ شروع کرده است و می‌گوید: «کلاس درجه سه پایه را به اتفاق جعفر سعیدی در استهبان سال ۹۷ گذراندم. درجه دو را سال ۱۳۹۹ در شیراز در طول چهار روز تئوری و عملی را با هم خواندم و امتحان دادم و قبول شدم. که البته بین دو درجه باید ۲۴ ماه فاصله باشد تا ارتقا پیدا کنید. درجه یک را در سال ۱۴۰۱ در فسا قبول شدم که کلاس درجه یک به بالا توسط خود فدراسیون برگزار می‌شود.»

پرکارترین کمک‌داور منطقه در فارس

او می‌گوید پرکارترین کمک داور در مقطع کشوری رده‌ی پایه در منطقه است و مسیر داوری‌اش را در سال گذشته این طور تعریف می‌کند: «فراز و نشیب‌های زیادی بوده است و تلاش کرده‌ام که این مسیر را برای خودم هموار کنم و پارسال بعد از آنکه تست‌های آمادگی جسمانی را با موفقیت گذراندم، داوری من در مسابقات فوتبال کلید خورد. در سال ۱۴۰۲ با ۲۳ ابلاغ رده‌های مختلف کشور در سطح نونهالان، امید، نوجوانان و جوانان توانستم در شهرهای مختلف که فدراسیون سعی داشت با توجه به مسیر و نزدیکی به استان فارس چینش کند، در شهرهای مختلف مثل شیراز، اهواز، برازجان، جم و کرمان مسابقات را داوری کردم.»

در این مسابقات، یکی از بهترین خاطرات او بودن در تیم داوری مسابقه‌ی دو تیم از برازجان و اهواز در رده‌ی پایه بوده است. او می‌گوید: «اواخر سال یک بازی بود در برازجان بین تیم بصیر اهواز با پارس برازجان، در مرحله‌ی اصلی و بازی به شکل رفت و برگشتی بود. در بازی رفت یک سری اتفاقات در اهواز افتاده بود که در جریان نبودیم. در شرایط بازی که قرار گرفتیم به ما گفتند… خیلی از خانواده‌ها در رده‌ی پایه از بازی‌ها استقبال می‌کنند و در این بازی هم حضور تماشاچی زیاد باعث تعجبم شده بود. آن بازی در اهواز دو بر یک شده بود و بازی خیلی حساسی بود اما خوشبختانه اشتباه تاثیرگذاری از جانب تیم داوری اتفاق نیفتاد و بازی به خوبی تمام شد.»

رویای داوری بازی‌های رسمی‌تر

راه رسیدن به داوری بازی‌هایی که فدراسیون بر تیم داوری نظارت دارد آسان نیست و او کمی گله‌مند است و دوست دارد با داوری در بازی‌های رسمی‌تر نظر ناظران فدراسیون فوتبال را جلب کند و در کارش زودتر پیشرفت کند و می‌گوید: «سال قبل بازی‌های مجتمعی به من داده نشد و علتش را نمی‌دانم. بازی‌های مجتمعی بازی‌هایی است که در آن پنج یا شش تیم به میزبانی یکی از تیم‌ها در همان شهر به مدت یک هفته با هم بازی می‌کنند تا تیم قهرمان و تیم سقوط‌کننده مشخص شود. خوبی بازی‌های مجتمع این است که فدارسیون ناظر می‌فرستند و بر کار داور نظارت می‌کند. شما هر چقدر هم در بازی‌های رده‌ی کشوری خوب باشید، چون این بازی‌ها ناظر ندارد کار کمک داور خوب دیده نمی‌شود مگر این که خیلی خوش‌شانس باشید که یا مربی از کار داوری تعریف کند یا اینکه یک داور بازنشسته یا پیشکسوت در آن شهر حضور داشته باشد و داوری شما را ببیند و به فدراسیون اطلاع بدهد.»

Sahragard Davari

درخواست احداث پیست تارتان

امکانات بهتر یکی از معیارهای پیشرفت است و در این حرفه هم امکاناتی لازم است که ظاهرا در گراش وجود ندارد. یکی از آنها نبود پیست تارتان است. محمد به دلیل سن کم هنوز فرصت پیشرفت زیادی دارد و امکانات می‌تواند کمک بزرگی برای او در این مسیر باشد. خودش در این باره می‌گوید: «من تنها داور فعال شهرستان و استان در این مقطع هستم. احداث یک پیست تارتان برای آماده‌سازی و تمرین هوازی داور خیلی ضروری است چون هم در ورزش‌های دو و میدانی می‌توانند راحت تمرین کنند و هم آسیبی به کمر و جاهای دیگر نمی‌رساند. چون در چمن مصنوعی به بدن آسیب می‌رسد و اصلا بخش‌نامه هم آمده است که شهرها در چمن مصنوعی اجازه‌ی میزبانی ندارند. پیست تارتان اگرچه هزینه‌ی بالایی دارد اما شاید بشود چیزی شبیه به آن مثلا در مجموعه‌ی ورزشی محبی احداث کرد.»

داوری شغل نیست، عشق است

داوری آب و نان زیادی ندارد آن هم در سطح پایه، اما عشق و علاقه همیشه داستانش فرق می‌کند. داشتن شغل دیگری برای گذران زندگی و نگاه به آینده راه چاره‌ای است که شاید بتوان با تکیه به آن، رویاها و آرزوها را هم زنده نگه داشت و رویا و آرزو هم برای واقعی شدن نیاز به پول دارد. محمد تازه اول راه است و راه آرزویش را روشن می‌بیند و می‌گوید: «امیدوارم در بخش جدیدی که قرار است در کمیته‌ی امداد استخدام شوم تعاملی وجود داشته باشد. دستمزد ما به صورت حق‌الزحمه است که بعد از پایان هر فصل پرداخت می‌شود و مبلغ ناچیزی است. داوری شغل نیست و باید در کنار شغل دوم و سوم پیگیری کرد.»

محمد صحراگرد اسمی است که شاید سال‌های بعد در مسابقات مهم‌تر در کنار یا وسط زمین بیشتر بشنویم، کسی که به دنبال آرزویش دویده و به آن رسیده است. سوت پایان گفتگوی ما به صدا در می‌آید و آشنایی با یکی از جوان‌های آینده‌ساز فوتبالی برنده‌ی این مسابقه است.