هفتبرکه – مریم مالدار: نمیدانم شنیدهاید یا نه:«فلانی دَسوش شَه خِئر نَدِن» «فلانی هنر دستش را گذاشته برای کار خیر» در بین ما کم نیستند اشخاصی که دستشان را گذاشتهاند برای خیر.
برای روز صنایع به دنبال آدمهایی بودم که صنایع دستی برای آن بخشی از زندگی است. راه دوری نرفتم و در نزدیکی خودم آدمهایش را یافتم. شما هم قطعا از این آدمها میشناسید و خوب است در روز جهانی صنایع دستی از آنان یادی کنید. مثلا:«منور اقتداری»
هرچند جوانان امروز گوی خلاقیت را از گذشتگان در این هنر ربودهاند و گاه با تلفیق کارهای سنتی و مدرن، شاهکار میآفرینند. اما هنر و تلاش زنان و مردان قدیم را که با ذوقی سرشار مشغول آفرینش آثار میشدند و آن را نسل به نسل منتقل میکردند تا اثر خاص شهر مادریشان، پایدار بماند را هم نباید نادیده انگاشت.
اینها فقط نمونه است و معرفی بقیه با شما
هدیه لبخند با کایه
منور تا همین چند سال پیش که دست و دیدگانش یارای نخ و سوزن بوده، کایه و لباسهای نخی بچهگانه میدوخته و رایگان در اختیار آشنایان قرار میداد.
نکتهی قابل تامل داستان اینجاست که میگوید: «حتی خیلی وقتها کایه چِلهای، لباس، قنداق و…که درست میکردم را میدادم دخترم ببرد بیمارستان. برای افراد نیازمندی که صاحب فرزند میشوند اما نمیتوانند لباس و کایه و وسایل مورد نیاز همان موقع نوزاد را تهیه کنند.»
لبخند میزنم و به این فکر میکنم که زن حاج ابراهیم با هنرش توانسته چقدر لبخند برای خانوادهها خلق کند؟
پارچه گل ابریشمی و گل خنجری
کمتر کسی این روزها از قیمت پارچههای قدیمی «ویل گل ابریشمی و گل خنجری و…»بیخبر است و این در حالی است که داخل صندوقچههای بزرگترها را که باز کنید قطعا چندین قواره از این پارچهها را پیدا خواهید کرد. پارچههایی که از مادرانشان دارند و گذاشتهاند برای فرزندان و حتی نوههایشان.
«عصمت ارژنده» از همان آدمهاییست که بدون کلاس، از روی علاقه خودش برای دختر و پسراناش کایه و پشهگئر دوخته است.
فاطمه ابراهیمی عروسی خانم ارژنده میخندد و میگوید: «مادرشوهرم نه تنها برای نوهها بلکه برای نتیجههایش هم کایه دوخته و آماده گذاشته است.» و بعد عکس آنها را برایم میفرستد.
چندین پارچهی خوشرنگ و کایه که تمیز و صاف داخل پلاستیک بسته شده است و تنوع رنگهایش مرا مجاب میکند چند دقیقه به عکسها و گلهای هشتفخ پارچهها خیره شوم و لذت ببرم از رنگهای نارنجی و سرمهای و صورتی که چندان ارتباطی هم با هم ندارند.
میگویم پارچههایش را تازه خریده؟
از آن طرف خط صدای مادر شوهر میآید که میگوید: «نه! همه را داشتهام یعنی همهی پارچههایی است که مادرم به من و بقیه داده بود.»
حاجی جانعلی، رالف درستکار
خیلی وقتها که برای انجام کارهای مدرسه و ساخت برخی وسایل چوب، فلز و… که خودم نمیتوانستم ایده ذهنیام را عملی کنم، حاجی جانعلی رفیق شفیق پدر بیچون و چرا، انجام کار را قبول میکرد.
داخل خانهاش یک اتاق کار تمیز و مرتب اما پر از وسایلهای گوناگون دارد. از چوب و چرم و میخ گرفته تا لولههای آهنی، پلاستیکی و ابزارهایی که من جز؛ اره و دریل، پیچگوشتی و…بقیهاش را نمیشناسم.
همهی اینها را از روی علاقه و سرگرمی جمع کرده و خیلی منظم با وسواس خاص همیشگیاش، آنها را کنار هم چیده است.
حاج جانعلی فتوحی یک مرد همهفن حریف و یار قدیمی مسجد هم است. بیشتر خرابیهای وسایل مسجد محلهشان را هم خودش انجام میدهد. بعد از ساخت؛ دارقالی، گلدان چوبی، بادگیر و پایهی چوبی پایینش و حتی همین اواخر چارچوب گلخانه که با ظرافت تمام روح زیبایی و لطافت را به چوبهای بلااستفاده میدمد.
با خودم میگویم چقدر خوب است آشنایی با افرادی که بیچشمداشت و بدون بهانه، گره از کارت میگشایند و ذوق و سلیقه را چاشنی فنشان میکنند تا محصول نهایی، چشمنواز و دلپذیر باشد نه رفعتکلیف.
فازگل: یوتیوب استاد من بود
صفحهی اینستاگرامم را که صبحها باز میکنم، استوریهای شاد و طنز دستسازههای فازگل را میبینم و لبخند میزنم و اکثر وقتها در نظرسنجیهای دستسازههایش شرکت میکنم.
فائزه را از روی استوری و کارهایش میشناسم. ساخت پلاکهای استیل و حک نوشته روی آن برای هر چه که بخواهی.
دستبند، گردنبند، کاور گوشی و… فائزه از آن قدیمیهاست که هنرش شده شغلش و با عشق و علاقه، نیمه شب مشغول ساخت سفارشاتش میشود تا بچهها زیاد دست و پا گیر نشوند.
مکالمهام با خانم عابدینی کوتاه است. میگوید:« هنرم را مدیون آموزشهای یوتیوب و صفحات مجازی است و بارها از من درخواست شده تا برای علاقهمندان به این کار، کلاس بگذارم. اما خود را در حد استاد و برگزاری کلاس نمیبینم. بنابراین اطلاعات لازم را به آنها دادهام و به جای هزینه آموزش از آنها خواستهام برای شادی روح پدرم سه صلوات بفرستند.»
خانم عابدینی از دف نوازی هم میگوید. و از دنبال کنندگان جدی دفنوازی است که آرزو دارد در کنار فروش اینترنتی، فروشگاه وسایل فانتزی داشته باشد و دف نوازی را آنقدر ادامه دهد که بتواند از راه آموزش دف، کسب درآمد کند.
محمد
۲۰ خرداد ۱۴۰۰
چه زیباست قدردانی از دیگران و زیبا تر از آن گرفتن دست دیگران…
مسعود رضا هنرور
۲۰ خرداد ۱۴۰۰
سلام و خداقوت خانم مالدار
ممنون از شما و گزارش جالب و ستودنی سایت محترم هفت برکه و خبرگزاری گریشنا ، باعث افتخار و مایه سعادته که فرزند حاجیه خانم منور اقتداری هستم ، مرحبا بر این مادر و مادران فداکار