بستن

شارگ ۱۵: اندر باب بایکوت خبری شورای شهر

هفت‌برکه: یادداشت‌های یکی از خوانندگان نه‌چندان پیگیر هفت‌برکه که از اسم مستعار «دکتر الف‌بچه» استفاده می‌کند، با کمترین ویرایش در ستون «شارَگ» منتشر می‌شود.

 

دکتر الف‌بچه:‌

«من و داداشم و بابام و عموم، هفته‌ای دو بار می‌ریم شورا. اما تو چی؟» منوچه‌به‌بی‌احترامی

در این یک سال و خورده‌ای که بنده‌ی حقیر برای گریشنا کاغذ سیاه نکرده‌ام، دنیا زیر و زبر شده است. آمدن کرونا یک طرف، و عوض شدن نام گریشنا به هفت‌برکه هم یک طرف. حقیقتاً ما قصد داشتیم همچنان کنج ازگل برگزینیم و فقط به مشاهده‌ی اوضاع شهر و جهان مشغول باشیم. اما با این حال برای تحصیل‌کرده‌ای چون بنده‌ی حقیر، دیدن بی‌انصافی و دم‌برنیاوردن سخت است، بخصوص اگر بی‌انصافی نسبت به چیزی مثل شورای محترم باشد که منتخب مردم شهر است و اینطور بایکوت خبری بشود؟ حاشا! حالا که در آستانه‌ی ثبت نام برای انتخابات شورای بعدی هستیم، من لازم می‌دانم که حتما همشهریان عزیز به دست‌آوردهای این عزیزان دقت کنند تا خدای ناکرده دچار اشتباه در انتخابات بعدی نشویم و افرادی لایق مثل این عزیزان را از یاد نبریم.

من به عنوان یک مسئول سابق و یک شهروند متواضع کنونی، همینجا گلایه‌ی شدید خودم را از رسانه‌های شهرستان گراش بخصوص هفت‌برکه‌ی گریشنا اعلام می‌دارم که حدود یک سال است که خدمات اعضای محترم شورای معظم اسلامی شهر بزرگ گراش عزیز را نادیده می‌گیرند و هیچ خبری از آن درج نمی‌کنند. و مرحبا می‌گویم به این عزیزان که با صیحه صبر، در سکوت خبری، بدون ادعا و خالصانه و با نگاه به افق‌های کلان فراشهرستانی، ۸۰ درصد مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته‌اند و تا خردادماه که دوباره همین عزیزان انتخاب شوند، به ۱۰۰ درصد هم می‌رسند. انشالله.

حالا که خبرنگاران این شهر به این تلاش‌های بیشاهبه عنایت ندارند، اجازه بدهید من به عنوان یک کارشناس ارشد مدیریت، گرایش پسماند شهری، خوانندگان ناآگاه را از نشانه‌های حضور مداوم شورا در جای‌جای شهر باخبر کنم، که می‌گویند «العاقل بالاشاره»:

یک) با اینکه همه چیز در این یک سالی که گذشته است تحت تاثیر کوید-۱۹ و ۲۰ قرار گرفته است، اما به خوبی هویدا و پیداست که مشکل مسکن جوانان به یکسره حل گردیده می‌باشد. به‌حمدالله اینقدر آبادی در اطراف گراش به وجود آمده است، از سلطان‌آباد تا حسین‌آباد و زورآباد و … که بیا و ببین.

دو) مشکل زمین هم بالکل مرتفع گردیده است، به طوری که اینقدر زمین در گراش اضافه آمده است که من شنیده‌ام قرار است حدود ۴۰۰ هکتار را برای ورزش شترمرغ آماده کنند. در پرانتز بگویم من در کشورهای عربی که شاغل هستم، ورزش شترسواری دیده‌ام که گاهی دولا دولا هم می‌شود، اما ورزش شترمرغ از ابداعات همین شورای شهر خودمان است که باید به عزیزان تبریک گفت به خاطر این برگ زرین دیگری که به افتخاراتشان افزوده‌اند.

سه) مشکل اشتغال جوانان هم که شکر خدا با ورود کرونا حل شد و کسی جرات نمی‌کند طلب کار و فعالیت بکند. این هم از نشانه‌های به‌حق بودن این شوراست که خدا آنها را کمک می‌کند.

چهار) به حمدالله مساله‌ی محدوده هم چنان حل شد که یکی از عزیزان همین شورا در محدوده‌ی مورد دعوا، یک کارگاه بتن‌زنی به نام گراش راه‌اندازی کرد تا میخ محکمی کوبیده باشد بر تابوت حقانیت گراش در این منطقه. از این به بعد اگر کسی در هر انتخاباتی اسم محدوده را ببرد، از طرف من چنان با پشت دست به پس کله‌اش بزنید که دیگر جرات زدن این حرف‌ها را نکند، که گفته‌اند «کار هر خر نیست خرمن کوفتن، گاو نر می‌خواهد و مرد کهن».

پنج) و اما واضح‌ترین نشانه از فعالیت شبانه‌روزی شورای محترم این است نقطه‌نقطه‌ی شهر به کارگاه عمرانی تبدیل شده است. مگر نمی‌بینید چند تا خیابان و کوچه آسفالت شده است؟ آیا بدون حضور شورا، آسفالت معنا دارد؟ شورا مثل قیر برای کوچه است. تا شورا نباشد، قیر هم نیست. تا قیر نباشد، کوچه هم آسفالت نمی‌شود. اصلا من هرقدر از رابطه‌ی شورا و قیر بگویم کم گفته‌ام. در این یک سال آنقدر کوچه آسفالت شده است که من پیشنهاد می‌کنم لقب این شورا را بگذاریم: شورای قیری.

پس بنابراین من به گریشنای هفت‌برکه و دیگر رسانه‌های شهر توصیه می‌کنم دست از لجبازی با شورای شهر بردارید و اینقدر خون به دل این عزیزان مظلوم نکنید. البته ما که بالاخره نفهمیدیم این گریشنا همان هفت‌برکه است یا این هفت‌برکه همان گریشنا است یا چه؟ اما شما اگر ریگی به تحتتان نیست، همین فردا بروید ساختمان شورا و مصاحبه‌ای با اعضای محترم شورا بکنید و مراتب قدردانی بنده‌ی حقیر را نیز به ایشان برسانید.

و پیش از اتمام این نوشته، باید مراتب قدردانی خودم را از تعداد بی‌شماری از فرهیختگان، مسئولان و اقوام دور و نزدیک که در این مدت از داخل و خارج، چه به صورت حضوری و چه تلفنی و چه از طریق واتساپ و تیندر به بنده حقیر پیام داده‌اند و درخواست ورود بنده به صحنه و کاندیداتوری شورای شهر داشته‌اند، اعلام بدارم. لازم است یک بار برای همیشه اعلام کنم: اینجانب در نوشته‌ی آینده تصمیمم را در این مورد اعلام می‌کنم.

کوچک خدوم مردم

دکتر الف‌بچه

2 نظر

  1. نوشته‌ی بسیار نقادانه و طنزآمیزی بود
    بسی شادمان گشتیم
    بازم از اینا برای هفت‌برکه بفرست تا حالشو ببریم

  2. آن یکی، شیر است اندر بادیه
    این یکی، شیر است اندر بادیه

    آن یکی رفته ست گل چینی کند
    کوست آن شورا که جایش خالیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 نظر
scroll to top