بستن

شارگ ۱۴: اندر باب بودجه چکه‌چکه جاده چک‌چک

هفت‌برکه: یادداشت‌های یکی از خوانندگان پیگیر گریشنا که از اسم مستعار «دکتر الف‌بچه» استفاده می‌کند، با کمترین ویرایش به صورت هفتگی در ستون «شارَگ» منتشر می‌شود.

دکتر الف‌بچه:‌

«الآن یعنی تمام مشکل ما همین جاده چک‌چک است؟ بچه‌ها می‌خواهند هر جور راه خود را بروند. به من و تو چه ربطی دارد؟ چرا واقعا برای مردم تعیین مسیر می‌کنیم؟ شان دولت این است؟» محبوب احمقی‌نژاد

هر آدم عاقلی از بعضی کارهای بعضی‌ها شاخ در می‌آورد، چه رسد به بنده‌ی حقیر که از ابتدا به داشتن شاخ شناخته شده بوده‌ام. یکی از این کارها، اصرار بر تمام شدن جاده‌ی چک‌چک است. بعضی‌ها عینهو گرامافونی که سوزنش گیر کرده باشد، هی اسم این جاده را تکرار می‌کنند. طوری که اگر ندانی، فکر می‌کنی این یک جاده‌ی استراتیژیک است.

اما اگر کسری از دانش بنده حقیر را در رشته‌ی مهندسی راه‌سازی فوق الجیشی (به انگلیسی: اولترا واژینال کانستراکشن) را داشته باشید، متوجه می‌شوید که به قول شیخ فرزانه: «داداچ داری اشتب می‌زنی» (شیخ گولاخ باشگاهی) من در اینجا خطرهایی را گوشزد می‌کنم که جوانان و شهروندان ما را تهدید می‌کند: خطر یک‌جانبه‌نگری و عدم درک عمیق تحولات بیوپولیتیک سیاسی منطقه و غفلت از دشمنان.

پس بنابراین من از چند جنبه به این مساله را بررسی و موشکافی می‌کنم:

از لحاظ جنبه سیاسی: این جاده قبل از شهرستان شدن اوز خیلی لازم نبود، الآن که اوز شهرستان شده است که اصلا لازم نیست. مخصوصا اگر مثل بنده حقیر به افق‌های فراتر از شهر اعتقاد داشته و لزوم استفاده از ظرفیت‌های اینتراشهرستانی را بلد باشید. دقت بفرمایید که الآن وضعیت ما طوری است که باید اول شهرستان یک تابلو بزنند: «به شهرستان ما خوش آمدید.» و دو دقیقه بعد هم دوباره تابلو بزنند: «از شهرستان ما خوش رفتید.» خب ما باید از این وضعیت نهایت استفاده را ببریم. به جای این که بودجه‌ی شهرستان را خرج جاده‌سازی کنیم، بگذاریم شهرستان‌های همجوار این خرج را بکنند و ما کیفش را ببریم.

از لحاظ جنبه بودجه‌ای: در نتیجه، ما می‌توانیم بودجه را خرج پروژه‌های مهم‌تر مثل سوراخ کوه سیاه بکنیم. آیا مگر دسترسی به روستاهای شهرستان خودمان مهم‌تر است یا روستاهای شهرستان‌های دیگر؟ چرا عقربه‌ی اولویت‌شناسی شما همیشه کج است عزیزان؟

از لحاظ جنبه‌ی زمین‌خواری: با توجه به استعداد شگرفی که بعضی دوستان در زمین‌خواری دارند، آیا فکر نمی‌کنید کشیدن جاده‌ی چک‌چک باعث می‌شود زمین‌های بیشتری برای خواریدن در اختیار این دوستان قرار بگیرد؟ آیا اگر ده سال بعد روی فرق سر سد تنگ آب یک باغ‌شهری مشاهده کردید، جواب را چه کسی باید بدهد؟ آیا بهتر نیست که همان جاده به سمت سوراخ کوه سیاه ساخته بشود که دوستان مشغول خواریدن زمین در آن قسمت‌ها بشوند که خطرش کمتر است؟

از لحاظ جنبه مدیریتی: شهر ما الحمد لله همه چیز دارد. فلذا هر وقت بعد از ده بیست سال یکی از آقایان مقامات خدای ناکرده گذرش به اینجا می‌افتد، مدیران ما احساس شرمندگی می‌کنند از این که هیچ خواسته‌ی از آنها ندارند و هی این بیت از خواجه کچل قزمیشی را زیر لب می‌خوانند: «آخه من هیچی ندارم که نثار تو کنم…» فلذا باید همین چند مورد تکراری را برای خالی نبودن عریضه خدمتشان تقدیم کنند: مجتمع اداری، حمایت از سرمایه‌گذاری و همین جاده‌ی چک‌چک. اگر این موارد را هم بی‌خیال بشویم، پس لیست خواسته‌های شهرستان چه می‌شود؟ پس آقای مقامات محض چه به شهر ما بیاید؟

ولی انگار بعضی‌ها هنوز متوجه نشده‌اند که بوجه‌ی چکه‌چکه‌ی این جاده حکمتی دارد. در پایان مقاله تفالی هم به دیوان شیخ خارجه بزنیم:

«دوش در جاده‌ی چک‌چک به کسی می‌گفتم

که معطل ز چه است این ره تنگ و داغان؟

گفت دکتر! من و تو محرم این راز نه‌ایم

از خر لنگ حکایت کن و سرویس‌دهنان»

 

کوچک خدوم مردم

دکتر الف‌بچه

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

5 نظر

  1. من به عنوان یک شخص عادی گراش بارها گفته ام که جاده چک چک تنها راه ارتباطی گراش به بخش ها و روستاهای گراش هست .در زمان بخش بودن گراش نماینده لاری همیشه مانع تراشی برای اتمام و ساخت این جاده می کرد .در زمان حسنی این جاده کد گرفت و حتی کمربندی گراش ولی متاسفانه نمی دانم چه دست هایی در کار هست که هنوز مسکوت مانده هست .در مطلبی یک نویسنده لار در سایت افتاب لارستان ساخت این جاده را بیهوده و هزینه اضافی برای دولت تلقی کرده بود و حتی افراد زیادی مخالفت با ساخت این جاده کرده بودند .اما آقای ابراهیم مهرابی دفاع تمام قد از ساخت این جاده کرده بودند و متذکر شده بودند که روستاهایی زیادی در مسیر این جاده هستند .گناه این روستاییان چیست که نباید در قرن ۲۰۰۰از جاده استاندارد و اب لوله کشی برخوردار باشند .به هرحال من نمی دانم هدف افرادی که سنگ اندازی می کنند چیست .به هرحال گراش تا فداغ و خلیلی و ارد جز حوزه گراش هست و ساخت این جاده چه ترسی بر اندام عده ای انداخته که مخالفت می کنند .نساختن این جاده ضعف اداره کل راه و ترابری لار را نشان می دهد و اینکه اصلا معلوم نیست در این اداره کذایی چی می گذرد .مشخص هست افرادی سست و ناخبره در این اداره هستند که بیش از پیش انحلال این اداره ضعیف و انحصار طلب را نشان می دهد .به نظر می رسد هزینه جاده گراش در زیباسازی ساختمان این اداره خرج می شود .واقعا خجالت آور هست که هنوز با گذشت ۱۰سال یک جاده ۶۰کیلومتری از گراش به دوراهی ارد ساخته نشده هست .جالب اینجاست که کسی هم جوابگو نیست .آقای خورشیدی فقط گفتند این جاده برای همه جاده روستایی هست ولی برای ما جاده استراتژی هست و از اهمیت آن گفته بودند .حداقل تنها پیشنهاد مردم این هست یه جاده آسفالت در حد عبور یک ماشین ساخته شود تا مشخص شود که عبور و مرور چقدر هست و بهانه دست مخالفان ندهد و بدانند که واقعا این جاده پر رفت وآمد هست .
    /

  2. سلام….این از ضعف مجموعه فرمانداری هستش که تشخص نداده بابا این راه استراتژیک واسه شهرستانه….در کل باید فرمانداری خودی نشون بده….

  3. متاسفانه تنها کانال فعال رسانه ای گراش همین گریشنا هست و بقیه کانال های پندری و گراش نیوز وگراش انقلابی تبلیغاتی هست مخصوصا پندری که دیگر بسیار ضعیف عمل می کند .ما تا انتقاد در گریشنا از فرماندار می نویسیم متاسفانه گریشنا چاپ نمی کند و من برداشت خود را دارم که چه دست ها یی و حمایت هایی هست که انعکاس نمی دهد .نقش رسانه ها بیشتر بیان واقعیت ها هست و گرنه با سانسور کردن و نرساندن مفهوم حق و بیان آن دیگر نیازی به رسانه نیست .یک نکته که جالب هست بگویم آقای حسین شیری زمانی که فرماندار مهر بودن بخاطر قاطعیت و برش و کارایی خود من زمانی که در آن منطقه بودم بیشتر همشهریان مهری به وضوع از کارکرد مثبت ایشان می گفتند و دوست نداشتند که این شخص به جای دیگر برود ولی بعدها باخبر شدیم که اشتباه نکنم فرماندار ارسنجان شده بودند.مدیران موفق و افراد دلسوز همیشه در بین مردم محبوبیت خود را حفظ می کنند و مدیران ضعیف و بزدل که از بیان واقعیت ابا دارند همیشه منفور جامعه بوده اند .در استاندار وقت استان فارس که بعد از سالیان دراز فردی شایسته در راس امور قرار گرفته و با قاطعیت تمام ارتقا شهرها را انجام می دهد و بدون کمی ترس از نماینده ای که در جلو ۱۲۰نماینده حاضر ارتقا را باعث درگیری و بهم ریختگی منطقه لارستان می داند ؛می ایستد .بعد هم می گوید که پرونده بسته نشده هست و اگر شهری مستحق هست و حقوقش ضایع شده می تواند به استاندار بگوید از جمله داراب که تقاضای فرمانداری ویژه کرده هست و در حال پیگیری هست .خلاصه کلام چرا مردم گراش و شورا به استاندار نامه نمی نویسند که از زمان ارتقا هنوز ما یک جاده به روستاها توابع خود نداریم و صدرصد باعث عزل فرماندار وقت گراش خواهد شد و یا انتقال آن به شهر دیگر .فرمانداری که اولویت شناس نباشد و بودجه خود را نتواند تقسیم کند یک فرماندار ناکارآمد هست والسلام .

  4. درجواب دکتر الف بچه همانجور که از اسمت پیداست هنوز خیلی زوذه در مورد این جاده نظر خواهی کنی تو الف بچه چند بار در طول سال مسیرت به این جاده میفته میدونی چند روستا مسیرشون همین راه است با یک بارندگی ساده راهشون مصدود میشه به جز ان تنها مسیر پیشرفت شهری همین منطقه است که با اتمام این جاذه به سه راه ارد تمام اون شهرها و روستا مسیر چک چک انتخاب می کنن برای رفتن به گراش و لار همین خودش باعث رونق گراش میشودچ=پس خواهشن کاسه داغتر از اش نشویدخودتو قاطی ماجرا نکن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 نظر
scroll to top