هفتبرکه – فاطمه یوسفی: اهداف، برنامهها و آرمانهایی که برای یک شهر داریم مانند پازلهایی هستند که برای رسیدن به یک تصویر درست، نیاز به هماهنگی و چفت شدن دارند. این قطعات پازل به تنهایی کاربردی مشابه با بیلبورد شعارهای رنگارنگ و زیبا دارند که هیچ ایده و تصویر روشنی برای کامل شدن و به ثمر رسیدن ندارند. در بین این قطعات پازل، نهادهای مردمی بسیار مهماند. برای سخن گفتن از این اهمیت، میتوانیم دست بگذاریم روی نمونهی موفق آن در گراش: «گروه دهنفره».
وقتی این گروه در بزنگاه انتخابات مجلس، نبض جامعه را در دست گرفت و طرحی نو در انداخت تا در نهایت به پیروزی نامزد گراشی در انتخابات انجامید، توقع بسیاری از ما این بود که این حرکت در نطفه خفه نشود و این همصدایی، سرآغازی باشد برای شنیده شدن صدای مردم. شاید به همین خاطر بود که دو تن از اعضای گروه پا به رقابتهای انتخاباتی گذاشتند: تا بتوانند این حرکت را در سطحی رسمیتر ادامه دهند. اما این توقع را هیات نظارت گراش به شکلی عجیب نادیده گرفت.
مشارکت دادن مردم در تصمیمگیریها یکی از اصول مهم برای مدیریت یک شهر است و یکی از راههای محقق کردن مشارکتهای مردمی، تشکیل سمنها با اهداف سیاسی، اجتماعی اقتصادی و … است. قالبی که میتوانیم برای تداوم اهداف این گروه «دهنفره» متصور شویم، سروسامان دادن به این گروه به صورت یک سمن است تا بتوان همچنان از این سرمایهی اجتماعیٍ معطلمانده بهره برد.
کارکرد سازمانهای مردم نهاد، اطلاعرسانی و آگاهسازی عمومی، جلب مشارکت مردمی، جذب سرمایه، تقویت و گسترش هماهنگی بین دولت و مردم و توانمندسازی بیشتر مردم است. اما برای رسیدن به این کارکرد، این نهادها و سازمانها به مهمترین اصل یعنی، اعتماد مردم، نیاز دارد.
هماهنگ، همجهت و همهدف کردن سلایق و خط فکریهای مختلف، در کنار هم نشاندن تجربیات افراد مسن در کنار ماجراجویی و محک زدن راههای نرفته توسط جوانان و داشتن برنامهی راهبردی، کار سخت و دشواری است و دلیل ناکارآیی برخی از سمنها ناپختگی و فراهم نبودن شرایط در ایجاد هماهنگی این تضادهای بین گروهی است. تضادهایی که خطر بیاعتبار شدن این «سرمایهی اجتماعی» را دارد و همین امر باعث میشود این حرکتهای مردمی در سطح یک حرکت و جنبش موقعیتی بماند و مسیل و ظرف دیگر برای رشد و شکوفا شدن پیدا نکند.
اما سوالی که پیش میآید این است که چه عواملی باعث تقویت سازمانهای مردم نهاد و همبستگی و قدرت این نهادها برای فرصتسازی دوباره و دوباره نه تنها در سطح یک شهر بلکه در سطح یک منطقه و حتی در سطح کشوری میشود؟
سرخوش
۲۳ خرداد ۱۴۰۰
این گروه در انتخابات مجلس شاید کارایی داشته باشد ولی هرگز در انتخابات شورای شهر نمی تواند نقش آفرین باشد چرا که اعضا با تفاوت دیدگاهها نمی توانند روی هدف یا کاندیدای خاصی توافق کنند و منجر به دو یا چند دستگی می شود .
انکار تفاوت دیدگاه نیز مشکلی را حل نمی کند. خود را و مردم را گول زدن است و بس.