گزارشی که یک خانواده را خانه‌دار کرد

هفت‌برکه – فاطمه ابراهیمی: نوزدهم بهمن برای مهشید، بزرگ‌تر خانواده ۹ نفره لب‌اشکنی، یادآور خاطرات تلخی است که سه سال است به تنهایی به دوش می‌کشد. خاطراتی که روح لطیف و دخترانه‌اش را زخمی کرده است. عبدالرحمن اسدی پدر خانواده سه سال پیش در ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ در اثر تصادف دچار ضربه مغزی شد و […]

۱۹ بهمن ۱۳۹۹

کیک‌های تلخ روز مادر

ساعت سه ونیم بعد از ظهر و کرکره قنادی پایین است. از درِ کنار قنادی داخل می‌شوم. طبقه همکف، محوطه کارگاه شیرینی‌پزی و پله‌های کنار دیوار که به طبقه دوم کارگاه راه دارد، محل آماده سازی کیک‌های قنادی است. از همان طبقه همکف وارد قنادی می‌شوم. دور تا دور من یخچال‌های ویترینی با شیرینی‌هایی که […]

۱۶ بهمن ۱۳۹۹

یک مادر تا همیشه مادر است

هفت برکه- فاطمه ابراهیمی: کم‌کم دیگر چهل سالی می‌شود که من همدم و همراه همیشگی سهیلا هستم. اما پنج سالی می‌شود که دیگر هم پدرم برایش هم مادر. برای روز مادر به سراغ مادری رفتم که حضور دخترش تنها مرهم تنهایی اوست. این حرف‌ها را از زبان مادر سهیلا می‌شنوم. صفیه، مادری که چهل سال […]

۱۳ بهمن ۱۳۹۹

سلامی و اشکی دوباره برای سرباز وطن

هفت‌برکه – فاطمه ابراهیمی: گاهی زدن یک تیتر بدون هیچ یادداشتی در ادامه، تو را تا ته ماجرا می‌برد. ماجرایی که دلت نمی‌خواهد بشنوی و باورش کنی. تلخی کار من این است که گاهی دلت نمی‌خواهد بنویسی. دوست داری بی‌محابا از کنارش رد بشوی. اما نمی‌شود. من باید مشق کنم. مشق روایت یک داغ بزرگ. […]

۱۸ دی ۱۳۹۹

حلیمه، پرستار اختصاصی آقا نادر

فاطمه ابراهیمی: خاطراتش بوی چهل سال پیش می‌دهد. بوی باروت و موج انفجار. بوی گاز خردلی که بعد از سال‌ها هنوز تازگی دارد و آثارش رخ نشان می‌دهد. تنگی نفس، تاول زدگی، سرفه‌های مکرر و ۵۵ درصد جانبازی، هنوز طعم جبهه و جنگ، مزه شیرین دهانش است. هشت بار مجروحیت تمام بدنش را نشانه رفته […]

۱ دی ۱۳۹۹

دختر مادری بودم،خوابیده روی سنگ غسالخانه

هفت‌برکه: پنج نفر هستند که با خودشان قرار گذاشته‌اند نباید جسد مادری بی‌غسل به خاک سپرده شود. بیشترشان طلبه‌هایی هستند که این را وظیفه خودشان می‌دانند. زنگ تلفن که می‌خورد، فراخوانده می‌شوند که دختران مادری باشند که روی سنگ غسالخانه خوابیده است.  نمی‌خواستند حرف بزنند چون معتقدند این کار اجرشان را از بین می‌برد ولی […]

۱۵ آذر ۱۳۹۹

مژگان، مرغ دریایی

هفت‌برکه – فاطمه ابراهیمی: «کتاب بخوان و کتاب بخوان و کتاب بخوان تا از هیچ چیزی عقب نمانی حتی از خودت.» این یادگاری مژگان برای من است. وقتی در شب سرد پاییزی ون نارنجی خواستنی، کتاب‌های خواندنی و خود دوست‌داشتنی‌اش را ترک می‌کنم، خوشحالم زنی در همین نزدیکی است که رویاهایش را زندگی می‌کند. ون […]

۷ آذر ۱۳۹۹

زنان گراشی ۱۰ هزار تپ‌تپی نذر امام رضا(ع) کردند

هفت‌برکه – فاطمه ابراهیمی: در پویش نذر امام، طی ده روز، ۹۹۴۲ نان، توسط ۱۶۹ نفر در شهر گراش پخته و بین ۲۲۶۴ خانوار توزیع شد. ۶۵ نفر نیز در روستاها با این پویش همکاری کردند. در دهه آخر ماه صفر زنان خادمیار امام رضا(ع) در گراش همراه با همشهریان خود ده محل در شهر […]

۲۷ مهر ۱۳۹۹

تقدیر سپاه از جوانان سازنده یک مستند

به گزارش هفت‌برکه وحید ستاری فرمانده ناحیه مقاومت سپاه گراش در دیداری صمیمانه، از مجموعه عوامل ساخت مستند دست‌های پشتیبان، تقدیر کرد. ستاری در این دیدار یک ساعته با عوامل این مستند گفت: «ما امروزه در فضایی زندگی می‌کنیم که تکنولوژی و رسانه، قدرتی اجتناب ناپذیر دارند و متاسفانه رسانه دشمن به خوبی روی اذهان […]

۲۲ مهر ۱۳۹۹

همراه با موکب گراشی‌ها در کربلای ایران

هفت‌برکه – فاطمه ابراهیمی: ناف مرا با خادمی بسته‌اند. خودم، خودم را لایق این دستگاه مقدس و متبرک نمی‌دانم، اما عشق به آقا مرا پایبند این موکب کرده است. من خودم را وقف آقا کرده‌ام، اما وقتی مردم این روستاها را دیدم که با هیچی، زندگی می‌کنند و تمام هستی‌شان را نذر آقا می‌کنند، پیش […]

۱۷ شهریور ۱۳۹۹