ماهنامه عصرتراکنش / روزنامهنگاران محلی عنوان «باگ» (بحران اقتصادی گراش) را برایش انتخاب کردند؛ کنایهای ظریف به آنچه ۱۰ سال پیش در شهرستان جنوبی استان فارس رخ داد. شهرستانی که بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ حدود ۳۵ هزار نفر جمعیت دارد، اما وضع درآمدی مردمانش بهسبب آنکه تعداد قابل توجهی از جمعیت اقتصادیاش در کشورهای حاشیه خلیجفارس کار میکنند، بالاتر از سرانه شهرستانهای مشابه است.
آن سال اما اتفاقی غریب در گراش رخ داد، نهتنها ثروتمندان شهر، حتی آن مردی که گذران روزگارش تعدادی نخل بود و همسایهاش که شغل پیشهوری داشت، تصمیم گرفتند بخشی از سرمایهشان را در «ب.س.م» قرار دهند. شرکتی که به گفته رئیس شورای شهر وقت گراش، در سال ۱۳۸۷ (نرخ دلار در آن سال حدود ۱۱۰۰ تومان بود)، مبلغی بین ۳۷ تا ۵۰ میلیارد تومان از مردم کلاهبرداری کرد. هرچند رسانههای محلی معتقدند مبلغی که این شرکت از اهالی گراش کلاهبرداری کرده است، بالغ بر ۵۰ میلیارد تومان بوده است.
اعتمادی به «اگر» نیست
گراش شهروندانی ثروتمند دارد؛ اما اغلب آنها در گفتوگو با ما میگویند اعتمادی به سرمایهگذاریهایی که ماهیتش به «اما و اگر» و «کسب سود در آینده» نیست، ندارند. «این عدم اعتماد تا آنجا پیش رفته که در یکی، دو سال اخیر مردم حتی در طرحهای ثبتنام پیشخرید خودرو نیز شرکت نکردهاند.»
سایه سنگین کلاهبرداری بر سرمایهگذاریهای امروز
اما چگونه یک شرکت توانسته است بیش از ۴۵ میلیون دلار از حدود هزار نفر از مردم یک شهر کلاهبرداری کند؟ پاسخ همان معضلی است که نتایجش در دو سال اخیر بخشی از اقتصاد کشور را دچار بحران کرده است: «وعده پرداخت سود غیرمتعارف از سوی موسسات و شرکتهای مالی». آنگونه که رسانههای محلی گراش (مانند گریشنا) گزارش کردهاند، متهم اصلی باگ به سپردهگذاران وعده پرداخت سود ۶۰ تا ۲۰۰ درصدی میزان سپرده را داده بود و عجیب نبود که او با اعتمادسازی و همچنین ضمانت برخی افراد صاحبجایگاه و شناختهشده، توانست سرمایهای عظیم از داراییهای بخش قابل توجهی از جمعیت شهری ثروتمند در جنوب استان فارس را در شرکتش جمع کند.
پرونده باگ اما هنوز در دادگاه تجدیدنظر است و حکم قطعی و نهایی متهمان این پرونده اعلام و اجرا نشده است، اما پرسش اساسی شاید این باشد که چه اتفاقی رخ داد که هزار نفر از مردم گراش، ۵۰ میلیارد تومان (معادل ۴۵ میلیون دلار) را به خیال کسب سود مضاعف به شرکتی ناشناخته سپردند و چندی بعد مالباخته و متضرر شدند؟ پیامدهای این کلاهبرداری چه بود و امروز چه آثار اقتصادی بر شهر گراش و سرمایهگذاری در این شهر دارد؟ بهتر است ابتدا نگاهی بیندازیم به موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای تاریخی شهر گراش و منابع اقتصادی این شهر.
شاهراه آبی، هوایی و ریلی جنوب کشور
گراش آبوهوایی گرموخشک دارد و فاصلهاش با مهمترین بنادر تجاری ایران (شهید رجایی و شهید باهنر) کمتر از ۲۰۰ کیلومتر است. با قطار شمال ـ جنوب نیز فاصلهای ۲۰۰ کیلومتری دارد و این بدان معناست که این شهر از منظر ارتباط آبی و ریلی دارای مزیتی بسیار خوب است. از سویی فرودگاه بینالمللی لار تنها ۱۵ کیلومتر با گراش فاصله دارد و وجود دانشگاه علومپزشکی، سبقه تاریخی ـ فرهنگی چندهزارساله و ثبت ۱۵ اثر تاریخی از دورانهای مختلف در فهرست آثار ملی ایران، از جمله منابع مهم اقتصادی شهر به حساب میآید.
کانون توزیع آهن، طلا، مصالح ساختمانی و ماهی در جنوب فارس
از سویی گراش مرکز و کانون توزیع و فروش آهنآلات، طلا، مصالح ساختمانی، ماهی و… تا شعاع ۲۰۰ کیلومتری منطقه است و تامینکننده نیازهای ساختمانی، غذاهای دریایی و تجار طلاست. گراش همچنین یک شهرک صنعتی دارد، سهمی از منابع دو درصدی نفت و گاز در بودجه دارد و همه شرایط برای سرمایهگذاری در آن مهیاست. مهمتر از همه اما تجار و بازرگانان جهاندیده و ثروتمند شهر و نیروی کار است که اغلب در کشورهای حاشیه خلیجفارس مشغول به کارند و درآمد خود را به بانکهای شهر منتقل میکنند. یکی از وکلای اهل گراش میگوید: «ورودی پولهای مردم به بانکهای گراش باورنکردنی است، مثلا افرادی در گراش هستند که فقط روزانه ۴۰ میلیون تومان سود بانکی از سپردههای خود دریافت میکنند.» با این همه اما امروز اهالی گراش کوچکترین تمایلی به سرمایهگذاری در پروژههای اقتصادی، مالی و سهامی ندارند.
کلاهبرداری اعتماد عمومی به سرمایهگذاری را خدشهدار کرد
«مشکل امروز ما بیاعتمادی عمیق مردم گراش نسبت به هرگونه سرمایهگذاری است، چراکه کلاهبرداری موسوم به باگ سبب شد که اعتماد عمومی مردم نسبت به سرمایهگذاری کاهش یابد.» محمد خود یکی از مالباختگان کلاهبرداری شرکت «ب.س.م» است که در سال ۱۳۸۷ بخشی از سرمایه خود را در این شرکت قرار داد. اما این بیاعتمادی چگونه به وجود آمده است؟ این کاسب محلی میگوید: «شرکت ب.س.م ابتدا با ایجاد اعتماد عمومی کار خود را آغاز کرد. در لایههای زیرین شرکت، کار به شکل شبکهای انجام میگرفت، اما عمده فعالیت به شکل سرمایهگذاری با سود کلان بود.» او بهعنوان مثال شرح میدهد که «این آقایان سکه را با قیمتی کمتر از قیمت بازار برای مشتریان خود میخریدند و به آنها تحویل میدادند.» رفتهرفته و پس از جلب اعتماد عمومی سپردهگذاران، آنها پیشنهاد کردند که این فرایند در چند مرحله انجام شود. «میگفتند فروش را هم خودمان انجام میدهیم».
تطمیع با ابزار اعتمادسازی
پس از این رویداد، بسیاری از سپردهگذاران اصل سرمایه خود را در اختیار شرکت قرار دادند و تراکنشهای خود با شرکت را به یک قرارداد سرمایهگذاری تبدیل کردند. «عملا ما به شرکت پول میدادیم و اصل سرمایه و سود را دریافت میکردیم.» مشکل اما بعد از فرایند اعتمادسازی رخ داد. «رفتهرفته اغلب مشتریان تراکنشهای خریدوفروش را حذف کردند؛ خریدوفروش کالا و… را به عهده شرکت گذاشتند و اصل سرمایه را در اختیار شرکت قرار دادند.» یکی دیگر از مالباختگان مثال میزند که شرکت با او قراردادی امضا کرد و قرار شد در ازای آن چند تن آهن با پول سرمایهگذاریشده خریداری شود و سپس خود شرکت آنها را در بازار بفروشد و اصل سرمایه و سود را به او بازگرداند. اغلب مالباختگانی که با خبرنگار ما گفتوگو کردند، معتقد بودند نمیتوان عنوان «تطمیع» را برای این موضوع به کار برد؛ «واقعا اعتمادسازی شکل گرفت».
گراش تولید صنعتی و کشاورزی ندارد
سعید یکی دیگر از مالباختگانی که در این شرکت سرمایهگذاری کرده است، میگوید: «مردم اگر وارد این سرمایهگذاری شدند، به خاطر اعتمادی بود که به سرمایهگذاران پیدا کردند؛ اما اشکال کار از مردم نبود.» اهالی گراش همچون برخی دیگر از شهرهای جنوب، در شرایط سخت آبوهوایی به دوبی و دیگر بنادر و جزیرههای حاشیه خلیجفارس میروند و با کار در آنجا امرار معاش میکنند. اما چرا اهالی گراش نتوانستند تشخیص دهند که این شرکت برایشان فاجعه ایجاد میکند؟ «جماعتی با زیرکی و در شرایطی که در گراش نه تولید صنعتی وجود دارد و نه کشاورزی، از اعتماد مردم ثروتمند آماده سرمایهگذاری سوءاستفاده کردند.» سوءاستفادهای که مهمترین پیامد آن یعنی کاهش اعتماد عمومی به سرمایهگذاری اقتصادی، مهمترین مانع سرمایهگذاری در گراش است.
سرمایهگذاریهای کلان صنعتی و مالی میتواند در گراش بسیار موفق باشد
گراش شهروندانی ثروتمند دارد؛ اما اغلب آنها در گفتوگو با ما میگویند اعتمادی به سرمایهگذاریهایی که ماهیتش به «اما و اگر» و «کسب سود در آینده» نیست، ندارند. «این عدم اعتماد تا آنجا پیش رفته که در یکی، دو سال اخیر مردم حتی در طرحهای ثبتنام پیشخرید خودرو نیز شرکت نکردهاند.» سامان میگوید در این سالها تمامی مبادلات اقتصادی و تجاری اهالی گراش بهصورت نقدی صورت میگیرد و حتی به شوخی عنوان میکند که «مردم منطقه به کسی که تهرانی صحبت میکند، اعتمادی ندارند.» ماهان که وکیل دادگستری است و درباره پرونده باگ نیز اطلاعات زیادی دارد، معتقد است تنها راه احیای سرمایهگذاری در گراش بهدستآوردن اعتماد عمومی برای مشارکت اقتصادی است. «سرمایهگذاریهای کلان صنعتی و مالی مانند بورس و شرکتهای سهامی میتواند در گراش بسیار موفق باشد. اهالی گراش بسیار ثروتمندند و تمامی پول خود را هم در بانکهای این شهر سپردهگذاری کردهاند.»
مبادلات، فقط نقدی
در این سالها تمامی مبادلات اقتصادی و تجاری اهالی گراش بهصورت نقدی صورت میگیرد و حتی به شوخی عنوان میکند که «مردم منطقه به کسی که فارسی تهرانی صحبت میکند، اعتمادی ندارند.»
سرمایهگذاری ۱۵ میلیاردی شهروند گراشی در مشهد
او خبر میدهد که اخیرا یکی از سرمایهداران گراش حدود ۱۵ میلیارد تومان را در مشهد سرمایهگذاری کرده است؛ زیرا «مردم گراش هنوز به شرکت در سرمایهگذاریهای داخل شهر خودمان اعتماد نکردهاند.» او اما به احیای سرمایهگذاری امیدوار است. «مطمئن باشید میتوانیم برای پروژههای کلان در گراش، تا ۴۰۰، ۵۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذار بومی پیدا کنیم؛ اما بیش و پیش از هر چیزی به احیای سرمایه اجتماعی و اعتمادسازی عمومی برای مشارکت اقتصادی نیاز است.» رونق کسبوکار و سرانه درآمد اهالی گراش، گرچه امروز متاثر از شرایط اقتصادی و همچنین تحولات اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس است و همانند گذشته کاملا بسامان نیست؛ اما سرانه درآمد اهالی بالاتر از شهرستانهای مشابه جنوب کشور است و در صورت احیای اعتماد عمومی مردم نسبت به سرمایهگذاری اقتصادی، گراش مستعد اجرای پروژههای کلان و متوسط اقتصادی است.
امیرحسین
۳ آبان ۱۳۹۸
سرمایه موجود در گراش قاعدتا باید در خدمت تولید و تجارت و صنعت مثل دیگر شهرهای ایران قرار می گرفت اما نشده و نمیشود ! چرا ؟! چون این انباشت سرمایه از طریق خود کشور ایران به دست نیامده ! و لزوما گراشیها راه کسب و کار در ایران را بلد نیستند ! چون کارگر و کارگر مداری و بیمه و مالیات و اخذ مجوز های لازم را از دستگاههای بالاتر و شیوه مدیریت و بازرگانی اصولی و عادلانه ! را تجربه نکرده و از آن بیم و هراس ذاتی و کینه و خصومتی نهادینه دارند !! شیوه بازرگانی در خارج از ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس با تجارت و صنعت و تولید در ایران بسیار تفاوت دارد ! که دردسرهای آن را خیلی از گراشیها عطایشان را به لقایشان می بخشند و از آن مثل آهو !!! فرار می کنند ! در گراش ما مرغداری و گاوداری و کشاورزی مدرن و صنعتی و کارخانه های سیمان و آهن و آلومینیوم و هرچه که به تولید ربطی داشته باشد نداریم ! چون سرمایه نداریم ؟؟؟ نه سرمایه زیاد است جرات نداریم مساله این است !! و این بی جراتی و ترس و بی فکری کار دست آینده گراش خواهد داد چون کشورهای حاشیه خلیج فارس از آنچه حالا مشخص است دیگر برای جوانان گراشی آمال و آرزوهای درخشان گذشته نه چندان دور نیستند ! و با حذف این گاوهای شیرده به تدریج گراش نیز مانند دیگر شهرها والبته با این وضعیت بسیار بدتر از آنها در پیشرفت و توسعه و تجارت و صنعت و کار جوانان مشکل خواهد داشت و آنچه که هم اکنون عیان است چه حاجت به بیان است !!!!
شهروند ۲
۲۹ مهر ۱۳۹۸
واقعا
جوان
۲۹ مهر ۱۳۹۸
این حجم از سرمایه سرگردان در گراش باید راهی برای پیشرفت فراهم کند نه این که در دلالی ملک برود و جوانان شهر از خرید زمین و حتی مسکن مهر مایوس شوند . خرید باغات پسته در سروستان و اطراف یزد و صادرات این محصول به کشورهای عربی ، خرید سهام شرکت های کوچک و موفق بورس و سهامدار عمده شدن در آن هاو شرکت در مجامع سالانه و در نهایت اوردن چند سالن تولید شرکت های بزرگ به منطقه و هزاران راه مفید دیگر برای تبدیل نمودن سرمایه به درامدهای سرشار و کمک به تولید و اشتغال در مملکت و برکت یافتن دسترنج زحمت در غربت
جواد خدادادی از باگ می گوید
۲۹ مهر ۱۳۹۸
با سلام
با گ !!!
اسم بسیار نامانوس برای سر شاخه های اصلی
اصطلاح های موجود در پروند شرکت برگ سبز مطهر:
متهم اصلی متضرر
متهم اصلی سود برده منصب دار
متهم اصلی سود برده
متهم اصلی در دام افتاده( با همدستی ردیف اول و دومو سوم بالا!!)
مدیرعامل
رییس هیت مدیره
رییس دانشگاه
تاسیس دانشگاه بین المللی
هزینه شهرستانی و تبلیغات آن
سرشاخه
زیر شاخه
سهم رابط
سهم دادگاه
سهم سرمایه گذار
رضایت محضری
رضایت دادگاهی
رابط زیر رابط
سود دریافتی
اصل سرمایه
خونه فرمانیه
برج امیر علی
ملک عجمان
دبی اسپورت سیتی
نیشابور
بینالود/فشم/
و…..
خیلی خیلی دوست دارم یه بار مقاله بسیار مفصلی در رابطه با شرکت برگ سبز و روند ظهور و سقوط آن چرایی اعتماد به آن بنویسم
حقیقت
۲۹ مهر ۱۳۹۸
آخه توی این شرایط و وضع اقتصادی همه ترسیده اند.مقصر اصلی اختلاف طبقاتی دولت هست وگرنه مردم میخواهند پولشان حفظ شود و اگرسود آوری در تولید مشاهده کنند صدرصد سرمایه گذاری می کنند .ولی تنها راه این هست که واحد تولیدی در جهت صادرات به کشورهای حوزه خلیج فارس زده شود و اگر ساخت کارخانه درصورتی باشد که اجازه صادرات داده شود عالی هست .الان بیشتر تولیدی ها حتی در شهرهای بزرگ از ساخت انگشتر و کیف و کفش و… در خانه ها برای فرار مالیات ساخته می شود .تنها شرکت هایی می شود در گراش فعال شود که حمایت مردم و دولت باشد .