بستن

با مشاوره و روانشناسی آشتی کنیم

هفت‌برکه: امروز نهم اردیبهشت روز روانشناسی است. به همین مناسبت، محمد صادق نوروزی، دانشجوی کارشناسی مشاوره دانشگاه فرهنگیان و از اعضای انجمن روانشناسی گراش، یادداشتی نوشته است تا دلایل عدم استفاده از علم مشاوره و روانشناسی را واشکافی و اهمیت این علوم را یادآوری کند.

 محمد صادق نوروزی: باید بپذیریم مشکلات و بیماری‌های روحی روانی نیز مانند بیماری‌ها و مشکلات جسمی، بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی ما هستند، و انسان نمی‌تواند به تنهایی از پس مشکلات و بیماری خود برآید. انسانی که برای مشکلات جسمانی و دیگر امور متنوع زندگی خود (به عنوان مثال خرید خانه یا ماشین )به متخصص آن حوزه رجوع کرده و از او مشورت می‌گیرد، چرا برای مشکلات و مسائل روحی روانی، خود را صاحب نظر پنداشته و با بی توجهی از کنار این مسائل گذر می‌کند؟ انسانی که با توجه به مسائل دنیای امروز باید نسبت به گذر کردن از پیچیدگی های زندگی شخصی و اجتماعی، همچینین رسیدن به آرامش و نیز شکوفا شدن استعداد ها و دستیابی به اهداف ، اقدامی انجام دهد ، اقداماتی که میتواند با رجوع به متخصصان این امر ، بازدهی بیشتری نسبت به تصمیمات خود داشته باشیم.

اما باز هم در جامعه و بین افراد جامعه ، مردم ترجیح میدهند این مسائل و مشکلات را خودشان حل کنند تا اینکه بخواهند به روانشناس یا مشاور مراجعه کند. محققان این حوزه درباره چرایی این مسئله دلایل متعددی ذکر کرده اند که به اختصار برخی از این دلایل را توضیح خواهیم داد:

۱- ناآگاهی و عدم باور به مراجعه‌کننده به فواید مشورت و مراجعه به روانشناس

شاید شما هم دیده یا شنیده‌اید که وقتی به شخصی پیشنهاد می‌کنند تا برای مشاوره به نزد یک روان‌شناس یا روان‌پزشک برود، در پاسخ می‌گوید: «روانی خودتی نه من»؛ برخی از افراد هم در جامعه هستند که همیشه خودشان را علامه می‌دانند و فکر می‌کنند در تمامی زمینه‌ها درست فکر می‌کنند و درست تصمیم می‌گیرند و درست عمل می‌کنند. شاید شما نیز با این‌گونه افراد برخورد داشته‌اید که وقتی به آن‌ها پیشنهاد می‌کنید تا به نزد مشاور بروید، یک‌باره جلوی شما می‌ایستد و می‌گوید: من همه آن‌ها را درس می‌دهم، روان‌شناس‌ها چیزی نمی‌دانند؛ یا برخی از افراد را می‌بینم که «خود درمان‌گر» هستند و برای هر بیماری، داروی سر خود می‌خورند و به هر کسی هم که احساس می‌کنند مشکلی دارد، دارو تجویز می‌کنند.

۲- تصوّرات خرافی برخی مردم از رفتن نزد مشاور یا روان‌پزشک

برخی از افراد در جامعه معتقدند که مشاور، روان‌شناس و روان‌پزشک مساوی است با: قرص و کپسول و خواب. تا می‌گویید برای مشاور و یا درمان نزد دکتر یا مشاور بروید، می‌گوید: من که مریض نیستم، می‌خواهی مرا قرص بدهید که دائم در خانه بخوابم.

علت تمامی موارد فوق، ناآگاهی مردم و فرهنگِ غلط رایج در بین آن‌هاست؛ در اینجا بهتر است از رسانه‌ها، رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها کمک گرفت؛ برنامه‌های گوناگونی پخش و این موضوع در میان جامعه فرهنگ‌سازی شود. البته شاید بهتر باشد که این فرهنگ‌سازی از خانه و خانواده و دبستان شروع شود و آن‌قدر تکرار شود تا این فرهنگ در میان مردم نهادینه گردد؛ تا همان طوری که برای مسائل حقوقی خود به دنبال وکیل می‌روید، برای مسائل و مشکلات خانوادگی و تحصیلی و شغلی و… به دنبال یک مشاور مجرب باشید.

۳- ناآگاهی برخی مشاورین از حرفه خود و نداشتن شرح وظایف درست برای یک مشاور مجرب

متاسفانه گاهی عملکرد ما مشاوران و روانشناسان نیز مزید بر علت شده تا مردم نگاه بدبینانه ای به این قضیه داشته باشند ، صبور نبودن ، عدم پذیرش بی قید و شرط مراجع و گاها عبوث بودن خود مشاور یا روانشناس و پاک کردن صورت مسئله از مسائلی هستند که به این مورد دامن می‌زنند.

۴-انتظار مراجعان و مردم برای رفع مشکل و یا درمان در کوتاه مدت، در حالیکه فرایندهای روان درمانی و مشاوره، فرایندهایی بلند مدت می‌باشند که نیاز به صبوری مراجع دارد.

۵- رواج روانشناسی زرد و شبه‌روانشناسی در بین مردم

این روزها در بازار افرادی سودجو با تبلیغ روانشناسی زرد در قالب کتاب‌ها و سمینارهای با نام‌هایی مثل افزایش اعتماد به نفس در یک روز»، «به سرعت ثروتمند شوید»، «موفقیت شما را تضمین می کنیم»، «ده روش برای رسیدن به اهداف‌تان»، «بیست راهکار زناشویی موفق» و… که با ارائه راهکارهای غیر علمی سعی در جذب مردم دارند. اگر روانشناس واقعا دلسوز باشد به دنبال افزایش اگاهی مردم می‌رود و سعی می‌کند مشکلات اساسی را حل کند نه اینکه مسائل پیش پا افتاده را بولد کرده و به نام روانشناس دست به هرکاری بزند و زندگی مردم و بازیچه منافع خود کند. روانشناسی و مشاور واقعی علاوه بر حل مشکلات به دنبال پیشگیری هم خواهد بود.

خلاصه ی مطلب اینکه بیایید با روانشناسی و مشاوره آشتی کنیم. خوشبختانه قبح مراجعه به روانشناس کمی ریخته شده و امید است این روند ادامه داشته باشد، چون مراجعه به روانشناس یعنی من انسانی هستم که حق خوب و آسوده زندگی کردن را دارم بنابراین اجازه می‌دهم که یک متخصص از بیرون من و در پیش بردن و ساختن یکی زندگی خوب مرا یاری کند.

چنان که حضرت مولانا می فرماید:
ورچه عقلت هست با عقل دگر
یار باش و مشورت کن ای پدر
با دو عقل از بس بلاها وا رهی
پای خود بر اوج گردون‌ها نهی

2 نظر

  1. احسنت به این قلم
    موضوع مغفولی است، البته در تمام شهرهای کوچک اینگونه است
    گریزی هم باید به مشاوره دادن روحانیون زد، بدون علم روانشناسی و مشاوره پایگاه مشاوره راه‌اندازی می‌کنند

  2. «خَیْرُ مَنْ شاوَرْتَ: ذَوُوالنُّهى وَالْعِلْمِ وَأُولُوالتَّجارِبِ وَالْحَزْمِ»؛ بهترین کسانى که با آنان مشورت مى‏کنى، صاحبان خرد و دانش و تجارب و دوراندیشى‏اند.(غررالحکم، ج۳، ص۴۲۸)

    مهمتر از اصل «مشورت»، شناختن و یافتن مشاوران خوب و شایسته است ولى این «خوبى» و «شایستگى» در مشاوره چیست؟ معیار آن کدام است؟ تأثیر ویژگی‌های اخلاقی در فرایند مشاوره؛ در دنیای معاصر و ناتوانی و محدودیت انسان در دستیابی به تمام امکانات و اطلاعات کمی و کیفی، نقش راهنمایی و مشاوره از برجستگی خاصی برخوردار است، لذا انسان جهت رفع احتیاجات و برآوردن نیازهای روحی و جسمانی خود به مشاوره و راهنمایی نیاز دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 نظر
scroll to top