هفت‌برکه – گریشنا: قبل از این که مهندس فقیهی‌کیا برای آخرین بار در سمت شهردار از شهرداری گراش خارج شود، فوزیه ناصری، سخنگوی شورای شهر، به شهرداری آمد تا از مخالفتش با استعفای شهردار سخن بگوید. او که از جلسه شورا برای تعیین سرپرست شهرداری می‌آمد، در دفتر انتظار شهردار و در حضور فقیهی‌کیا و کارمندان شهرداری، از گریشنا خواست صحبت‌هایش را در مورد نحوه و دلیل استعفای شهردار منعکس کند.
در حدود بیست دقیقه، فوزیه ناصری درباره‌ی مسائل زیادی صحبت کرد که بیشتر حول چگونگی وادار کردن مهندس فقیهی‌کیا، شهردار گراش، به استعفا می‌چرخید، استعفایی که او به شدت با آن مخالف بود و اعتقاد داشت شورا با فشار زیاد بر شهردار، او را وادار به استعفا کرده است. در مورد فشارهای شورا، او به مواردی همچون دستور شورا به شهردار در مورد اخراج چند تن از کارمندان شهرداری، و درخواست‌های زیاد شورا از شهردار برای انجام کارهای متعدد اشاره می‌کند. او معتقد است که فقیهی‌کیا در این مدت در شهرداری عملکرد خوبی داشته است، و می‌گوید تاکنون هیچ تخلفی از شهردار به او گزارش نشده است.
انعکاس صحبت‌های سخنگوی شورا در این جمع به معنی تایید آن از طرف گریشنا نیست. گریشنا آمادگی دارد که صحبت‌های دیگر اعضای شورا را نیز در مورد این مسائل منعکس کند. صحبت و پرسش‌وپاسخ فوزیه ناصری با گریشنا و کارکنان شهرداری را با کمترین ویرایش و با کمی جابجایی برای انسجام مطلب، در زیر می‌خوانید. به دلیل حساسیت موضوع، این مطلب بدون کامنت منتشر می‌شود.
ناصری: دستور شورا در مورد اخراج چند تن از کارمندان شهرداری
[ناصری به عنوان اولین فشار شورا به شهردار، کسانی را که جزو لیست اخراجی‌های شهرداری از طرف شورا بودند با دست نشان می‌دهد و می‌گوید:] من نمی‌شناختم‌شان، ولی گفتم دلیلش را بگویید که چرا می‌خواهید این افراد را اخراج کنید؟ بعد به شهردار گفتند چرا وقتی ما به تو نامه دادیم، کارمندهایی که باید اخراج می‌کردید را اخراج نکردید؟ شهردار باید تاوان پس بدهد!
آقای اسدی باید اخراج می‌شد، چرا؟ چون یکی از اعضای شورا یکی از دوستان صمیمی خودش را معرفی کرد. گفتند نیرو [در شهرداری] زیاد داریم. خوب اگر نیرو زیاد داریم، چرا دوستان خودتان را معرفی می‌کنید؟ به شهردار می‌گویند باید ایشان را به کار بگیری. شهردار می‌گوید استانداری نامه داده است که من نمی‌توانم و مجوز ندارم که اینها را به کار بگیرم. یکی از سوالات استیضاح ایشان همین بود. شهردار تخلف نکرده بود.
همین آقای حسینی که اینجا روابط عمومی است، از شهرداری رفته بود. وقتی آقای باقرزاده به شورا آمد، گفت چرا ایشان بعد از دو ماه برگشته است؟ شهردار را بازخواست کردند به خاطر برگرداندن آقای حسینی.
ناصری: شورا، شهر را ول کرده است
مورد بعدی، تخلفات یکی از اعضای شوراست که من در جلسه پرسخ و پاسخ در حسینیه‌ی چهارده معصوم(ع) اعلام کردم (خبر در گریشنا). می‌گویند مقصر شما هستید. نه! من خیلی مستندات دیگر هم دارم و اعلام کرده‌ام به مراکز بالاتر. ببینید، همه چیز با پول حل نمی‌شود.
هر کسی آمد در این اتاق [اتاق شهردار] مواخذه‌اش کردند. گفته‌اند ناصری نباید بیاید به این اتاق، چرا؟ مگر من از اعضای شورا نیستم؟ ناصری دنبال کدام زمین است؟
می‌گویند شهردار نمی‌تواند کار بکند. آقایان دو هفته سه هفته شهر را ول کرده‌اید، شورا را ول کرده‌اید، که بروید مسافرت‌ها و شیراز. این چطور دنبال کار رفتنی است که شما دو هفته دو هفته شورا تشکیل نمی‌دهید؟ بعد دنبال محدوده هستید؟ من به شما می‌گویم شما دنبال چه هستید در شیراز.
من یک سوالی دارم: شورا [در این ساختمان جدید] ۵۰ میلیون یا صد میلیون هزینه کرده. شما چرا اول نمی‌روید فاضلاب خیابان بسیج را نمی‌زنید بعد بیایید شورایتان را تجملاتی کنید؟ چرا؟ می‌خواهید چه چیزی را زیر نظر بگیرید؟ من می‌گویم یک، تخلف شهردار را برای من بیاورید؛ و دو، اگر تخلفی نکرده، بگویید کجا کم‌کاری کرده است.
ناصری: برنامه استعفا اینگونه فراهم شد
ساعت یک و نیم نصف شب آقای حسنی زنگ می‌زد به آقای خورشیدی که برو جلو خانه‌ی شهردار و مجبورش کن که استعفایش را بنویسد. چرا؟ چون نمی‌خواهد تخلف کند.
شهردار را مجبور به استعفا کردند. برنامه استعفا چطور فراهم شد؟ من تهران بودم، و آقای دکتر فتحی به من زنگ زد و گفت: «شهردار نود درصد خوبی دارد، و ده درصد عیب دارد.» همه افراد عیب‌هایی دارند. گفت با شهردار هستم، و اگر استعفا نوشتند، باید مخالفت کنیم. من هم گفتم من که مخالف استعفا هستم. استیضاح چهار رای می‌خواست. آقای خورشیدی [به اضافه خود خانم ناصری] مخالف استیضاح شهردار بود و شورا نمی‌توانست استیضاح کند.
نامه‌ای از استانداری آمده است که من کپی‌اش را برای فرماندار هم برده‌ام که [به شوراها] می‌گوید به خاطر اوضاع اقتصادی جامعه، تا جایی که می‌توانید شهردارها را استیضاح نکنید. پس اینها آمدند متوسل به چه شدند؟ به استعفا. مجبورش کردند که باید استعفا بدهی.
من گفتم من موافقت می‌کنم، اما به من بگویید تخلف شهردار ما چیست. من هم از اعضای شورا هستم. با شهردار تعارف ندارم. اگر تخلفی ببینم، خودم از امضاکنندگان می‌شوم. ولی ناحق پای چیزی امضا نمی‌کنم.
آقای خورشیدی، من و آقای دکتر فتحی (این برنامه‌ی دکتر فتحی و اینها بود) در شورا جلسه‌ای گرفتیم که آقای حسنی و باقرزاده نبودند، و امضا کردیم که با استعفای شهردار مخالفت شده است. بعد دوشنبه‌شب که دوباره آمدند، آقای خورشیدی گفت من مخالف استعفا هستم، من هم مخالف بودم. بعد گفتند که خوب ما سه نفر هستیم! گفتم یعنی چه سه نفر؟ آقای دکتر فتحی گفت: «نه. من هم امضا می‌کنم.» گفتم این مردی نبود. این فیلم بازی کردن و خیانت بود. شما اگر مرد هستید، مردانه به میدان بیایید.
من مشهد بودم. چهارشنبه خبردار شدند که من مشهد هستم. سه‌روزه استیضاح شهردار را نوشتند. من روز شنبه یک ربع به چهار در شیراز متوجه شدم و در عرض سه ساعت و ده دقیقه خودم را رساندم. نتوانستند استیضاح شهردار را انجام دهند.
گریشنا: دلیل موافقت دکتر فتحی با استعفای شهردار چه بود؟ چرا نظرش برگشته بود؟
می‌خواستند بگویند با استعفای شهردار یک بار مخالفت شده، فرمالیته. می‌خواستند بگویند خودش استعفا داد. تا ما هجمه‌ی مردمی نداشته باشیم که شورا مقصر است. هدف این بود.
گراش را به گند کشیده‌اند. شورای چهارم هر کی بود با عزت کار کرد.
دارم به تک‌تک شما می‌گویم، برنامه‌های دیگری هم هست. منتظر باشید. من به آقای حسنی هم گفتم نفر بعدی کیست که می‌خواهید بیرونش کنید؟ الآن به آقای مهروری گفتند سرپرست شوید. گفتند نمی‌توانم، مسئولیتم سنگین است. من گفتم اصلا آقای مهروری را بکنید شهردار، چرا بومی نباشد؟ گفتند قبول نمی‌کند چون موقع بازنشستگی‌اش است. بعد هم چند نفر که رسمی بودند را پیشنهاد دادند.
گریشنا: آقای شهردار دلیل فشارهایی که از طرف شورا به ایشان وارد می‌شد را ذکر نکرد. شما یکی دو تا مثال زدید، از جمله اخراج چند تن از کارکنان شهرداری که شهردار زیر بار نرفت.
در شورا یک عده‌ای منافع‌شان به خطر می‌افتد. بیست تا سوال آقای دکتر ابراهیم مهرابی مطرح کرده است، می‌گویند مقصر شهردار است! اگر آقای حبیب مهرابی یا مهندس هرمزی به شهرداری بیایند، [شهردار را] محکوم می‌کنند که چرا شورای چهارم می‌آید به شهرداری؟ من ناصری عضو شورا هستم و شوهر من هشت سال است مهندس ساختمان است. این چه رفتاری است؟
من به فرمانداری هم گفتم. شورای ما مشکل دارد.
گریشنا: شما از طرف شورا می‌توانید بگویید که شهردار یا شهرداری تخلفی نداشته که باعث استعفا یا استیضاح شهردار شود؟
اگر هست من هم باید ببینم. داد من هم سر همین است. من آن شب رفته‌ام شورا، می‌بینم یک برگه دستشان است و می‌پیچند که من نبینم. یا فلان کار را من خبر نداشته باشم. شهردار را می‌آورند در شورا و با او روبوسی می‌کنند، اما دو هفته بعد در شیراز دنبال شهردار جدید می‌گردند!
حسن‌شمس، از کارکنان شهرداری: شما عضو شورا هستید و می‌گویید مسائل را از شما پنهان می‌کنند. آیا از نظر سیستم اداری و قانونی شورا، این گزارش را به آقای خرم، مسئول شورای استان، داده‌اید؟
من همه جا رفته‌ام. و عواقب این شاید این دو سه سال نتیجه ندهد، ولی تا چهار پنج سال دیگر می‌فهمید چه کسی سربلند است و چه کسی سربه‌زیر. همیشه پول کار نمی‌کند. متوجهید چه می‌گویم؟
ناصری: عملکرد شهردار در این مدت خوب بوده است
ما باید فقیهی‌کیا را اگر کار نمی‌کند بکشانیم و بهش تذکر بدهیم. باید صبر کنیم تا یک کار انجام شود و بعد کار بعدی. آن چیزی که ما در شورا می‌نویسیم با آن چیزی که اجرا می‌شود… می‌گویند چرا از آقای بانشی مشورت می‌گیرید؟ یک مدت هم گیر داده بودند به آقای مهروری. معذرت می‌خواهم، اما آقای مهروری هم جزو لیست اخراجی‌های شورا بود! برای چه کسی شخصیت و ارزش قایل شدید؟
نامه آمده است از استانداری که شهرداری‌ها فقط دو کار انجام بدهند: یک، حقوق کارمندان را بدهند؛ و دو، خدمات. همین. گفته‌اند به خاطر وضع اقتصادی جامعه، پروژه‌ای لازم نیست اجرا شود. چون پول نیست و اوضاع مملکت به هم ریخته. ولی من سی و سه پروژه آقای فقیهی‌کیا را بردم به وزیر تحویل دادم. وزیر تعجب کرده.
من با آقای دکتر رحیمی در استانداری صحبت کردم. گفتند ما آقای فقیهی‌کیا را با آغوش باز می‌پذیریم. آقای شهردارش مقامش اینجا نبود، شهرهای مرکزی استان بود. گفت به شهردار گفته‌ایم بیشتر از این خودت را کوچک نکن. نمان. چرا خردت بکنند؟
گریشنا: شورا کس دیگری را هم برای شهرداری در نظر دارد؟
یک نفر را در نظر داشتند، اما در سایت دیدیم هزار تخلف دارد. البته ما از طرف کارکنان استانداری خبردار شدیم که به ما زنگ زدند که سخنگوی شورا، در جریان باشید که اینها دنبال فلانی هستند. همه چیز را هم مخفی‌کاری می‌کنند. چرا؟
گریشنا: وقتی شورای شهر استعفای شهردار را بعد از چند وقت قبول می‌کند، یعنی یک شهردار را به عنوان جایگزین دارد یا حداقل به سرپرست فکر کرده است.
برای سرپرستی که الآن تماس گرفتند با آقای مهروری و قبول نکردند. شورا هنوز سرپرستی مشخص نکرده‌اند.
به جای این که به همدیگر کمک کنیم، ما داریم به شهرمان خیانت می‌کنیم. به خاطر چه؟
ناصری: نحوه‌ی انتخاب فقیهی‌کیا به شهرداری در شهریور ۱۳۹۶
بعد یک سوال از آقای حسنی بپرسید: شبی که به ما پیام دادید ساعت شش در شورا جلسه است و آقای فقیهی‌کیا را با خانمش آوردید به جلسه؛ خانم ایشان استاد دانشگاه بود و از آنجا آمدند بیرون؛ از کار بیکارش کردید. امام جمعه‌شان [در استهبان]، فرماندارشان، همه زنگ می‌زدند که شهردار نیاید گراش. آقای حسنی گفت بیایید امضا کنید. من آن زمان گفتم امضا نمی‌کنم چون ایشان را نمی‌شناسم و تا تحقیق نکنم امضا نمی‌کنم. گفت تو همه جا می‌خواهی با من مخالفت کنی. رفتم در آشپزخانه و با آقای خورشیدی صحبت کردم. گفتم من ایشان را نمی‌شناسم. شما ساعت ۵:۳۰ در گروه پیام داده‌اید که ساعت ۶ شهردار جدید می‌آید و شما بیایید شورا. گفتم من مخالف این کار هستم. گفتند باید امضا کنید، چون خبر و تحلیل [گروه واتساپی خبرنگاران و مسئولان] دارد فشار می‌آورد و اگر ما سریع‌السیر شهردار را انتخاب نکنیم، اینها فشار می‌آورند.
ما مشکل داریم. حامد عبدالهی انتقاد می‌کند، او را می‌زنند. برای من ناصری همین اعضای شورا پرونده درست کرده‌اند و می‌زنند. من گفته‌ام که استعفا نمی‌دهم. این که گفته‌اند اگر شهردار رفت، من استعفا می‌دهم، این یک خیال واهی است. ولی دارند تخریبم می‌کنند. مرا کشاندند دادگاه لار، با تهمت. می‌دانید آخر رییس دادگاه چه گفت؟ گفت خانم ناصری دارند تخریبت می‌کنند. من شرمنده‌تان هستم. شما گریشنا هم دشمن شورا محسوب می‌شوید، چرا؟ چون انتقاد می‌کنید. می‌گویند گریشنا آن چیزی که می‌خواهد می‌نویسد و آن چه نمی‌خواهد را حذف می‌کند. پندری هم دشمن ماست! پس کی دوست است؟ اینطوری شهرداری پیش نمی‌رود.
