هفتبرکه (گریشنا): داوران دوازدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه کل نحوه برگزاری این جشنواره را ستودند. به نظر میرسد داوران از سطح آثار داستانی ارسالی راضی هستند اما در مورد بخشهای مستند و تجربی توقعات آنان برآورده نشده است.
متن بیانیه پایانی داوران را مهدی نادری ۱۴ اسفندماه در آیین اختتامیه جشنواره خواند:
دوازدهمین جشنواره ی فیلم کوتاه کل گراش به پایان می رسد. تا دقایقی دیگر. آفرین به برگزارکنندگان مهربان و سختکوشاش که در شهر خیرین بزرگ و بخشندگان با ایمان و دست به کار خیر، به افق بزرگ گسترش فرهنگ و سینما در جوانترین کشور دنیا دست به کارند. شگفتا که انگیزهی شما نه پول است و نه نام و ریا.
تجربهی گشتی در عالم، به قطع، سرمایهداران و خیرین و البته مسئولان را به اهمیت و بزرگی کارتان متوجهتر خواهد نمود. جشنوارهی کل گراش به قطع یقین از نظر هنر مستقل و جشنوارهی فرهنگی و مردم نهاد در ایران یگانه و بیمثال است.
اما دربارهی آثار راه یافته و داوری شدهی این جشنواره:
دوستان فیلمساز در طول سه روز مداوم، ما سه نفر، سی و هفت فیلم شما را به دقت دیدیم و گاه در اتاق نمایش فیلمهای شما فراموشمان میشد که به گراش آمدهایم، زمان و زمین از یادمان میرفت و آنچه بود گاه تحسین دقت و شجاعت شما و گاه افسوس از دست رفتن موقعیت و معانی و ساختارهای موجود در آثار شما بود. به هر حال این شما بودید که قصهگویی، واقعنگاری و تجربهگرایی را آزمودید. ما دیدیم و اندیشیدیم، حرص خوردیم و خندیدیم و گاه اشک بر گونه غلتاندیم.
آنچه امروز در مقام داوری و پس از سالها تجربه در عرصه سینما به مثابهی امر اندیشمندانه تحصیل کردهایم ما را بر آن داشته تا چند نکته را با شما در میان گذاریم:
اول این که واقعیت محض تنها و تنها همچون مواد خامی عاری از اهمیت است تا زمانی که هنرمند با تفسیر خلاقهی خود از آن واقعیت محض، معانی نهفته در آن و زوایای پنهانش را همچون یک دیدهبان به جامعه نشان دهد. این چنین است که سینمای مستند از روزنامهنگاری و خبرنگاری جدا شده و تاثیری تا ابد ماندگار بر ذهن بینندهی خود خواهد گذاشت.
اغلب آثار راه یافته به بخش مستند میتوانند طور دیگری مشاهده و پردازش شوند. همچنین است دربارهی سینمای تجربی که البته به هیچ وجهی تعریف یگانهای ندارد و معادلهناپذیر است و البته شاید بهتر میتوانیم بگوییم که سینمای تجربی چه چیزی نیست. و بتوانیم آنچه که نیست را به اجمال اشاره کنیم.
بله، سینمای تجربی بر خلاف سینمای روایی و داستانگو نه برای عامه که برای خود سینماگران و کنشگران عرصهی سینما است، آنها که همچون دانشمندان و پزشکان و داروسازان جان خود را برای کشف عرصههای ناپیدای دانش به خطر میاندازند و گاه خود را قربانی ولی جان بشریت پس از خود را نجات میدهند.
سینماگر تجربهگرا محافظهکار و سرگرمساز نیست، از تمسخر و حذف نمیترسد و به جای گسترش مخاطبان خود، به گسترش زبان سینما میاندیشد. شاید بتوان از این منظر، فرمهای ویژه و خیرهکنندهی سینما را مدیون شجاعت تجربهگرایان دانست. امیدواریم دستهای خالی سینمای تجربی روزی پر شود و شکل فرتوت و پیکر کمرمق سینمایمان را خون تازه دهد.
اما سینمای کوتاه این دوره از جشنوارهی فیلم کل گراش بر خلاف ندرت آثار خوب در دو بخش دیگر دچار کثرت آثار خوب داستانی است.
روی هم رفته و با توجه به سطح امکانات موجود و عدم اهتمام مسئولین در حمایت از فیلمسازان منطقهی جنوب، بایستی گفت تا اینجای کار سینما زنده است گرچه سینماگر جوان همچنان منتظر پاسخ به مطالبات طبیعیاش از مسئولین است.
با احترام
آیدا پناهنده، مجید برزگر، مهدی نادری
هیات داوران دوازدهمین دورهی جشنوارهی فیلم کوتاه کل گراش