علیاکبر شاهمحمدی، نویسنده و فعال فرهنگی: اگر اولین نمایشگاه عکس جواد آبافکن ما را به ژرفای شب و ستارهها کشاند، این بار در این نمایشگاه عکساش ما را به دنیای روشن روز میبرد. انگار جواد میخواهد ما را در فلسفهی باستانی چین «یین» و «یانگ» غرق کند. یین (روز) و یانگ (شب) شکل سادهشدهای از مفهوم یگانگی متضادهاست. یین و یانگ فقط به مفهوم روز و شب نیست، تابستان و زمستان، نر و ماده و یا هر دوگانهی متضادی است که کاملاً به هم وابستهاند و هیچکدام بدون دیگری نمیتوانند وجود داشته باشند.
به نظر میرسد او فقط دوستدار طبیعت نیست بلکه وابسته به طبیعت است. جواد طبیعت را با خود به دوش میکشد، کنار و نخل و برکه، درخت و دریاچه، علفهای تازه روییده لای سنگهای زمخت کوه و حتی خورشید در حال غروب. او به همه چیز عشق میورزد، دلبسته طبیعت است و البته نگران آن. دلشوره دارد مردم فرو رفته در ازدحام زندگی و کار، آن کرشمهی درخت کُنار کِنار برکه را نبینند. یا از آن انعکاس تصویر نخلهای خیس در گودالهای پر از آب باران غافل شده باشند.
جواد در این نمایشگاه از احترامش به طبیعت بکر جنوب میگوید. فریاد میزند جنوب آنقدر بکر و دوستداشتنی است که باید با احترام به دل طبیعت رفت و طوری به آنها نگاه کرد که حسرتزدهی طبیعت ازدسترفته نباشیم.
به عکسهای جواد که دقت میکنی، حالتی از تقدس هم میتوانی حس کنی، انگار او قسمتی از دشت یا دریاچه را با دستهایش برداشته، بوییده و مثل شیئی مقدس، محترمانه و با وسواس برداشته و از آن عکاسی کرده است.
با همه این اوصاف، جواد بیتکلف است. میداند کدام وجه از طبیعت بکر، احساس خوشایندی که در او جریان یافته را با ما به اشتراک بگذارد تا با او در این حس شیرین همسفره شویم.
جواد سعی نکرده با لنزهای آنچنانی زوایای ناملموس و گنگ و کمتر دیده شده را به نمایش بگذارد. مثلا نیامده روی چشمهای یک هزارپا فوکوس کند و یا از انعکاس تصویر در شبنم صبحگاهی بعد از یک شب بارانی عکس بگیرد. فاصله لنز و دوربین از سوژه و مکان، همانهایی است که خیلی وقتها با آنها خاطره داریم، دیدهایم و از آنها شنیدهایم. ملموس و خودمانی و واقعگرایانه. جواد میخواهد بین ما و خاطراتمان از کوه و گل و سبزه و باران، پلی بسازد و ما را به سرخوشی وادارد.
هر چند فضای همه عکسها رئالیستی و واقعگرایانه است، بعضی قابها هوشمندانه و با استفاده از تکنیک و طبیعت، فضایی سوررئال دارند. در یکی از عکسها، شخصی در ساحل سر به هوا در حال حرکت است. قایق و شنهای ساحل و مرغهای ماهیخوار در آسمان و اتمسفری طلاییرنگ، مرز بین واقعیت و خیال را در هم میشکند.
در مجموع جواد با این مجموعه عکسها نشان داد که میتواند طبیعت را آنگونه که دوست دارد با مخاطبانش به اشتراک بگذارد. ما را با خود به طبیعتی ببرد که در خودش غلیان دارد و به آن عشق میورزد.