انگشت اشاره – دکتر علی‌اصغر خالقی: چندی پیش، خانمی بعد از ارزیابی همکارانم در اتاق تریاژ بیمارستان، به من رسید.

بهش گفتم: خدا بد ندهد. چه مشکلی داری؟

گفت: من مشکلی ندارم. برای تزریق آمپول آهن آمده‌ام.

گفتم: لابد یک کوچولو مشکل داشته‌ای که برایتان آمپول آهن تجویز شده است.

گفت: کمی کم‌خونی دارم و پزشکم در تهران گفته که برای پیشگیری، این آمپول را تزریق کن.

گفتم: آزمایش شما جوری نیست که فعلا نیاز به تزریق این آمپول باشد. آخر این آمپول گاهی می‌تواند عوارض خطرناکی داشته باشد.

اصرار کرد و گفت: لطفا بهم بزنید چون اگر نزنم، ممکن است کارم به تاخیر بیفتد.

گفتم: مگر چه کاری دارید؟ شما که گفتید مریض نیستید.

گفت: می‌خواهم پیکرتراشی کنم.

به نظرم از منظر پزشکی آنچنان نیازی نداشت، ولی لابد همکار پزشکمان در تهران هم خواسته با دلش راه بیاید و…

کنجکاو شدم و گفتم: بابت این کار بناست چقدر هزینه کنی؟

گفت: با کلی چانه‌زنی، ۲۴۰ میلیون تومان.

دود از کله‌ام بلند شد! گفتم: ۲۴۰ میلیون تومان؟! به نظرت می‌ارزد؟ و مهمتر این‌که آیا لازم است؟!

گفت: برای دلم می‌خواهم این کار را بکنم.

قدری تامل کردم و گفتم شاید ورود بیش از این به حریم خصوصی ایشان صحیح نباشد.

ولی از شما چه پنهان، با این که مبلغی پیش‌پرداخت کرده بود، دلم می‌خواست منصرفش کنم؛ ولی این قدر مصمم دیدمش و به همان دلیل پیش‌گفته، خودم برای ادامه صحبت منصرف شدم.

بالاخره آمپول تحت مانیتور و تدابیر لازم تزریق شد. دقایقی بعد که برای تسویه حساب بیمارستان رفته بود، خیلی عصبانی و با صدای بلند اعتراض می‌کرد.

گفتم: خانم چی شده؟
گفت: هزینه‌ام را ۸۰۰ هزار تومن اعلام کرده‌اند.

گرچه اعتراضش بجا بود و آمپول را با خودش آورده بود و همکاران من اشتباهی در محاسبات آورده بودند، بالاخره اصلاح شد و هزینه به کمتر از ۶۰۰ هزار تومان کاهش یافت. ولی آنچه تعجب من را برانگیخت، این بود که بابت کاری که اجابت به ندای دلش بود، مثل آب خوردن در تهران، چه راحت ۲۴۰ میلیون تومان منهای دیگر هزینه‌های جنبی پرداخت می‌کنند ولی اینجا با دقت زیاد، از ۲۰۰ هزار تومن اضافه‌پرداخت که اگر اعتراض هم نمی‌کرد راه دوری نمی‌رفت و به بیمارستان شهرش کمک شده بود، این‌قدر آشفته و ناراحت بود.

بی‌شک در دل این روایت نکات مهمی وجود دارد که مهمترین آن گرایش افراطی به سمت و سوی تراشیدن بدن به انحای مختلف است. بدنی که‌ خداوندی که خدایی می‌کند بنا به حکمت‌های خودش اینچنین آفریده است و ما خیلی راحت و بدون نیاز پزشکی، در حکمت خدا دخالت می‌کنیم. این در حالی است که باید متذکر شد که همیشه اعمال جراحی با وجود وعده و وعیدها، الزاما به سمت بهتر شدن نمی‌رود و کم نیستند افرادی که از عمل‌های خود پشیمان شده‌اند.

به نظر می‌رسد که ما آدم‌ها باید نوع نگاهمان به خود و پیرامون‌مان را تغییر دهیم و اینقدر بی‌جهت خود را در دریای چشم و هم‌چشمی و موضوعات نسبی غرق نکنیم و قدر داشته‌هایی را که خداوند به امانت در نزدمان ودیعه گذاشته است بدانیم. به امید حاکمیت تعقل بر تک‌تک انسان‌ها.

*دکتر خالقی پزشک متخصص اورژانس در گراش و رییس پیشین دانشگاه علوم پزشکی فسا

 

14031130 Angoshte Eshareh Amal