هفتبرکه – راحله بهادر: در سالی که گذشت، فراز و فرود فرهنگ و هنر در گراش خط آرامی داشت که گاهی رو به خاموشی رفت ولی با ایستادگی اهالی آن از نفس نیفتاد. که خاصیت هنر و فرهنگ، زنده ماندن در میان طوفان و بلاست تا تاریخ و حیات شهری و نسلی را پناه باشد و بر جریدهی عالم ثبت کند. فشارها، سانسورها، قوانین نانوشته و اعمال قدرت نهادها و اشخاص خاص، تا جایی که دست خبرنگار هفتبرکه در گراش برای بیانش باز باشد، در خبرهای گذشته بازگو و روایت شد. این زخمها و جوانهها بر تار و پود وقایع فرهنگی گراش در آرشیوهای خبری ثبت است. مرور مهمترین وقایع فرهنگی و هنری در گراش در سال ۱۴۰۲ که با هر تلاش، نقشی و طرحی به گسترهی آن افزوده شد، موضوع این گزارش است.
موسیقی: از لغو و اجرای کنسرت تا تک-ترانههای بومی
در بهمنماه، لغو اجرای دو گروه موسیقی به مناسبت «روز گراش» را میتوان اتفاق تلخی دانست که شرایط خاص فرهنگی در گراش و اعمال نفوذ برخی نهادها و اشخاص را در اجرای اینگونه برنامهها بیش از قبل نشان داد. لغو اجرای گروه بانوان دفنواز برشید به سرپرستی شریفه هاشمی و گروه موسیقی عباس امانی، ظاهرا به دلیل حضور نوازندگان زن، زحمات هنرمندانی را که ماهها برای یک اجرای چند ساعته تمرین کرده بودند، بینتیجه گذاشت و مردم نیز بدون داشتن حق انتخاب یا تاثیرگذاری در تصمیمگیری، فرصت اجراهای زنده همشهریهای خود را از دست دادند (در هفتبرکه بیشتر بخوانید).
همین بیمهریها بود که هنرمندان موسیقی گراش از فرصت برنامههای نوروزی در شهر لطیفی و لار استفاده کردند و برای اجرا به این شهرها رفتند. برای مثال، در سومین جشنواره بومی محلی نان چرخوی لطیفی، دوم فرودین ۱۴۰۳، گروههای موسیقی رستاخیز و دفنوازی برشید به اجرای برنامه پرداختند.
اما در هفتم دیماه، اجرای کنسرت سامان جلیلی در سالن شوری پس از وقفهای چهار سال و نیمه از اجرای کنسرت، علاقهمندان از گراش و شهرهای اطراف را دور هم جمع کرد تا شب متفاوتی را تجربه کنند. استقبال از این کنسرت که بیش از هزار نفر در دو سانس بود، نشان داد تمایل مردم به موسیقی بسیار بیش از میزان اجراها است و گراش همچنان مهجور مانده است (در هفتبرکه).
اجراهای گروهی موسیقی در گراش مانند قبل گرفتار دستورات نانوشتهی لغو و محدودیت شد اما انتشار قطعههای موسیقی به صورت شخصی نسبتا قوی و پرمایه بود. میتوان گفت حسن حسینی، از آهنگسازان شناختهشدهی گراشی، در صدر لیست انتشار ترانههای انفرادی و اصطلاحا تکآهنگ با گویش گراشی، در سال ۱۴۰۲ بود. او در ۳۱ خرداد ترانهی «تزگ دل» را که یک عاشقانهی آرام بومی است، منتشر کرد؛ با شعری از علیاکبر شامحمدی، آهنگسازی و تنظیم حسینی و طراحی پوستر فرزانه نادرپور، میکس و مسترینگ امین پیشهور و نوازندگی گیتار آرشام غفوری (در هفتبرکه).
در دیماه نیز حسن حسینی قطعهی «تارِ کلی» را با اشعاری از صادق رحمانی و کتاب «انار و بادگیر»ش منتشر کرد. خوانندگی پنج دوبیتی با سبک تلفیقی ایرانی-افغانی و ترکیب فضای اندوه، شادی و کنایه کلیت اثر تازهی حسینی بود. آهنگسازی این ترانه را نیز خود حسینی انجام داده است (در هفتبرکه).
در مهرماه، انتشار یک قطعهی کلاسیک موسیقی ایرانی رنگ و بویی بومی به «تبعید» داد. محمدحسین کامرانی قطعهی بیکلام ساخته خودش را با عنوان «تبعید» در مایهی دشتی، در قالب موزیک ویدئو منتشر کرد. نوازندگان این اثر زیبا، کامرانی با عود و محمد فروتن با تنبک بودند و به گفتهی کامرانی ساخت آن چهار ماه و نیم زمان برد (در هفتبرکه).
در تیرماه انتشار قطعهی «بَزال قَیصَری» از فریاد خواجی با شعری از عبدالرضا مفتوحی به گویش لاری، وزنهی قطعات موسیقی بومی را سنگینتر کرد. موزیک ویدئوی این ترانه با حضور بازیگرانی از گراش و چند شهر منطقه سهشنبه ششم تیرماه در تالار وحدت لار رونمایی شد. ترانهای پرسرزنش خطاب به معشوق به رسم شعر دیرین فارسی، آمیختگی ریتم موسیقی غربی رِگه با سازهای برنجی و سبک ایرانی شروهخوانی، همنوازی عود و دمامزنی با ساکسفون و کاخن و ترامپت، قطعهای متفاوت در شمایلی پست مدرن، برای علاقهمندان موسیقی نواحی رو کرد (در هفتبرکه).
تئاتر: بازگشت جشنوارهی کل؛ ۱۱۳ دقیقه درخشش در تبعید
تئاتر نیز سال کمابیش پربار اما پرحاشیه و سختی را گذراند. ۱۲ تا ۱۹ اسفندماه اجرای گروه صبا با نمایش «۱۱۳ دقیقه پس از غروب» (با عنوان اصلی «فروختن کابل») در اوز، تماشاچیهای زیادی را به سالن کوچک آمفیتئاتر کتابخانهی عمومی اوز کشاند. این نمایش که برای اجرا در گراش با موانع زیادی مواجه شد و سرانجام هم از اجرا باز ماند، پس از لغو اولیه، بالاخره فرصت اجرا در شهر همسایه را پیدا کرد. نمایشنامهی پرتعلیق از سیلویا خوری نمایشنامهنویس آمریکایی- لبنانی معاصر که مسعود غفوری به فارسی برگرداند و با کمک مشاورانی افغانی، لهجه و بیان افغانستانی دشوار و درخشانی به آن داد. این نمایش به کارگردانی علی فخری، بازیگری عاطفه امینزاده، محمود علیپور، سارا آذربادگان و محمد رحمانی، و با آهنگسازی حسن حسینی، چراغ کمسوی تئاتر در گراش را به اوز برد و درخشید (در هفتبرکه).
پنجمین جشنوارهی نمایش کل در گراش، پس از وقفهای یکساله، در بهمنماه جانی تازه گرفت و در روزهای ۱۵ و ۱۶ این ماه میزبان علاقهمندان بود. این جشنواره که ابتدا قرار بود با شش نمایش از سه شهرستان از ۲۷ تا ۲۹ آذر برگزار شود، با تاخیری دوماهه در اواسط زمستان به صحنه رسید. دو نمایش از لار یعنی «سهرابکشی» با اجرای سید محمد شریفی و «عشق پیری» به کارگردانی سید محمد شریفی، نمایش «نیاز» به کارگردانی مجتبی حسینی قیری از خنج و نمایش «بوی دریا» به کارگردانی ماشالله بلبلی از گراش، لیست کوتاه و محدود اجراها بود. علی فخری از گروه هنری صبا نیز قرار بود با نمایش «فروختن کابل» در این جشنواره حضور داشته باشد که تلاشها برای گرفتن مجوز اجرا نتیجهای نداشت. در بخش کارگاهی نیز «خوانش نمایشنامه» با ارائهی مسعود غفوری پروندهی پنجمین دورهی جشنوارهی نمایش کل در گراش را بست (در هفتبرکه).
امسال کودکان هم از هنر نمایش و قصهگویی سهمی داشتند. بیست و پنجمین جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با شعار «با قصه لبخند بسازیم» به میزبانی کانون پرورش فکری گراش در آبانماه برگزار شد. در این دوره هفت نمایش با هم رقابت کردند که در این میان چهار نمایش «سرچشمه روزی» از راضیه غلامی، قصهی «داغ کَنه» از طوبی خواجی، قصهی «پیرمرد و هفت دختر» از سارا شمسی، فائقه اعتماد با قصهی «پیرزن و گنجشک» و قصهی «کره اسب ملک محمد» از فاطمه اعتماد با گویش و قصهگویی گراشی در بخش ملی آیینی سنتی شرکت کردند. در بخش آزاد نیز آیدا دهنوی با قصهی «شاه پریان» و زینب کوزلی با قصهی «سرقت از خزانهی شاه عباس» در بخش لبخند با هم رقابت کردند.
استقبال کودکان از تئاتر «لولوی آوازهخوان» خوب بود و این تئاتر از ۱۸ تا ۲۸ خرداد در سالن سینما فرهنگ گراش روی صحنه رفت. این نمایش که حاصل همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و گروه هنری صبا بود به کارگردانی حسینعلی مقتدری در بخش نمایشی و زینب کوزلی در بخش کارگردانی عروسکی با نویسندگی رضا فیاضی و بازیگری جمعی از نوجوانان عضو کانون اجرا شد. نمایش، داستان دو شخصیت اصلی با نامهای لولوبا و لولوما است که هر یک در دنیایی متفاوت سیر میکنند و آیینه ارتباط بین بچهها و والدین هستند (در هفتبرکه).
کتاب: از بهارنامه تا رونماییها
۱۹ بهمن ۱۴۰۲ سالن شیخ احمد انصاری دانشکدهی علوم پزشکی گراش میزبان آیین رونمایی از کتاب نویسندگان شهرستان گراش با عنوان «بهارنامه ۲» بود. این برنامه یکی از بخشهای جشن روز گراش بود و در آن ۶۴ عنوان کتاب از ۴۰ نویسنده در طی سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ معرفی شد. این مراسم یک رونمایی مفصلتر از چهار اثر را هم داشت. کتاب «استراتژی بازاریابی هنر» تالیف دکتر مهدی خادمی و شاهین پریچهری، «انسجام در شعر معاصر» از دکتر مهدی دهرامی، مجموعه کتاب «دزدان دریایی کارائیب» ترجمهی زهرا صلاحی و دو کتاب «فرشته دندان» و «جلسه سنجابها» از مهتاب تقینژاد برای معرفی کامل توسط منتقدین بحث و بررسی شد. مرور آثار نویسندگان شهرستان گراش در این هفت سال، کارنامهی پربار کتاب شهرستان را در موضوعات متنوع و سبکهای گوناگون نشان داد و بهارنامه چشمانداز روشنی از ادامهی نویسندگی آثار مختلف در آینده است (در هفتبرکه).
رونمایی کتاب در بخش انفرادی نیز سال نسبتا خوبی را پشت سر گذاشت. در بهمنماه کتاب «سردار جوان» به کوشش حبیبالله فروزش از رزمندگان گراشی حاضر در جبهه، از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس منتشر شد. این کتاب روایتی مستند از زندگی و نحوهی شهادت سردار شهید ناصر عظیمی و گفتگو با بسیاری از همرزمان او در این موضوع است. این کتاب عکسهایی از سردار عظیمی و و دیگر راویان را نیز منتشر کرده است (در هفتبرکه).
در دومین ماه از فصل پاییز کتاب «چَش و تَش» از انتشارات سنجاق و با نویسندگی امیرحسین نوبهار، مصطفی ملتفت و شایان تدین که هر سه از فعلان اجتماعی-فرهنگی منطقه هستند، دومین بار در گراش رونمایی شد. رونمایی اول این کتاب در شیراز بود. کتاب شامل چهار بخش و پانزده مقالهی مجزا و نوشتارهایی دربارهی فرهنگ، زبان و مردم جنوب مرکزی ایران و مردمان اطراف و اکناف خلیجفارس است (در هفتبرکه).
دومین روز از شهریور سال ۱۴۰۲، کتاب «ساراخ» نوشتهی حوریه رحمانیان در خانهی چلپسین رونمایی شد. این کتاب که انتشارات همسایه آن را منتشر کرد، شامل هشت داستان کوتاه با مضامین بومی و آمیختگی قصهها و روایتهای قدیمی از زبان زنانی است که او قصهها را از آنها شنیده است و روایتهایی از دید یک نوجوان کنجکاو است. تصویرگری این کتاب را نازنین قزلی انجام داده است (در هفتبرکه).
عکس: سوگوارهی عکس عاشورایی و چند عکس دیگر
بیست و یکم شهریور ۱۴۰۲، گالری اُ گراش در یازدهمین سوگوارهی فیلم و عکس عاشورایی، از باسابقهترین سوگوارههای سراسر کشور، میزبان عکسهای ۹ عکاس و ۵ فیلمساز با موضوع محرم و عاشورا بود. عکسهای فاطمه ابراهیمی، هادی افشار، هانیه امانی، مسلم پورشمسی، محمد حاجینژاد، علی رایگان، شیدا شرقی، نازنین کشاورز و سهیلا نوروزپور که همگی عضو انجمن فیلم و عکس گراش هستند، در معرض بازدید عموم قرار داده شد. در بخش فیلم نیز نامهای آشنایی به چشم میخورد: مصطفی آئینهافروز، امین حیدری، وحید دمساز، صالح شاکری و سعید قربانی. در مراسم اختتامیه از تمامی شرکتکنندگان تجلیل و هدایایی به آنها اهدا و به بیان دیگر جشنواره به صورت غیر رقابتی برگزار شد (در هفتبرکه).
اتفاق عکاسی دیگر این ماه جایزهی عکس «روز گراش» بود. ویژگی اصلی این مسابقه ثبت گوشههایی از فرهنگ، هویت، آداب و زندگی مردم گراش بود و در چهار بخش اصلی کلات، آلبوم قدیمی، خوردنیها و آزاد، با استقبال زیاد گراشیها مواجه شد. یازده عکس انتخاب و برای دریافت رای مردمی، در صفحهی اینستاگرامی موسسهی خبری هفتبرکه به مسابقه گذاشته شد. در نهایت عکس ابولفضل روانبخش از سابات میرعبدالحسین در روز برات، سابات خاطرهها و یادها، واقع در یکی از کوچههای تنگ و باریک محلهی پاقلعهی گراش، با دریافت بیشترین رای مخاطبان، به عنوان برنده اعلام شد و جایزهی اصلی را دریافت کرد (در هفتبرکه).
چهارمین دورهی مسابقهی عکس «از نگاه تا پگاه» که به مناسبت ۲۲ بهمن برگزار میشود، امسال نیز با موضوع راهپیمایی این روز در دو بخش دوربین حرفهای و دوربین تلفن همراه در ۲۵ بهمن در ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش داوری شد. ۲۲ نفر با ۵۳ عکس در این دوره شرکت کرده بودند که در نهایت پنج نفر برگزیده شدند. حسنا خواجی، محمود ورزی، حسنا اسلامیپور، محیا رضایی و راضیه درویشی برندگان این دوره بودند (در هفتبرکه).
امسال عکاسان گراشی در خارج از گراش هم فعال بودند. دو عکس از علی رایگان عکاس گراشی در نمایشگاه عکس تیرگان اهواز پذیرفته شد و به نمایش درآمد. رایگان که علاقهی خاصی به عکاسی آسمان شب دارد، دو عکس از رد ستارگان بالای دروازهی ملل تخت جمشید و دیگری دور قطبی در کاروانسرایی قدیمی در اناغ را در این نمایشگاه به نمایندگی از گراش داشت (در هفتبرکه).
شعر: همایش ادبی روز گراش؛ مدح پیامبر اسلام(ص)
هر آنچه به تشیع پیوند داشته باشد از جمله شعر مذهبی در گراش جایگاه خاص و حمایتهای چندجانبهی رسمی و مردمی را دارد و شاید بتوان گفت یکی از دلایل دیرپایی و دوام جشنوارههایی همچون سوگوارهی عکس عاشورایی و شب شعر پیامبر اعظم(ص) همین است. ۱۱ مهر ۱۴۰۲ دهمین دورهی شب شعر پیامبر اعظم با حضور شاعرانی از شهرستانهای مختلف فارس و بدون حضور مسئولین برگزار شد. مهمان ویژهی مراسم دکتر غلامرضا کافی، عضو هیئت علمی دانشکدهی ادبیات دانشگاه شیراز، بود که در نقد شعر کارگر شاعر مذهبیسرای گراشی سخنرانی کرد. اهدا تندیس به شاعران شرکتکننده و تجلیل از سالها فعالیت شاعری مصطفی کارگر بخش پایانی این مراسم بود (در هفتبرکه).
سال گذشته آغاز نخستین همایش ادبی شعرای گراش به مناسبت روز گراش بود. هدف این همایش پاسداشت زبان گراشی در قالب شعر بود و قرار است در سالهای آتی ادامه یابد و پررونقتر برگزار شود. دهم بهمنماه، سالن اجتماعات آبشار اندیشه میزبان چند تن از شعرایی بود که اشعاری به زبان گراشی خواندند. شاید این اتفاق فرهنگی گام تازهای برای استحکام زبان و فرهنگ مادریمان در قالب شعر باشد (در هفتبرکه).
هنرهای تجسمی: کمرونقتر از سالهای قبل
نمایشگاه نقاشی ملیکا بلبلی با عنوان «زخمه سبز» تنها اتفاق بوم و رنگ سال ۱۴۰۲ بود. گالری اُ گراش از ششم تا دهم مهر میزبان ۱۴ اثر از این نقاش جوان بود. نقاشیهایی در سبکهای اکسپرسیونیستی و امپرسیونیستی که به گفتهی هنرمند «انتقادی به حضور حجمهای سیمانی در دل طبیعت» بود که با افزودن المانهای بومی همچون برکه، صحرا و جاده، رنگ بومی به خود گرفت و برای مخاطبان گراشی و جنوبی همزادپنداری و ارتباط آسانتری ساخت (در هفتبرکه).
هنر ماندنی است
در سالی که گذشت، هنر و فرهنگ در گراش در فضایی بستهتر از قبل به زندگی خود ادامه داد؛ فضایی که جزئی جدا از مردم نیست اما هر آنچه از مردم باشد، خواهد ماند. ترانههایی که خوانده نشد، تئاترهایی که اجرا نشد و هنرهایی که باز هم در پشت دروازههای بلند و سخت ماند و مجالی برای تماشای عموم پیدا نکرد. هر تلاشی از سوی هنرمند گراشی، کاشتن بذری برای جاودانگی هویت و نشانههای فرهنگی و هنری این شهر است. ترانهها، کتابها، نمایشها، عکسها و هر قدمی که در این گزارش به آن پرداخته نشد، در یادهای مردمان و در تاریخ شفاهی و کتبی این شهر میماند.