هفتبرکه – حوریه رحمانیان: اولین فیلم بلند علیم خان، کارگردان پاکستانی-بریتانیایی، داستانی سرراست از لحاظ روایی و پیچیده از منظر معنایی دارد، همانند نامش که هم میتوان آن را «بعد از عشق» ترجمه کرد و هم «در پی عشق». After Love کار مشترکی از کمپانی بیبیسی و بیافآی فیلم فوراِور، در سال ۲۰۲۰ ساخته شده است و نمرهی ۷.۲ را از IMDB دارد و موفق شده جوایز معتبری را از آن خود کند، از جمله پنج جایزه مهم از جشنواره فیلمهای مستقل بریتانیایی و چندین نامزدی بفتا (معتبرترین جایزهی سینمایی انگلیس).
این فیلم درباره بیوه مسلمانی است که پس از درگذشت شوهرش به اسرار زندگی او پی میبرد. مری زنی بریتانیایی است که در نوجوانی عاشق احمد شده و پس از ازدواج به کیش همسر در آمده که اینطور که از تصاویر بر میآید، یک مسلمان تمامعیار و معتقد است. در شروع فیلم و در تاریک روشنای خانهی این دو، احمد که شغلش کاپیتانی کشتی است، به طور ناگهانی میمیرد و بعد تصویر روشن و ماندگار عزاداری خانواده جلو چشم میآید، تصویری از مری عزادار در پوششی سفید و در وضعیتی که کاملا از مرگ احمد شوکه شده و قادر به اشک ریختن هم نیست.
من فیلمی از این کارگردان ندیده بودم ولی دیدن همین فیلم کافی بود که بفهمم علیم خان چقدر خوب توانسته از تصویر به نفع روایت، بهره بگیرد. وقتی مری از راز احمد باخبر میشود دچار سردرگمی میشود. پس چمدانش را میبندد و از بندر «دُووِر» سفرش را به نزدیکترین شهر فرانسه به بریتانیا یعنی«کاله» شروع میکند. در کاله مری قرار است معشوقهی احمد را ببیند. او جلو آینه تمرین میکند: «من مری هستم. من همسر احمد هستم» و دوباره نام خود را تکرار میکند. او ژنیوو را زنی کاملا غربی مییابد. زنی که میشود گفت هر چقدر مری در ژرفای سنت پاکستانی-اسلامی احمد فرو رفته و به آن خو گرفته، زنی مستقل و امروزی است. ژنیوو به خاطر پوشش پاکستانی مری، فکر میکند از مرکز نظافت و جابهجایی منزل که قبلا با آن تماس داشته آمده است. مری وارد خانهی ژنیوو میشود.
ا اینکه احمد زیاد در فیلم حضور ندارد، با دیدن این دو زن میشود پارههایی از شخصیت احمد را کشف کرد، با نوعی بیدَرکجایی، سفری که احمد از شرق به غرب کرده است. احمد بیش از اینکه کاپیتان باشد، مسافری است که بین دو بندر سرگردان است. علیمخان مسئلهی «هویت» را دستمایهی فیلم خود قرار داده است. تصویر صخرههای بیثبات، دیوارهای در حال ترک، گویای این موضوع است.
مری در سکوت و با عشقی که بعد از مرگ احمد دچار تردید شده فیلم را جلو میبَرد. تصویری که از احمد در خانه ژنیوو برای او ترسیم میشود، تصویر کاملا جدیدی است. هر چه این تصویر برای مری واضحتر میشود، در مورد هویت خودش بیشتر سرگردان میشود، که او در واقع کیست؟ اویی که به خاطر ازدواج با احمد پوست انداخته، بعد از مرگ احمد در آستانهی نو شدنی دیگر است. تعریف جدید مری از احمد در واقع تلاشی برای تعریف دوبارهی خودش است.
پایان فیلم باز است و در عین حال سؤالات زیادی به ذهن بیننده نخواهد آورد. فیلم نسبتا خوب و پرکشش است و تصاویر فوقالعادهای دارد.