هفتبرکه: چهار خودکشی منجر به مرگ در یک ماه در گراش زنگ خطری است که کمتر کسی میتواند آن را نشنیده بگیرد. فاطمه مهروری، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی، در مطلبی که برای هفتبرکه فرستاده است، از منظر علم روانشناسی به این پدیده پرداخته است و عوامل، نشانهها و برنامههای پیشگیری از خودکشی را مطرح کرده است. او به موضوع مهم حمایت از بازماندگان خودکشی نیز اشاره کرده است.
فاطمه مهروری: در سالهای اخیر، مراقبت از سلامت روان و پیشگیری از خودکشی به عنوان مهمترین موضوع مورد توجه جوامع قرار گرفته است. باید اعتراف کرد که خودکشی تصادفی نیست و در تمام آنها عوامل مشترک زمینهساز وجود دارد که در نتیجه جریانی از اندیشهها، رفتارها، موقعیتها و روابط بین فردی که اغلب ریشه در دوران قبلی دارند، رخ میدهد.
این عوامل مشترک زمینهساز عبارتند از:
۱. باور بنیادین مشترک بر مبنای خودکشی حل یک مشکل و قطع فکر و خیال است.
۲. محرک تمام خودکشیها درد روانی است.
۳. عامل مولد فشار روانی در اکثر خودکشیها نیازهای ناکاممانده روانشناختی و اجتماعی و اقتصادی است.
۴. هیجان مشترک اکثر خودکشیها احساس ناامیدی و درماندگی است.
۵. اکثر افرادی که به خودکشی میاندیشند، سعی میکنند دیگران را به نحوی از قصد خود مطلع کنند.
نشانههای خطر خودکشی
۱. اقدام به خودکشی قبلی و خودکشی خیالی
۲. اضطراب، افسردگی و تحلیل قوا
۳. فراهم بودن وسایل خودکشی
۴. صحبت در مورد افکار خودکشی
۵. آماده نمودن وصیتنامه، استعفا و …
۶. بحران تازه در زندگی مثل شکست مالی، اقتصادی، داغداری، طردشدگی و …
۷. بدبینی یا ناامیدی نافذ
برنامههای پیشگیری از خودکشی
پیشگیری اولیه: این نوع پیشگیری یک اقدام ایدهآل است و کارکرد آن جلوگیری از بروز فکر خودکشی است که عبارت است از:
۱. خدمات پیشگیرانه جامعهنگر
۲. سنجش و پایش شاخصهای سلامت روان در جامعه
۳. رشد و توسعه مهارتهای انطباقی در زندگی
۴. تشویق رفتارهای یاریطلبانه در همه زمینهها مخصوصا روانشناختی و اقتصادی
۵. افزایش و تداوم مراقبت و هشیاری برای پیشگیری از خودکشی
۶. رفتارهای مراقبت، نظارت و تحلیل
۷. آموزش مسئولان: این نوع از برنامه به طور مستقیم به مدیران و کارکنان مداخله در بحران و مدیران سازمانها و شرکتها مربوط میشود تا بتوانند افراد دارای خطر خودکشی را به درستی شناسایی کنند و آنها را برای کمک ارجاع دهند.
۸. آموزش رابطین اجتماع: این برنامه شامل آموزش به اعضای جامعه مانند روحانیون، معلمان، پلیس، پزشکان و کارکنان امور تفریحی است. این برنامه آموزشی برای کمک به شناختن جوانان در معرض خودکشی و ارجاع آنها به روانشناسان و متخصصان برای دریافت خدمات طراحی میشود.
۹. آموزش عمومی در رابطه با خودکشی: این برنامهها این امکان را برای افراد فراهم میکنند که چگونه با مسائل مربوط به خودکشی برخورد کنند. همچنین آنها را نسبت به علائم هشدار خودکشی آگاه میکند و برای آنها اطلاعاتی را فراهم میکند که چگونه برای خودشان یا دیگران طلب کمک کنند.
۱۰. غربالگری: شامل ابزارهای شناسایی جوانان و افراد در معرض خطر خودکشی با ریسک بالا به منظور فراهم آوردن و ارزیابی بهتر و درمان.
۱۱. برنامههای حمایتی: این برنامهها به منظور ارتقا رابطه نزدیک، پیشرفت صلاحیت، بهبود وضعیت اقتصادی معیشتی، اشتغال و مهارتهای اجتماعی به عنوان یک روش به منظور جلوگیری از خودکشی در میان جوانان در معرض خطر است.
۱۲. ارتقا مراکز بحران و خطوط ویژه: اورژانس اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳؛ بخش سلامت روان بیمارستان و کلینیکهای تخصصی؛ مراکز مشاوره.
پیشگیری ثانویه، که به آموزشهای تخصصی مشاوران و روانشناسان و روانپزشکان مربوط میشود.
اصلاح باورهای غلط در مورد خودکشی
اشتباه ۱. صحبت کردن در مورد خودکشی ممکن است فرد را به سمت انجام آن سوق دهد.
البته خلاف این گفته صحیح است.
اشتباه ۲. مراجعینی که تهدید به خودکشی میکنند، معمولا به آن اقدام نمیکنند.
درصد بالایی از افراد که خود را میکشند، قبلا در مورد آن تهدید کرده یا دیگران را از قصد خود آگاه میکنند.
اشتباه ۳. خودکشی ممکن است به سایر اعضای خانواده هم سرایت کند.
البته این باور درست می شود زمانی که از خانواده فردی که خودکشی میکند حمایت روانشناختی به عمل نیاید.
اشتباه ۴. زمانی که فرد تلاش به انجام خودکشی میکند و نجات مییابد، خطر از بین میرود.
که اینگونه نیست.
اشتباه ۵. خودکشی بدون هشدار اتفاق میافتد.
در حالی که خودکشی هم قابل پیشبینی است و هم قابل پیشگیری.
اشتباه ۶. تهدید به خودکشی در نزد نوجوانان و جوانان جدی نیست.
میگویند مقتضیات سنی نوجوانی است که شور دارند و فقط حرف میزنند و تهدید میکنند. در حالی که صحبت کردن درمورد خودکشی در میان نوجوانان و جوانان را باید بسیار جدی تلقی کرد.
و در پایان یک نکته حائز اهمیت دیگر:
حمایت از بازماندگان خودکشی
وقتی کسی خودکشی میکند، والدین، اعضای خانواده، همسالان، همکلاسیها و دوستان او میزانی از تروما و آسیب را تجربه میکنند. بازماندگان متوفیِ خودکشی معمولا همدردی کمتر و انزوا و طرد اجتماعی بیشتری را از سوی جامعه دریافت خواهند کرد. بازماندگان خودکشی اغلب شایعات و انتقادهای زیادی در مورد خود میشنوند. داغدیدگان اغلب خود را به خاطر خودکشیِ صورت گرفته سرزنش میکنند. بنابراین، میتوان گفت از دست دادن عزیزی به سبب خودکشی، دو برابر بیشتر از علل طبیعی مرگ استرسزاست. اگر این افراد به لحاظ روانشناختی مورد بررسی قرار نگیرند و حمایت نشوند، چه بسا تعداد افرادی که در یک خانواده خودکشی کردهاند به مراتب بیشتر میشود.