گریشنا: بیستوچهارم اردیبهشت مصادف با سالروز لغو امتیاز تنباکو بهانهای شد تا نوشتهای را در مورد آناتومی قلیان که پیش از این در شمارهی بیستم نشریهی صحبت نو گراش منتشر شده بود را بار دیگر بازنشر کنیم.
این مطلب را به قلم فرهاد ابراهیمپور (محمودا) روزنامهنگار اوزی بخوانید:
قلیان معمولا از بادگیر،سرقلیان، تنه، میلاب، نی و کوزه تشکیل میشود هر یک از این قطعات، از جنسهای مختلفی ساخته شده، و تزیینات ویژهی خود را داشت.
قلیان برحسب نوع مصرف و احتیاج، به اندازهها و اشکال گوناگون ساخته میشد. قلیانهایی که معمولا در منازل مورد استفاده بود، اغلب بزرگتر، بلندتر و سنگینتر از انواعی بود که به وسیلهی اشخاص حمل میگردید.
اما از نظر کلی دو نوع مشخص قلیان را میتوان نام برد؛ اول قلیانهایی که دارای کوزههای عادی بودند و دوم قلیانهای نارگیله. نوع اول معمولا در منازل مورد استفاده بود و نوع دوم را هم در منازل استفاده میکردند و هم در هنگام گردش و سوار،به خصوص نارگیلههای کوچک را به سبب سبکی وزن میتوانستند همه جا با خود ببرند.
جنس قلیانها نیز متفاوت بود، گاهی کلیهی اجزای قلیان را از طلا یا نقره میساختند، و آن را دانهنشان میکردند. قلیانهایی که از سایر فلزات مانند برنج ساخته میشد، اغلب مطلا گردیده یا روی آن را نقاشی میکردند.
تعداد قلیانهایی که از جنس به خصوص فلز ساخته میشد، کمتر بود و بیشتر قطعات قلیان را از جنسهای گوناگون میساختند، که اینک به شرح جنس و نوع تزیینات آن میپردازیم.
کوزه قلیانها:
کوزهقلیانها از جنس شیشه، سفال،چوب، سنگ، کدو، چینی، نارگیل و جز آن ساخته میشد. هر یک از این کوزه قلیانها تزیینات ویژهی خود را داشت.
در مناطق جنوبی ایران از خوزستان، بندر بوشهر، بندرعباس و بندر لنگه گرفته تا منطقهی بزرگ لارستان که شامل شهرهایی چون لار و گراش و اوز و خنج و بستک و … میشود، بیشتر قلیانها سفالی بوده است و شاید گرمی هوا عامل مهمی در ساخت این نوع قلیانها بوده که آب را خنک نگه میدارد.
کوزههای شیشیهای، نقاشیشده، سفالی، لعابداده و نقشدار، چوبی و سنگی، کندهکاری شده، و کوزههای فلزی، ملیلهکاری و طلاکوبی و دانهنشان، یا قلمزده بودند.
تنهی قلیان:
قسمت دوم قلیان شامل تنه یا بدنهی قلیان است که ازفلز یا بیشتر از چوب ساخته میشد. تنههای فلزی اگر از فلزات گران قیمت مانند طلا و نقره ساخته شده و دانهنشان یا ملیلهکاری میگردید و اگر از فلزات ارزان مانند برنج ساخته میشد آن را مطلا کرده و یا روی آن نقاشی میکردند، معمولا قلیانهایی که دارای بدنهی فلزی بودند، سرقلیان و بادگیر آن را چسبیده به تنه میساختند.
تزیین قلیان را میتوان در تصاویر موجود ملاحظه کرد:
تنهی قلیان مطلا، علاوه بر آن که تماما مشبک ساخته شده، انتهای میلاب آن نیز که در کوزهی داخل آب قرار میگیرد میناکاری شده است. تزیینات تنههای ساخته شده از چوب، به طور کلی شامل کندهکاری است که اغلب بسیار پرکار و جالب توجه است.
نی و میلاب قلیانها اغلب از جنس بدنهی قلیان ساخته میشد. نیپیچ نیز به سبب حالت فلزی و نرمش خاص، مورد مصرف بسیار داشت.
سرقلیان:
سرقلیان شامل دو قسمت است، قسمتی که برای اتصال به تنهی قلیان است، و قسمت قیف مانند که جای تنباکو و قلیان میباشد. این دو قسمت را گاهی از یک جنس و زمانی متفاوت میساختند. معمولا قسمت زیرین از چوب و قسمت بالایی از چینی، سفال و یا فلز است. ولی در هر حال قسمت بالایی در همه سرقلیانها دارای تزییناتی میباشد، و سرقلیانها همگی دانهنشان و یا میناکاری شده و یا کندهکاری شده است.
برای تزئین سرقلیانها، اغلب زنجیرهای ظریفی نیز به اطراف آن آویزان میکردند. بادگیرها به طور کلی از جنس نقره ساخته میشد و اغلب مشعب و کنگرهدار بود. با رواج روزافزون سیگار که از حجم، وزن و سهولت دود کردن بر چپق و قلیان برتری داشت، روز به روز بر تعداد کسانی که از این وسیلهی جدید دود کردن استفاده میکردند افزوده شد و به مرور از توجه مردم به چپق و قلیان کاسته شد.
توتون واژهی ترکی است به معنی دود. قلیان یا غلیان را بعضی اعتقاد دارند به سبب آن که حرکت آب در کوزه شبیه به قلیان یعنی جوشش است به این نام خواندند.
اطلاعات بیشتر در مورد«قلیان در ادبیات و فرهنگ گراش» را میتوانید از این لینک بگیرید.
Raheleh Bahador
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
به علاوه ی مطلب “قلیان در ادبیات و فرهنگ گراش”، نوشته ی بسیار جالبی بود از مردم شناسی و فرهنگ.
ققنوس
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
من فکر میکنم مطلب نو و قشنگی بود … فقط خدا کنه تبلیغش نشه ….
ببخشيد
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
تورو خدا اخه أین جه مطلبیه که کذاشتید
واقعا که !!!!!!!!!!!!
رحمانی
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
گاوک بزرگ را گازک میگن نه پمپ!