هفت‌برکه (گریشنا): کانون فرهنگی مذهبی روایت آفتاب به مناسبت شب‌های سوگواری حضرت امیرالمومنین علی (ع) کاری با نام «انحنای زخم» را منتشر کرد.

در انحنای زخم، حسن باقرپور، از مداحان گراش، بخش‌هایی از شعر «انحنای زخم» سروده صادق رحمانی، شاعر به‌نام گراش، را می‌خواند. آهنگ و تنظیم این اثر را ابوالحسن حسینی در استودیو پارسینا انجام داده است. محمدعلی شامحمدی از سوی کانون فرهنگی مذهبی روایت آفتاب و موسسه هفت‌برکه گراش این کار را تهیه و تولید کرده است.

سایت هفت‌برکه این اثر مذهبی را به سوگواران امام اول تقدیم می‌کند.

 

 

 

 

انحنای زخم

شعر: صادق رحمانی
آهنگ و تنظیم: ابوالحسن حسینی
با صدای: حسن باقرپور
کاری از کانون فرهنگی مذهبی روایت آفتاب گراش
ضبط در استودیو پارسینا
مدیرتولید: محمدعلی شامحمدی

Imam Ali

باز امشب موسم یاد کسی است

یادگار سروِ آزاد کسی است

شب پر از کوفه، پر از غربت، زمین

شب‌ شبی‌ شب‌تر، شب ‌امشب ‌در کمین

سایه‌ای انگار می‌پوید تو را

فتنه‌ای در خواب می‌جوید تو را

این‌ سکوت امشب ‌هراس‌آمیز نیست؟

کوفه ‌در خواب است، ‌خوف‌انگیز نیست؟

جز صدایِ خنجری کافر، دگر

در هوای کوچه می‌پیچد مگر؟

سایه‌های منحنی در کوفه‌اند

تیغ‌های دشمنی در کوفه‌اند

سایه‌ای در دست تیغی مرگ‌بار

ای خدا این بار بر فرقِ من آر

سایه‌ها امشب هیاهو کرده‌اند

فتنه‌ای خاموش را رو کرده‌اند

وای نخلستان هراسان می‌شود

چشم‌های چاه گریان می‌شود

چاه می‌چیند گل درد تو را

خاطراتِ خسته‌ی سرد تو را

شب پر از کوفه، پر از غربت، زمین

شب شبی شب‌تر ، سیاهی بر جبین

یا علی امشب مرو تأخیر کن

چشمه خورشید! قدری‌ دیر کن

ذوالفقارت در کنار طاقچه

خفته مرغان در هوای باغچه

سایه‌ای در کوچه می‌گردد، مرو

تیغ‌ها را شعله‌ورتر زد، مرو

منتظر بگذار امشب چاه را

کودکانِ مانده‌ی در راه را

مهربانا صبر کن تنها مرو

رو به دریاهای بی پروا مرو

خانه دلتنگ است یا تنهاتر است

صبر کن امشب خدا تنهاتر است

شب پر از کوفه پر از غربت، زمین

فتنه‌ای دارد نهان در آستین

از چه این سان غربت‌آسا می‌روی

آمدی تنها و تنها می‌روی

تا اذان صبح قدری مانده است

میهمانت خنجری ناخوانده است

گرگ می‌آید،خبر داری خبر

ذوالفقارت را علی! با خود ببر

تیغ‌ها با سایه‌ها در ساخته

تیغ‌های ابن ملجم آخته

کوفه شد کوفه، شکوفه زد صدف

از دل محراب بر شاه نجف

شب پر از کوفه پر از غربت، زمین

بر دلِ آئینه‌ها افتاده چین

سفره درد تو در شب منتشر

یا علی مگذار ما را منتظر

منتظر مگذار دیگر چاه را

کودکان مانده‌ی در راه را !

کودکان کوفه راه  افتاده‌اند

دختران شب به چاه افتاده‌اند

کودکان کوفه شیر آورده‌اند

کوچه‌ها زخمی است دیر آورده‌اند

ای علی جان مرگ را انکار کن

قرص نان آورده‌ام افطار کن

نوش‌جان کن جان تو بیمار کیست؟!

این نمک، این نانِ بیت‌المال نیست!

گوشه‌ی چشمی به ما کن یا علی

دردهای ما دوا کن یا علی

ذوالفقارت یاعلی در دست کیست؟

انحنای چشم‌های مست کیست؟

دست ما درطره‌ی گیسوی توست

عطر این نرگس شمیم بوی توست

گوشه‌ی چشمی به ما کن یا علی

دردهای ما دواکن یا علی

شب پر از کوفه، پر از غربت، زمین

شب شبی شب‌تر، شب امشب این چنین