هفت‌برکه: «بینوایان» رمان سترگ ویکتور هوگو، نویسنده بزرگ فرانسه، اثری نیست که بتوان به راحتی برای تئاتر از آن اقتباس کرد. یکی از دلایلش این است که قبلا این اقتباس‌ها زیاد صورت گرفته و نمایش‌های عظیمی به روی صحنه رفته است. وقتی نمونه‌های موفق یک چیز زیاد باشد، دیدن یک نمونه‌ی ناموفق توی ذوق می‌زند. اقتباسی که در سال ۱۳۹۷ به کارگردانی حسین پارسایی و با خیل بازیگران مشهور به روی صحنه‌ی بزرگ و پرزرق و برق هتل اسپیناس پالاس رفت، با همین مساله مواجه بود؛ وگرنه که در صنعت نمایش ایران یک رخداد قابل تامل بود. این را شاید بتوان خلاصه‌ی بحث حسن حسینی، آهنگساز و خواننده، در مورد این نمایش موزیکال در چهل و سومین جلسه تماشا (پخش و نقد و بررسی فیلم تئاتر) دانست که چهارشنبه ۴ بهمن‌‌ماه ۱۴۰۲ توسط انجمن نمایش گراش در موسسه هفت‌برکه برگزار شد. حسینی که از طریق اسکایپ در جلسه حضور داشت، بحثی را با عنوان «موسیقی در تئاتر موزیکال» برای حاضران باز کرد.

Tamasha 43 Binavayan 2

یک سال بعد از اجرای نمایش موزیکال «الیور تویست» در همین سالن، حسین پارسایی «بینوایان» را هم با همان جلوه‌های عظیم با حضور ستارگانی همچون پارسا ‌پیروزفر، نوید ‌محمدزاده، پریناز ‌ایزدیار، نیلوفر خوش‌خلق، سحر ‌دولتشاهی، هوتن ‌شکیبا، اشکان ‌خطیبی، امیرحسین ‌فتحی، محمد ‌شاکری و… به روی صحنه برد. در این نمایش دوم می‌توان به راحتی رد پای نمایش اول را هم دید، از تکرار بازی‌گرها تا تکرار بازی‌ها و فرم‌ها.

حسینی صحبتش را درباره‌ی نمایش با این نقد تند شروع کرد: «من که سردرد گرفتم واقعیتش!» و برای توضیح گفت: «به صورت کلی این نمایش از لحاظ اجرای موسیقی عالی بود، اما ووکال‌ها و گروه کر و صدابرداری مشکلات زیادی داشت. من خیلی جاها ترانه‌ای را که بازیگرها یا گروه کر می‌خواندند اصلا متوجه نمی‌شدم، اما چون داستان نمایش را می‌دانیم، به هر حال متوجه اصل قضیه می‌شدم. مساله‌ی اصلیِ تیاتر موزیکال، توانایی بازیگرها در خواندن است. ولی متاسفانه بیشتر بازیگرهای این نمایش در خوانندگی خیلی ضعیف بودند،  غیر از سحر ‌دولتشاهی و هوتن ‌شکیبا (در نقش خانم و آقای تناردیه) و بازیگر نقش اسقف که اجرای شایسته‌ای داشتند.»

حسینی در مورد نمونه‌های عالی اجرای این نمایش در دنیا گفت: «بعد از تماشای این نمایش، موزیکال‌هایی را که به چند زبان مختلف بر اساس بینوایان ساخته شده بود جستجو کردم. از عربی و بلغاری موجود بود تا ژاپنی و آمریکایی. یک میکس از این اجراها هم در یوتیوب موجود است که یک صحنه را به زبان‌های مختلف کنار هم گذاشته‌اند. هر کدام را که نگاه کنید، لذت می‌برید از موزیک که مال شوئنبرگ است و اجرای بازیگرها. ولی در این نمایش، چیزی جز سردرد نصیب من نشد.»

این آهنگساز شناخته‌شده گراشی بخشی از صحبتش را هم به توضیح اصطلاحات موسیقایی از جمله ارکستر سمفونی یا فیلارمونیک اختصاص داد. «وقتی نوازنده از یک نفر به دو نفر می‌رسد، آن گروه را دوئت می‌نامند. گروه با سه نوازنده تریو، و با چهار نوازنده کوارتت نامیده می‌شود. ارکستر ترکیب تعداد زیادی از نوازنده‌هاست و انواع مختلفی دارد، از ارکستر چیمبر که حدود بیست نفر است تا ارکستر سمفونیک که تا صد نفر و بیشتر است. بعضی ارکسترها دائمی‌اند، مثل فیلارمونیک لندن؛ و بعضی غیر ثابت، مثل ارکسترهایی که یانی جمع می‌کند. یک سری از ارکسترها فقط موسیقی کلاسیک می‌زنند و یک سری دیگر، موسیقی‌های دیگر مثل جاز را هم می‌زنند. تفاوتی بین ارکستر فیلارمونیک و سمفونیک وجود ندارد؛ این دو کلمه فقط ریشه‌ی یونانی و رومی‌شان فرق می‌کند. در ارکستر بر اساس قطعه موسیقی و نظر رهبر و بودجه، تعداد و دسته‌بندی نوازنده‌های سازهای مختلف را داریم که بر اساس تنالیته از بم تا زیر مرتب می‌شوند که هارمونی قوی شکل بدهند.»

حسینی در مورد اجرای ارکستر نمایش بینوایان گفت: «برای این نمایش، ارکستر تقریبا کامل بود و همه سازها موجود بود. موسیقی کلاسیک نسخه اصلی بینوایان را هم اجرا کردند. اجرای موسیقی بی‌نقص بود و از تکنیک‌های موسیقایی هم به خوبی استفاده کردند. برای مثال، تکنیک کولینو (وقتی آرشه ویولون را بر عکس و از سمت چوب روی ویولون می‌کشند) برای ایجاد ترس و اضطراب و دلهره و هیجان استفاده می‌شود که در این نمایش، اکثر جاهایی که هیجان داشت به این صورت نواخته می‌شود. یا تکنیک ریپ که در سازهای بادی استفاده می‌شود.»

آیا مشکل اصلی نمایش، اجرای ترانه‌ها به فرم اپرا و ناهمخوانی آن با زبان فارسی است؟ حسینی در جواب به این سوال گفت: «از لحاظ تبدیل اپرا به فارسی نمی‌دانم چرا مشکل شده است، چون به زبان‌های دیگر من دیده‌ام و خیلی خوب بود. مثلا عربی. از طرفی، کسانی مثل محمد نوری اپراهای قوی اجرا می‌کنند، یا پری زنگنه و دریا دادور.»

او مشکل اساسی نمایش را در دو چیز خلاصه کرد: اجرای خواننده/بازیگرها و ترجمه. «به نظر من مشکل خود اجرای بازیگرها بود که توانایی نداشتند. مشکل دوم هم این بود که کار را یک نفر ترجمه کرده بود و ضعیف از آب در آمده بود.احتمالا باید گروهی ترجمه می‌شد که شاهد ترانه‌های قوی‌تری در نمایش باشیم. خیلی جاها، کلماتی که انتخاب شده بود، اصلا مناسب نبود. به نظرم استفاده از چند اجرای مختلف در تدوین فیلم هم باعث شده بود هماهنگی بین صدا نباشد.»

این سومین جلسه از دوره‌ی هفت‌جلسه‌ای تئاتر موزیکال است که از طرف انجمن نمایش گراش برگزار می‌شود. در این دوره نیز همانند دوره‌های پیشین، هفت فیلم‌تئاتر در این ژانر نقد و بررسی، و در انتها به شرکت‌کنندگان در دوره، گواهی شرکت معتبر اعطا خواهد شد. اسپانسر این برنامه هایپر گلستان، حامی هنر و هنرمندان است.

Tamasha 43 Binavayan 3