هفتبرکه: «اپرای عروسکی مولوی» یکی از معروفترین کارهای بهروز غریبپور است؛ کارگردانی که برای آشنا کردن مخاطبان ایرانی با شاخهی هنری اپرا و همچنین تغییر نگاهشان به نمایش عروسکی زحمت زیادی متحمل شده است. غریبپور تاکنون برای بیشتر شاعران سطح اول تاریخ ادبیات فارسی اپرا ساخته است، از سعدی و مولوی تا حافظ و خیام؛ و تعدادی از داستانهای ادب فارسی را نیز در این قالب بازآفرینی کرده است، از جمله لیلی و مجنون و رستم و سهراب. «اپرای عروسکی عاشورا» از او بارها در ایران اجرا و دیده شده است، از جمله در نوزدهمین نشست «تماشا».
این بار، در چهل و هفتمین نشست تماشا، به بهانهی آخرین جلسه از دورهی هفتجلسهای «تئاتر موزیکال»، به سراغ «اپرای عروسکی مولوی» رفتیم. در این نشست که چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳ در موسسه هفتبرکه گراش برگزار شد، راضیه سیاح، شاعر، نویسنده و نمایشنامهنویس و رییس انجمن شعر چشمه گراش، به عنوان مهمان ویژه به معرفی و نقد و بررسی این اثر پرداخت.
«اپرای عروسکی مولوی» در مدتی حدود ۱۰۰ دقیقه تابلوهایی از زندگی مولانا را نشان میدهد، از حملهی مغولها و کشته شدن عطار، تا فوت پدر مولوی، تا دیدار او با شمس و سیر و سلوک معنویاش. بهزاد عبدی آهنگساز این اثر است، و خوانندگان بزرگی همچون همایون شجریان و محمد معتمدی در آن به اجرا میپردازند.
سیاح در معرفی این اثر گفت: «این اجرا تلفیقی از چند هنر سنتی از جمله آواز و شعر و عروسکگردانی و نقاشی مینیاتوری و موسیقی سنتی است. فکر نمیکنم کسی به غیر از آقای غریبپور به چنین کاری دست زده باشد. خودم هم به فکر افتادم که به گروهی که باهاشان کار میکنم، چنین تلفیقی را پیشنهاد بدهم.»
این شاعر جوان در مورد شعرهای انتخابشده برای این اپرا نقدی را وارد دانست: «نکته مهم این است که دیالوگها بر پایه موسیقی و شعر است. اینجا دو مساله پیش میآید: اول اینکه دست نویسنده برای ایجاد ارتباط طولی بین صحنهها بستهتر است؛ و مساله بعد این که مخاطب به سختی متوجه انسجام و یکپارچگی و درک ارتباط بین صحنهها میشود و حس میکند که نمایشنامه ارتباط طولی لازم را ندارد.»
او در ادامه در مورد انتخاب اشعار هم گفت: «انتخاب اشعار جای نقد داشت. نویسنده گاهی یک مصرع با یک وزن را با یک مصرع از وزن دیگری ترکیب کرده بود و باعث شده بود من مخاطب فکر کنم که مشکل وزنی دارد.»
اما دو نکتهی مثبتی که سیاح بر آنها تاکید کرد، تسلط نویسنده بر روایتهای مثنوی و ترکیب دلنشین هنرها در یکدیگر بود: «نویسنده روی روایتهای مثنوی معنوی تسلط خوبی داشت، مثل استفاده از دلقک در صحنهی کشتن شمس که از یکی از روایتهای مثنوی وام گرفته شده بود. در بعضی از قسمتها هم ترکیب خیلی خوبی از شعر و آواز و ترکیب صدا و تصویر ساخته شده بود و قابهای بسیار قابل تحسینی به وجود آمده بود، مثلا کودک کشتهشده توسط مغول، یا در صحنهای که مولوی رقص سماع میکند.»
این هفتمین و آخرین جلسه از دورهی هفتجلسهای تئاتر موزیکال است که از طرف انجمن نمایش گراش برگزار میشود. در این دوره نیز همانند دورههای پیشین، هفت فیلمتئاتر در این ژانر نقد و بررسی، و در انتها به شرکتکنندگان در دوره، گواهی شرکت معتبر اعطا میشود. اسپانسر این برنامه هایپر گلستان، حامی هنر و هنرمندان است.