هفتبرکه: برنامه ادبی «گراشیخوانی کنار برساتی» به مناسبت رونمایی تازهترین کتاب صادق رحمانی به نام «برساتی» که شامل شعرهای گراشی اوست، در خانه چلپسین، پسین جمعه ۱۴ دیماه ۱۴۰۳، برگزار شد. این چهارمین و آخرین بخش این برنامه است که به خواندن شعرهای کتاب برساتی توسط شاعر و برندگان قرعهکشی اختصاص دارد. پس از رونمایی کتاب، […]
برساتی
هفتبرکه: بخش سوم برنامه «گراشیخوانی کنار برساتی»، در خانه چلپسین، پسین جمعه ۱۴ دیماه ۱۴۰۳، فرهاد قائدی، خواننده اهل خنج، نوای سنتی «الله بده بارون» را با همراهی حاضران اجرا کرد. پس از او، احمد خضری، روزنامهنگار و فعال فرهنگی اوز، معرفی کوتاهی از صادق رحمانی و کتاب «برساتی» ارائه کرد. گزارش کامل برنامه را در […]
هفتبرکه: جوایز مسابقه #گراشی_خوانی (معرفی در هفتبرکه) پسین جمعه ۱۴ دیماه ۱۴۰۳ در بخش اول برنامه «گراشیخوانی کنار برساتی» در خانه چلپسین اهدا شد (گزارش در هفتبرکه). 🔻 گزارش ویدیویی این برنامه را در چهار بخش خواهید دید: 1️⃣ اهدای جوایز مسابقه گراشیخوانی از دوبیتیهای کتاب «انار و بادگیر» صادق رحمانی 2️⃣ شعرخوانی گویشی شاعران […]
هفتبرکه: عصر جمعه ۱۴ دیماه ۱۴۰۳ برنامه «گراشیخوانی دور برساتی» در خانه چلپسین برگزار شد و در آن تازهترین کتاب شعر گراشی صادق رحمانی با عنوان برساتی رونمایی شد (خبر در هفتبرکه). هادی افشار در این عکسها، حضور مردم فرهنگدوست را در حیاط، اتاقها و پشت بام چلپسین به تصویر کشیده است.
هفتبرکه: کتاب برساتی، تازهترین اثر شعر صادق رحمانی با گویش گراشی، در یک برنامهی ادبی در عصر زمستانی خانه چلپسین رونمایی شد. به گزارش هفتبرکه عصر روز جمعه چهاردهم دیماه ۱۴۰۳ خانهی چلپسین با گرمای برساتی گرم بود تا میزبان رونمایی از تازهترین کتاب شعر گراشی صادق رحمانی با عنوان برساتی باشد. پشتبام، حیاط و […]
هفتبرکه: احمد نوروزی، فرهنگی بازنشسته، در این یادداشت کوتاه دربارهی چراغ برساتی، ریشهی کلمهی برسات، چگونگی ورود این چراغ به منطقهی جنوب و ارتباط آن با زبانهای هند و اروپایی و همچنین تاثیر تجارت و مراودهی مردمان دیار ما با هندیهای قدیم در این موضوع توضیح داده است. برساتی چراغی است که به نظر میآید […]
هفتبرکه – فرشته صدیقی: آقای صادق رحمانی را از کودکی میشناسم؛ از آن زمان که کتاب «انار و بادگیر»ش تازه منتشر شده بود. اولین بار دایی مرحومم آن را به خانهمان آورد. با دایی رابطهی نزدیک و خوبی داشتم. به خانهمان زیاد آمد و شد داشت. اولین نوهی مؤنث خانواده بودم، دوستم داشت و دوستترش […]