خوشا رطب که بری از بهشت رضوان است

  گریشنا: شهریور ماه در گراش خرما پزان است. کشاورزان گراشی محصول خرمای خود را برای فروش و مصارف خانگی می چینند. گاه نیز به عنوان سوغات برای اقوام خود به سراسر ایران ارسال می کنند. خرماهای درجه ی دو نیز در کوره های شیره پزی تبدیل به دوشاب می شود تا آن را به […]

۲۷ شهریور ۱۳۹۱

نامه حداد عادل به صادق رحمانی

گریشنا: دستخط دکتر حداد عادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، که تقریری است بر کتاب انار و بادگیر  اثر صادق رحمانی منتشر  شد. به گفته صادق رحمانی، پس از انتشار انار و بادگیر، یک نسخه از آن را گندمی کاشانی به حداد عادل هدیه داد. دکتر گندمی کاشانی دوست رضا یحیایی گراشی در دهه […]

۱۹ شهریور ۱۳۹۱

هفت برکه ؛ مجله فرهنگی آخر هفته ی گریشنا

صادق رحمانی: سایت خبری – فرهنگی گریشنا،  از این پس قصد دارد، مجله ادبی هفت برکه را پنج شنبه ها منتشر کند. خبر، داستان، میراث فرهنگی، شعر، خاطره، نقد، عکس نگاره، پیام کوتاه و نقد فرهنگی و نیز چیزهای دیگر، در این مجله به چاپ خواهد رسید.  این مجله تلاش دارد آثار شاعران و نویسندگان […]

۱۶ شهریور ۱۳۹۱

کالبد شکافی یک ضرب المثل در گویش گراشی

صادق رحمانی: همشهری های ما به هنگامی که کسی در حالت عادی نیست و از مدار تفکر و تعقل خارج شده است این مثل را به کار می برند : «زارش اُش با » ] [zarash osh ba از نوجوانی این مثل را بسیار می شنیدم اما معنای زار را درک نمی کردم ، فقط […]

۱۴ شهریور ۱۳۹۱

قبرستان ها، بوستان می شوند

گریشنا: قبرستان های متروکه ی گراش به فضای سبز تبدیل خواهد شد. بر اساس گزارش اداره ی اوقاف و امور خیریه ی گراش، قبرستان های قدیمی گراش با همکاری شهرداری این شهر، پس از تخریب، بازسازی و به صورت بوستان های محله ای در خواهد آمد. گفته شده است برخی از فضای این گورستان های […]

۸ شهریور ۱۳۹۱

شعری تازه از صادق رحمانی

شب آمد کوچه های کوفه تب دار           چراغ ماه می سوزد دوباره چه باران ها نشسته بی سرانجام          به ابر چشم های بی ستاره بیابان است و نخلستان و غربت             شب است و ناله های سنگی چاه علی امشب سراغ من نیامد                 چه غمگین است این […]

۱۸ مرداد ۱۳۹۱

هوای آخر خرداد، طعم چیدن بود

شعری از صادق رحمانی، در رثای آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی هوای آخر خرداد، طعم چیدن بود صدای ثانیه ها رنگی از رسیدن بود هوای آخر خرداد، طعم چیدن بود نسیم از نفس افتاد و باغ شد خاموش غروب‌ها همه روشن، چراغ شد خاموش ـ غروب،  جمعه‌ی شیراز ـ‌ از نفس افتاد: « نسیم […]

۲۳ خرداد ۱۳۹۱