بستن

تا «گراش بی‌گدا» چقدر راه است؟

 هفت‌برکه عزیز نوبهار: برای همشهریان ما، تصویر موجود از تکدی‌گران تا همین چند سال پیش مربوط می‌شد به خاطراتشان از سفر به شهرهای دیگر. همیشه آدم‌هایی بیرون از بقاع متبرکه و داخل مترو را می‌دیدیم که توی ذوقمان می‌زد، اما از یک چیز خوشحال بودیم: در گراش کمتر با چنین پدیده‌ای مواجه بودیم. اما این روزها اگر سروکارتان با بازار گراش باشد، متوجه تعداد زیادی افراد غیر بومی خواهید شد که روزانه به طمع برانگیختن احساسات مردم به گراش می‌آیند و از عابران و کسبه درخواست پول می‌کنند. مردم گراش که از دیرباز به سخاوت شهره‌اند نیز گاهی از سر دلسوزی و گاهی از سر احساس تکلیف، به این افراد کمک می‌کنند. این مسئله‌ای بسیار نگران‌کننده است، چرا که با گسترش این معضل اجتماعی، هم شهر چهره‌ی بدی پیدا می‌کند و هم فرهنگ کار و تلاش برای امرار معاش تضعیف می‌شود.

اصولا تکدی‌گری به عنوان یک معضل اجتماعی شناخته می‌شود. در تعریف تکدی‌گری می‌خوانیم: تکدی را می‌توان تحت عنوان «دست درازی کردن» برای کسب درآمد، و احتمالا «سؤال به کف» تعریف کرد. تکدی گاهی هم برای بررسی فعالیت‌های سازمان‌یافته که دارای اصول و قواعد ویژه خود نیز هست، به کار می‌رود. تکدی‌گری یا در زبان روزمره «گدایی»، عملی است که به موجب آن، فرد متکدی از دسترنج دیگران بهره‌مند می‌شود و زندگی را می‌گذراند. هر یک از افراد جامعه را که نه صاحب فن هستند و نه در تولید اجتماعی مشارکتی دارند و همواره با شیوه‌ها و شگردهای متنوع، طفیلی و زائده اجتماعی هستند، متکدی می‌گویند. این شیوه‌ها البته دائما در حال تغییر است، متکدیان گاهی در لباس فقر و گاهی در جامه‌ی درراه‌مانده و مال‌باخته ظاهر می‌شوند تا این چرخه غیر سالم از فعالیت اقتصادی همچنان بر قرار باشد.

تصور می‌شود در سطح گراش، برخی از این افراد در گروه‌هایی تحت امر یک نفر و برای یک نفر، صبح‌ها در جاهای مختلف مانند داروخانه‌ها و بیمارستان و سوپرمارکت‌های شلوغ قرار داده می‌شوند و به صورت چرخشی گدایی می‌کنند؛ و ظهرها همان‌ها به جلو رستوران‌ها و بیرون‌برها و مساجد منتقل می‌شوند. در صورت وجود چنین پدیده‌ای، ما با یک معضل سازمان‌یافته مواجه هستیم و مشکل دوچندان می‌شود.

وجود زنان و کودکان در این گروه‌ها می‌تواند مقدمه‌ی خطرات جدی دیگری نیز باشد. علی‌الخصوص که این متکدیان از شهرهای دیگر وارد گراش می‌شوند و هیچ اطلاعی از هویت و کیستی آنها وجود ندارد. از آسیب‌های تکدی‌گری، سوء استفاده از کودکان است که آینده‌ی مصیبت‌باری برای آن کودکان رقم می‌زند؛ خصوصا اگر این کودکان دختر باشند. همچنین در قالب گدایی، برای گروه‌هایی امکان توزیع و رواج بزهکاری‌های اجتماعی فراهم می‌شود که باید با نگاه همه‌جانبه به این موضوع نگاه کرد تا این معضل اجتماعی کاهش یابد.

بسیار پیش می‌آید که زمانی که درباره شهرهای مختلف ایران و سفر به آنها گفت‌وگو می‌کنیم، کسانی که به تبریز سفر کرده‌اند یکی از موارد چشم‌گیر را نبود گدایان در سطح شهر ذکر می‌کنند. شهرت این شهر به چنین موضوعی، مسائل مهمی را حکایت می‌کند؛ از جمله اینکه امروزه چشم ما آنقدر به دیدن این ناهنجاری عادت کرده که با دیدن شهری بدون گدا تعجب می‌کنیم. به امید روزی که همه شهرهای ایران از جمله گراش خودمان «شهر بی‌گدا» باشد.

برای دست‌یابی به «گراش بی‌متکدی» باید راه‌های مقابله با تکدی‌گری را نیز شناخت. برخی از علل آن شامل مشکلات اقتصادی کلان مانند بیکاری است که از عهده‌ی مردم خارج است و مسئولین باید برای آن تدبیری بیندیشید. اما برخی راه‌های دیگر مانند شناساندن راه‌های صحیح صدقه‌ دادن و کمک به فقرا از طریق نهادهای مربوطه می‌تواند راهگشا باشد. در درجه اول خود مردم هستند که باید فرق گدا با نیازمند را بدانند و در درجه بعد هم نهادهای مربوط اقدام به شرح موضوع برای اهالی کنند. آگاه کردن زنان خانه‌دار و کسبه که بیشتر مورد هدف تکدی‌گران دوره‌گرد هستند، می‌تواند جامعه را برای واکنش مناسب به این معضل اجتماعی، آماده کند.

بنابراین می‌بایست از متولیان امر، از جمله شورای فرهنگ عمومی شهرستان، خواست تا با روشنگری و ارائه توضیحات لازم به مردم، در راستای حل این مشکل و جلوگیری از گسترش آن گام بردارند.

کارشناس علوم اجتماعی

4 نظر

  1. من به عنوان یک کسبه در گراش و با اشنایی ۱ساله از مردم گراش (و منطقه با اشنای ۲۵ساله)منطقه جنوب فارس مردمی خون گرم مهربان دارد اماهمینجور که اقای نوبهار فرمایش کردن زیبای شهر در چشمه من می توانم راحت قسم بخورم که هر نیاز مندی که در شهر دست درازی میکند در طول یک روز ۱میلیون و در روز های شلوغ دیگر حتی ۲میلیون کاسب است با امکاناتی همچون غذا اب و حتی لباس که من به چشم دیدم ادم هست که کمک می کنه اما نیاز مندان واقعی هچ وقت به شخصیت خودش اسیب نمیزنه دست دراز کنه روزی یک میلیون ماهی ۳۰ میلیون و سالی۳۶۰میلیون به والله مغازه من انقدر کار نکرده در یک سال مراقب رفتار های مان باشیم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

  2. گراش بی متکدی عبارت جالبی میباشد که ایشون به کار بردند. احسنت باید گفت به این خلاقیت در ساخت معانی جدید.
    همین مفهوم باید بشه شعار مسئولین شهرستان، برای برنامه ریزی و آگاهی مردم.
    بازهم بنویس حاج عزیز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 نظر
scroll to top