بستن

یک جوان تحصیل‌کرده جویای کار: با توپ پر اومدم…

هفت‌برکه – گریشنا: هدی پورملا یکی از تحصیل‌کردگان گراشی است که همانقدر که از نبودن شغل شاکی است، از سپردن شغل به افراد غیر بومی هم عاصی است. او که کارشناسی و ارشدش را در رشته شیمی کاربردی گرفته، در این یادداشت به زبانی خودمانی، وضعیت ناخوش‌آیند خودش را برای یافتن کار شرح داده است. وضعیتی که برای خیلی از افراد جویای کار، مخصوصا برای خانم‌ها و افراد بومی، پیش آمده است.

هدی پورملا: با توپ پر اومدم، ولی نمی‌دونم باید به کی شلیک کنم! امیدارم مسئولین و مضمومین گوش شنوایی داشته باشن، و البته چاره‌ای و تدبیری.

از کوچکی بهمون گفتن درس بخونین، درس بخونین تا وقتی بزرگ شدید بتونید برا خودتون کسی باشید. بتونید برید سر کار و افتخار خانواده و شهرتون باشید. خلاصه که ما گوش دادیم به این حرف. خوندیم، خوندیم و خوندیم. تا اینکه چشم باز کردیم دیدیم یه لیسانس و یه فوق لیسانس و چند تا هم مدرک بین‌المللی دستمونه. اینجا بود که شدیم افتخار خانواده! حالا می‌خواستیم بشیم افتخار شهرمون!

رفتیم پیش این واسه کار. گفتن نه، نمی‌شه شما شرایطش رو ندارین. رفتیم پیش اون واسه کار. گفتن نه نمی‌شه، شما سابقه کار ندارین! خب من باید از یه جایی شروع کنم واسه سابقه داشتن! رفتم پیش اون یکی واسه کار. گفتن ما نمی‌تونیم قبول کنیم. باید آزمون بدین. هرچند که آزمونا فرمالیته هستن! خلاصه هم این، هم اون، هم اون یکی، دو روز بعد چند تا نیرویی غیر بومی رو استخدام کرده بودن؛ با تمام شرایطی که دقیقا مثل شرایط من بود ولی از من قبول نکرده بودن!

خب این یعنی چی؟ مگه نمی‌گید باید افتخار شهرمون باشیم؟ پس چرا وقتی می‌تونید همون کار رو به من بدین، به یه غیر بومی می‌دین؟ اون میشه افتخار شهرتون؟

البته ناگفته هم نمونه: یه جاهایی هم هست که قبول می‌کنن کار کنی، ولی خب با شرایط خودشون! می‌گم کار شما با رشته تحصیلی من همخونی نداره، می‌گن مهم نیست، بهت آموزش می‌دیم که اینجا چکار باید انجام بدی. خلاصه که دو شیفت باید بری کار کنی. آخرش هم که حرف حقوق میاد وسط، می‌گن هزینه آموزش دادن بهت شده! بازم به معرفت این افراد!

تو شهر می‌شنوم یه جایی نیرو می‌خواد. سریع تماس می‌گیرم، می‌گم من حتی حاضرم با حقوق پایین‌تر از پایه کار کنم. فقط می‌خوام مشغول به کار باشم. بهم می‌گن تلفن کن به آقای فلانی. زنگ می‌زنم به آقای فلانی. می‌گم ببخشید، قضیه اینجوریه، به من گفتن که با شما حرف بزنم. میگن: نه، ما کاره‌ای نیستیم، از بالا دستور میاد! خب مگه بالاتر از تو هم هست آقای مسئول؟!

خلاصه که ما رفتیم درس خوندیم که افتخار شهرمون بشیم، ولی انگار غیر بومی‌ها دارن افتخار شهرمون می‌شن. پیشنهاد می‌دم شما نرین درس بخونین، تا شاید شما بشید افتخار شهرمون! می‌گن مسئولین رسیدگی کنن. اونوقت ما رسیدگی کردن به مسئولین رو باید به کی بگیم؟

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

20 نظر

  1. دقیقا همینه….قبلنا درس خوندن فایده داشت ولی الان بچسبی به زندگی و هنرای دیگه رو یاد بگیری خیلی بهتر از درس خوندنه…چقد لیسانس و فوق لیسانس بیکار داریم ولی کار نیست

  2. بازهم بیکاری جوانان تحصیل کرده و بازهم ناامیدی جوانان در رشته تحصیلی و سر گردانی در رشته های دانشگاهی.امروزه دانشگاه ها زیاد شده اند و مشکل ان هم این هست که بدون برنامه و نیاز کشور به شغل آموزش داده دانشجو پذیرش می کنند و هیچ برنامه ای خاصی هم ندارند و شبیه بنگاه اقتصادی شده اند.عده ای که در دانشگاه درس می خوانند بخاطر این هست بگن مثلا مدرک داریم و عده ای دیگر مشغول کردن خودشان و رفع بیکاری هست و عده ای هم رفتن سرکار .بحث ما عده سوم اگه باشه برای رفتن به سر کار باید بگم که باید آشنا و پارتی داشته باشی و گرنه سر کار رفتن خیلی مشکل هست.بعد من یک خواهشی که دارم از بانی خیر ساخت دانشگاه طرف دانشگاه چک چک که قبلا قرآنی بود این هست که اگر می خواهی که خدا تو را با کار خیر ات صاحب اجر کند دانشگاه فنی و حرفه ای و یا علمی کاربردی بساز تا جوانان که فردا فارغ التحصیل می شوند یه کار عملی و کاربردی بلد باشند و بتوانند خودشان کار کنند وگرنه دانشگاه مجازی و این چرت و پرتا که بدرد نمیخوره و میشه یه مدرسه را خالی کرد و اینا را اموزش داد.دانشگاهی بسازین که از اولش کاربرد و ساخت و تعمیر را یاد جوانان بدهد وگرنه دانشگاه مجازی و پیام نور و…میشه توی یک مدرسه نیز آورد ولی اینجور دانشگاه های که کاربردی هست به کارگاه های فنی و آزمایشگاه نیاز دارد و باید برای آموزش به افراد تجهیز شود

  3. بنده از سال ۹۱ تا سال ۹۴ با مدرک ارشد و رزمه تحقیقاتی انقد راه یکی از ادارات رو رفتم و در آخرهم افراد سابقه دار شهر هر دفعه به بهانه ای جای ما رو گرفتن فقط و فقط چون ما سابقه نداشتیم و در آخر هم ی کار پاره وقت از سال ۹۵ تا ۹۷ نصیبمان شد البته از خوش قولی روسای گراشی کار در محل تحصیلم هم از دست دادم. و الان بیکار… خدا جای حق نشسته…

  4. با سلام در حال حاضر تنها راه اشتغال در ارگان های دولتی قبولی در آزمون استخدامی است و پیش شرط آن کسب حدنصاب علمی در آزمون و یا اینکه فرد در ابتدا در رشته دانشگاه های بورسیه ای قبول شود مانند دانشگاه فرهنگیان.در آزمون ها اگر نیروهای بومی شرکت نکنند و یا شرکت کنند ولی حد نصاب علمی نیارن قطعا غیربومی ها هم سهمیه گراش می زنند و در صورتی که بومی ها خوب آزمون ندن غیربومی پذیرفته می شود.

    امروز دانشکده علوم پزشکی گراش ۱۰ نیرو میخواسته و آزمون گرفتن ولی ۲۳۰ نفر شرکت کرده اند که ۲۲۰ نفر از اینها در نهایت بیکار می مانند عدم تناسب تعداد فارغ التحصیلان با نیاز بارارکار هم واقعیت تلخی است که در جامعه وجود دارد. مخصوصا در زمان احمدی نژاد که دانشگاه های پیام نور و علمی کاربردی رسد قارچ گونه داشتند این مشکل تشدید شد.

    1. یک روش هم اینه از شغل دسته پایین شروع کنی و جایگاه شغلی ات که ثابت شد بری مراتب بالاتر تحصیلی ادامه بدی که اینجوری کسانی که متداوم درس خوندن که بعد فارغ التحصیلی شغل خوب گیر بیارن رو دور زدی. مثلا همین دانشکده گراش با این همه امکانات نتونسته هنوز دانشگاه بشه و فقط یک دانشیار داره و چهار تا استادیار و بقیه ماشاءالله همه کلا مربی اند. و ضمن مربیگری، اتمام تحصیل دوره های بالاتر میکنند! و غیر بومیان در هر شغلی و شهری ممکنه به خاطر دانسته های فراتر، در اولویت باشه.

      1. تازه همین مربی ها پست های کلیدی دارند!!  مشکل بزرگتری که وجود داره مقاومت بیخود دانشگاه‌ها در جذب نیروی تازه و جوون هست. دانشگاه‌ها به سختی مقبول میکنند که فردی رو با دیدگاه‌ها و روش‌های آموزشی و پژوهشی جدید وارد سیستم سنتی آموزشی خودشون بکنند. بسیاری از استادان باتجربه اگر فردی با روش‌های آموزشی جدید وارد دانشگاه محل تدریس آن‌ها شود، احساس خطر می‌کنند!!!

  5. برخی رشته ها هم بازارکار نامناسبی دارند و در زمان انتخاب رشته دادطلبان در انتخاب آنها خیلی دقت کنند شاید نیاز باشد از علاقه خود بگذرند رشته های علوم پایه مثل: زیست شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضی و آمار، زمین شناسی

    و رشته های: علوم سیاسی، تاریخ، جغرافیا، عربی، کتابداری، فلسفه

    و رشته های مهندسی: کشاورزی، معدن، محیط زیست، گیاه پزشکی، برق و تا حدودی کامپیوتر

  6. سلام دوست عزیز
    شرایط همه تحصیل کردگان بخصوص علوم پایه و انسانی و باز هم بخصوص دهه شصت دقیقا شبیه شما و احساس آنها هم شبیه احساس شماست. حسی شبیه حس سرخوردگی…
    من همیشه میگویم کاش پدران و مادران این دهه کمی آینده نگری داشتند. البته دیگه گذشته….
    امیدوارم در مراحل دیگر زندگی موفق باشید تا کمی از بار این نارضایتی کاسته شود. انشالله

  7. خب عزیز من مگه باید گراش کارکنی شماهم برو یه شهردیگه غیربومی باش مث بقیه -مث همشهریای دیگه که تولارن

  8. بله متاسفانه غریب پرستی تو گراش بیداد میکنه
    من دانشجوی لارم و میبینم که اونجا اصلا اینطوری نیست و واسه بومی هاشون هرکاری میکنند که حتی از همون دوره دانشجویی سر کار باشند

  9. همین که برخی مسئولین نرن برا برخی جوونا تو اطلاعات و… پرونده بسازن راضی هستیم، کار که اصلا حرفشو نزن، شهرستان جوانی مثل گراش براش عیبه سالی چنتا کارمند نتونه بگیره، حداقل نصف لار
    این یک فاجعه است.برخی که مدرکشون پولی گرفتن مسئول باشن و زیراب زن تحصیلکردگان واقعی ولی جوونا بیکار

  10. مگه نمیدونین تو ایران اول میرن سر کار (سفارش شده ها) بعد میرن درس میخونن؟
    با دیپلم استخدام میشن به عنوان مستخدم بعد میرن دانشگاه لیسانس میگیرن و مدعی میشن بله حالا کارمندی میخوایم!!

  11. دوستان من از این تعجم چرا هیچکدومتون اسم اداره یا ارگان مورد نظرتون رو نمیگید خب چه اشکال داره بگید کجا رفتین و باکدوم مدیر حرف زدین که جواب نگرفتین

  12. اندیشه ایرانی:
    📝
    ✳️ ۶ #نکته ای که هر ایرانی لازم است به #فرزندش #بیاموزد:

    🔴 شش نکته ای که لازم دیدم به فرزندم بیاموزم و فکر می کنم هر ایرانی باید به فرزندش بیاموزد:
    شاید بارها باید اینها را برای جوانان و دانشجویان تکرار کرد که:
    نسل قبلی به ما گفتند درس بخوان تا برای خودت کسی شوی. این حرف اشتباه است. درس خواندن خالی نه شعور می آورد و نه خوشبختی. این تجربه زندگی است که برایت شعور و خوشبختی می‌آورد.
    مدرک مهم است اما اکنون زمان مهارت است. آن زمان که ما درس می‌خواندیم تعداد مدرک دارها کم بود. پس هر کسی ارشد و دکترا داشت مزیت داشت در زمان شما دیگر مدرک از مد می‌افتد کسانی باقی خواهند ماند که مهارت داشته باشند.

    تا ده سال آینده بسیاری از مشاغل از بین می روند و بسیاری مشاغل جدید خلق می شوند. رشته ای را بخوان و مهارتی را کسب که به درد دنیای فعلی نمی خورد بلکه به درد دنیای آتی می خورد. اگر رشته بدی انتخاب کنی مانند این است که تولید کننده بهترین چرتکه دنیا هستی، در جهانی که هیچکس از چرتکه استفاده نمی کند!قل(نقل به مضمون از دکتر مجتبی لشکر بلوکی)

  13. با سلام
    خدمت دوستانی که عرض میکنند از شغل پایین تر شروع و کنید و …..باید عرض کنم چرا عده ای هنوز پایان تحصیلاتشون رو نگرفتن به کمتر از ریاست راضی نمی شوند اما صدها نفر تا آخر عمرشون باید در حسرت شغل مناسب بمونن. اینهایی هم که چندتا کلمه شسته رفته میگن باید بگم یا از جایی خبر ندارن یا پشتشون گرمه.
    درود به شرف این جوان که داره اینقدر شفاف و بدون ترس حرفش رو میزنه که اگه همه این قدر محکم حرف بزنن و رسانه ای کنن قطعا توازن نیروی کاری بهتر میشه تو شهر.
    هرچند این وضع هیچ وقت پایدار نیست اگر مطالبه جدی و صدالبته رسانه ای بشه.
    چون غرض آمد هنر پوشیده شد……..صد حجاب از دل به سوی دیده شد

  14. با سلام
    بنده از شما مسئولین عزیز کار نمیخوام.
    ولی ازتون خواهش میکنم یدونه صندوق قرض الحسنه درست کنید برای کسانیه که فارغ التحصیل شده اند و قصد راه اندازی شغلی دارند یه وام ۴درصدی اشتغال بدن به ما که بتونیم باهاش یه کاری راه بندازیم آخه همه که باباهاشون پولدار نیستند که سرمایه شروع کار رو به بچه هاشون بدن.

  15. با سلام
    شما ببینید در کشورهای پیشرفته خودشان نیرو دارند اما بازهم تا ببینند جوانی بسیار علم داره او را سریع استخدام می کنند و همین هم در المپیاد فنی و حرفه ای کسانی که مقام می آورند، سریعا کشور میزبان شماره شان را می گیرد، و آن ها را به کار می گیرد، اما متاسفانه در ایران عزیز ما آن قدر برخی از مسئولین برای نیل به مقاصد شخصی شان و یا خودنمایی و جلو دوربین حاضر شدن از روی کت و کول آدم بالا می روند، و از این سرمایه های عظیم غافل می مانند و متاسفانه شرایط اقتصادی رو جوری به لجن کشیدند که اصلا مردم از بس که تو فشار اقتصادی دست و پا می زنند کمتر به مشکلات جوانان رسیدگی می شود، شغل کم، گرانی زیاد، مسئولین در خواب، مردم درگیر وضع اقتصاد، خب یه جوان چه جوری می توانه ازدواج کند، در کشور امارات، دبی هر جوانی تحصیلش تمام شد دولت به کار خواهد داد و درآمدی خوبی هم به او می دهد و بعد صاحب مسکن و ماشین می کند، و اگر فرزندی متولد شود به او هزینه ای خواهد داد و هیچوقت هم در امارات اغتشاش نخواهد شد، چون دولت هایشان مردم شان را راضی نگه می دارند برای آسایش و رفاه آن ها دست به همه کار می زنند، اما متاسفانه در ایران، یارانه می دهند از اون طرف می بینی روی آب، برق، گاز، تلفن، مسکن، پوشاک، مواد غذایی، همه را گران می کنند، بابا نخواستیم یارانه، قیمت های جای اولش برگردانید یارانه برای خودتان. کالایی که ساخت کشور خودمان است، چه ربطی به دلار و برجام داره که گرانش کردین، برجام و دلار یک بازی است که می خواهید سرتان را به یک آغولی گرم کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 نظر
scroll to top