هفتبرکه: فرزاد قناعتپور، مربی حوزهی کسبوکارهای فناور و دانشبنیان، در کارگاه آموزشی «الفبای نوآفرین: آشنایی با مبانی کارآفرینی معاصر و استارتآپ» از دانش علمی و ادبی خودش استفاده کرد تا مفاهیم مدرن کارآفرینی را به شیوهای خلاق به شرکتکنندگان ارائه کند.
این کارگاه آموزشی با همکاری مرکز رشد فناوری سلامت دانشکده علوم پزشکی گراش و مرکز رشد واحدهای فناور لارستان، روز چهارشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۴ در سالن دفاعیه دانشکده علوم پزشکی گراش برگزار شد. تماشای آنلاین این برنامه نیز در بستر اسکایروم امکانپذیر بود.
قناعتپور در ابتدای این کارگاه اشاره کرد: «این کارگاه یک نشست مقدماتی برای آشنایی است و امیدوارم کارگاههای تکمیلی را هم برگزار کنیم. یکی از نکات ارزشمند این کارگاه، همکاری دو نهاد علمی در دو شهر گراش و لار است.»
این کارگاه در دو بخش برگزار شد. در بخش اول، قناعتپور مفاهیم خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی به عنوان یک سبک زندگی را معرفی کرد. دانش ادبی قناعتپور و اشاره به طیف وسیعی از روایتها، از داستانهای شاهنامه و منطقالطیر گرفته تا زندگی کارآفرینان موفق، ویژگی اصلی سخنان او در مورد مباحث مرتبط با خلاقیت بود. او گفت: «در تمامی ما انسانها خلاقیت وجود دارد. مساله مهم نحوه پرورش آن است. خلاقیت مقدمهی نوآوری؛ و نوآوری مقدمهی کارآفرینی است.» او تعریف ژوزف شومپیتر را برای کارآفرینی نیز ارائه کرد: «کارآفرینی شناسایی فرصتها، خلق ایدههای نوآورانه (ایجاد ارزش) و تبدیل آنها به کسب و کارهای موفق است که باعث ایجاد ثروت و رفاه برای فرد است و اقتصاد و سازمانها را زنده میکند.»
در بخش دوم کارگاه نیز قناعتپور مسیر کارآفرینی را از یک استارتآپ تا شرکت رشدیافته ترسیم و چند نمونه از استارتآپهای موفق در ایران و جهان را مرور کرد.
عکسهای فائزه بومه را از این کارگاه ببینید.















۱ آبان ۱۴۰۴
اولا که جناب لغزیان خیلی اصرار نداشته باشید که ادیبانه بنویسید و مثلا واژگان قلمبه سلمبه استفاده کنید مثلا عسس و محتسب درست است نه معتصب .ضمنا همان طور که خودتون گفته اید جای این بحثها در کامنت نیست پس لطفا در کامنتاتون شبهه پراکنی علیه دین نکنید اگر خوتون براتون سوال هست برید یه خورده بیشتر تحقیق کنید و مطالعتان را بیشتر کنید و گرنه شما اگر غرضی ندارید واقعا چرا به هر مناسبت یا بی مناسبت یک تعریض و نیشی به دین و دین داران و .،..عنایت میکنید .آموزه های وحیانی هیچ وقت عقل رو انکار نمیکنه بلکه با ابزار عقل و تفکر دعوت خودش رو عرضه میکنه ،اصلا اصول دین رو طرف خودش باید با تحقیق و تفکر و استدلال بشناسه و نه تقلید.تقلید تو مرحله فروع دین هست که اون هم اساسش عقلانی هست چون عقل میگه که وقتی متخصص در یک مساله ای نیستی یا متخصص بشو و یا به متخصص مراجعه بکن .لطفا الکی هم حرفهای خودتون را به میراث مردمی گراش نچسپونید اتفاقا قاطبه مردم گراش خیلی دیندار و پایبند هستن و این حرفهای شما ربطی به گراش و مردم گراش نداره .
۲۶ مهر ۱۴۰۴
سلام و سپاس جناب لغزیان عزیز. دغدغه شما ارزشمند است. هر آنچه شما از شرایط موجود درک کرده اید ما هم می دانیم و روزانه با تعداد زیادی از این جوانان و استارت آپ ها سر و کار داریم.چه در داخل و چه خارج از کشور. از دانش بنیانش تا مدواخی اش. ما هم مثل شما دقیقا منتقد وضعیتی هستیم که با به بیراهه بردن جوان به ویژه فارغ التحصیلان دانشگاهی، آن ها را با سرگرم کردن به موارد بزرگنمایی شده از مهمترین ارزش آفرینی کسب و کار یعنی کسب ثروت و رفاه دور کنیم. هدف ما نشان دادن راه ها و نمونه های کسب ثروت از مسیر علم بوده است. بی آنکه هیچ کدام از آنها بزرگنمایی شود. و هیچگاه تلاش نداشته ایم بگوییم مسیر کسب ثروت تنها از طریق مجموعه های دانش بنیان است گر چه این مسیر را افضل می دانیم. حقیقتا در نوشته ها و تحلیل ها و سخنرانی ها از استارت آپ می نویسیم از استارت آپ می گوییم اما هنوز تعریف جامع و مانع و درستی از آن نداده ایم و همچنین چارچوب هایش را به درستی نیاموخته ایم و در نشست های پیشین منطقه ای نیز کسی نبوده است در لابلای انگیزه بخشی هایش برایمان توضیح دهد. همین کلمه ی کارآفرینی که به کار می بریم در جهان امروز الزامات، تعاریف و چهارچوب های ویژه ی خود را دارد شرایطی که آگاهی از آن به هر کسب و کاری از هرجنسی جهت حضور در فضای اقتصاد محلی و جهانی اش یاری ر رسان خواهد بود اما کسی آنچنان که باید در کارگاه های منطقه ای ما را روشن نکرده است. در این نشست تلاش کردیم مسیری را روشن کنیم نه اینکه الزامی را تحمیل. وهمچنین تلاش شد این بار، مبنایی تر و متفاوت تر به برخی مفاهیم پر تکرار حوزه ی کسب و کار بپردازیم امید که زیره به کرمان نبرده و نزد جوانان علاقمند ودوستدار شرکت کننده شرمنده نشده باشیم.سلامت و پیروز باشید.
۲۵ مهر ۱۴۰۴
والله تا آنجاییکه همگان می دانند و ضربالمثل هم شده می گویند به عمل کار براید به سخندانی ( سخنرانی نیست) مگر در دنیا به غیر از حوزه دین و مدهب کار و کسبی وجود دارد که بنیان و اساسش بر علم و فن و دانشی استوار نباشد ؟ تا جاییکه گراشی قدیمی گفته دوصد آداب خواهد خر چرانی نه قرآن است که ور را ور بخوانی ، البته آداب در این جا فن وعلم و لِمِ کار معنی دارد بنا بر این وقتی چوبانی و یا چرانیدن اسب ، گاو و الاغ نیاز به دانستن و خبره بودن در دویست تا علم و فن ودانش است دیگر کار و کسب دانش بنیان چه صیغه ای است جز اینکه بخواهید عده ای از علاقمندان به تحصیل علم ودانش نوین را سر کار بگذارید و بعنوان نخبه دماغشان را بالاتر ببرید که نتوانند اطراف خودرا خوب ببینند و نتوانند به اندازه یک جوان مدواخی گراشی تولید ثروت کنند . سخنران سخن و کلام درست در راستای کار وکسب مثل همه جای دیگر خوب بیان کرده ولی راه عملی کسب ثروت ، کار آفرینی و استارت آپهای موفق همت، تلاش، فروتنی و کار و کوشش است البته در محیط مناسب که شیخ اجل سعدی شیرازی چنین سروده است ” زمین شور سنبل بر نیارد — در او تخم وعمل ضایع مگردان “. البته با پوزش و عدر خواهی از سخنران محترم کار گاه آموزشی ایشان مثل زیره به کرمان بردن است. هر روزه یک جوانی گراشی استارت آپی و یا کار وکسبی با دست خالی در ایران و یا خارج از ایران شروع می کند و اغلب هم موفق و یا در مسیر موفقیت هستند فقط چشم بینا لازم است که ببینید
۲۹ مهر ۱۴۰۴
جناب اون دین و مذهبی که ما میشناسیم و دیدیم و مطالعه کردیم بنیان و اساسش بر فکر و علم و تعقل بوده، اگر شما این طور دین و مذهب رو نشناختید تجدید نظر کنید ،برای لغزگوییهاتون یک حد و خطوط قرمزی بگذارید و خوشمزگیهاتون رو در همه موضوعات خرج نکنید وگرنه از مزه می افتید.
۳۰ مهر ۱۴۰۴
خداوند رحمان عمر هر چه آدم دلسوز است را زیاد کند و هر روزه بر تندرستی وعافیت آنها بیفزاید. از پند و اندرز شما سپاسگزارم . راستش بخواهید من قطعاً و یقیناً هرگز دنبال خوشمزه گی و یا مزه پرانی در نوشته هایم نیستم چه در یک کامنت کوتاه باشد یا نوشته های بلند. و اجباراً هم حد و خطوط قرمزها را رعایت می کنم که خدای نکرده ابواب حمعی هفت برکه را گرفتار عسس و معتصب نکنم . استفاده کردن از تاریخ شفاهی مردم گراش و بکار گیری مثلها، اصطلاحات و نقل قولها مرسوم و شناخته شده یک نوع سبک نوشتن است و من از این میراث مردمی گراش استفاده می کنم. شما سعی کنید لُب مطلب را بگیرید خیلی به حواشی بند نشوید. راستش بخواهید نمی دانم شما به چه دین و مذهبی اشاره دارید که بتیان و اساسش یر فکر، علم و تعقل استوار است. زیرا ادیان الهی که امروزه در جهان بیروانی دارند این گونه نیستند و خودشان و منصب دارانشان نیز چنین ادعایی ندارند که اساس و بنیان دین و مذهبشان بر فکر، علم و تعقل است. زیرا از دیدگاه دینی( ایمانی و الهی) اساس دین وحی الهی است یعنی پیام و کلام خدا که توسط پیامبر برای هدایت بشر آورده شده است . بنابراین اساس و بنیانش فکر، علم و تعقل نیست . امّا از دیدگاه فلسفی یا عقل گرایانه ( غیر دینی) در این نگاه انسان سرچشمه ی شناخت است. نه وحی بنابراین اساس ذین ومذهب نیز اگر بخواهند پذیرفتنی باشند باید بر علم، فکرو تعقل استوار باشدنه نه صرفا بر وحی و نقل. البته از نگاه درون دینی فکر وعلم و تعقل ابزارهای هستند که به انسان کمک می کند تا وحی را بفهمد و درست تفسیر کند نه اینکه دانش و علم و تعقل اساس و بنیان دین باشد. یک کلام اساس و بنیان دین وحی است و غیب و شاید عقل و علم وسیله درک و تایید آن باشد و لاغیر. دلسوز جان جای این حرفها در این جا و در کامنت نیست امیدوارم که مطلب را گرفته باشید. و دین جدیدی را به ما معرفی نکرده باشید