بستن

شهربین ۳: معماری رومی یا سندرم جستجوی هویت‎

هفت‌برکه – گریشنا: «شهربین» عنوان سلسله مطالبی است که حسین ناصری، دانشجوی شهرسازی، در مورد مسائل شهرسازی در گراش برای سایت گریشنا می‌نویسد. او در این مطلب، در مورد یکی از مباحث همیشگی در گراش و دیگر شهرهای ایران نوشته است: نمای ساحتمان‌ها. شاکله اصلی بحث از مقاله‌ی «پدیده نمای «رومی» و سندرم «کاخ نشینی»، زنگ خطری برای معماری ایران» نوشته‌ی آرزو منشی‌زاده و محمدیاسر موسی‌پور، منتشرشده در روزنامه شرق، شماره ۱۹۸۶، ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ گرفته شده است.

حسین ناصری: با تماشای یک نمای معماری، می‌توان به معنا و مفهوم بنا پی برد. اما به نظر می‌رسد امروزه نمای ساختمان‌ها بیش از هر زمان دیگری در تنگنای معنا و مفهوم قرار گرفته است. برای این موضوع می‌توان دو دلیل را برشمرد: یک، سلیقه کارفرما یا مالک؛ و دو، گرایش طراح به نماهای کلاسیک و نئوکلاسیک با هدف خاص کردن طرح. ‏‎به هر حال، دلیل این نوع معماری هر کدام از این موارد که باشد، به نظر می‌رسد موجی از این «نامعماری‌ها» در حال شکل‌گیری است، و رویه‌های موجود به سمتی می‌رود که این نوع معماری به یک نشانه صرف تبدیل می‌شود.

‏‎به عنوان نمونه، موج نماهای شیشه‌ای تا چندی پیش در گراش نیز دیده می‌شد. این نوع نما در معماری ایرانی وجود نداشته است و یک نشانه قراردادی در مدرنیسم است که در آن شیشه به مصالحی تبدیل می‌شود که دیده نمی‌شود و وجودش فقط برای ایجاد شفافیت است. استفاده از چنین نماهایی، برای مثال در مجتمع تجاری سیمرغ، نشان می‌دهد چگونه یک مصالح از ماهیت خود تهی گشته است و ما در حقیقت تنها معنای مدرن شدن را مصرف می‌کنیم.

امروزه اکثر روان‌شناسان تأکید دارند که نوع معماری و نمای ساختمان‌ها علاوه بر اینکه چهره شهر را تغییر می‌دهد، تأثیر زیادی بر روحیات و رفتار انسان‌ها دارد و در نهایت به هویت هر یک از ساکنین مرتبط است. به نظر می‌رسد یکی از دلایل این امر در گراش مسافرت و اشتغال برخی از ساکنین شهر به کشورهای عربی می باشد که تحت تأثیر سبک زندگی و معماری این نوع زندگی مردم این کشورها قرار گرفته اند.

اگر به خانه‌ها و بناهایی که در دهه‌های قبل ساخته شده و همچنین به معماری سنتی گراش توجه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که این نوع معماری بیان‌کننده و انعکاس‌دهنده‌ی مفاهیم فرهنگی و باورهای دینی مردم از یکسو و به تبع آن تحت تأثیر قراردادن رفتارهای مردم با این عناصر از سوی دیگر بوده است. لذا می‌توان به تفاوت نوع معماری درونگرا بودن بناها در گذشته و برونگرا بودن بناهای امروزه اشاره کرد.

موج سنگین نمای رومی

در سال‌های اخیر نیز به نظر می‌رسد موج تازه‌ای از الگوسازی و نشانه‌ای کردن نماهای رومی فرا رسیده باشد. ‏‎این روزها ساکنان شهر گراش کمتر صبحی را بدون دیدن بنای تخریب شده و کمی بعدتر ساخته ‌شدن و روییدن یک بنای جدید و پرابهت که با نمای رومی آراسته شده، آغاز می‌کنند. ‏‎پرسه زدن و چرخیدن در خیابان‌های اصلی و لبه تجاری شهر و بعد از آن محلات سطح شهر کفایت می‌کند تا ما را با حجم‌ها و عناصر تندیس‌گونه‌ی برگرفته از نمای کاخ‌های رومی و معابد یونانی مواجه کند. ‏‎روند رو به افزایش و رشد قارچ‌گونه این نوع نما که در مجامع علمی و مهندسی به نمای کلاسیک و نئوکلاسیک شناخته می‌شود، نشان از مقبولیت این نوع معماری و نما برای قشر سرمایه‌گذار و مصرف‌کننده دارد. ‏‎با رقابتی که در ایران و شهر گراش میان سازندگان و مشتریان این نوع سبک‌های انگشت‌نما به وجود آمده، بعید نیست که در آینده‌ی نزدیک شاهد مرور دوباره سیر تحول تاریخ معماری غرب (مثلا سبک‌های پرابهت‌تری همچون باروک و روکوکو) در معماری امروز ایران باشیم!

‏‎به نظر می‌رسد معماران نماهای کلاسیک و نئوکلاسیک تنها یک بهانه یا توجیه باقی می‌ماند که غیرمنطقی است: مخفی شدن پشت خواست مردم و کارفرمای خصوصی این پروژه‌ها. در حالی که ‎باید همزمان با فهم خواسته‌های جامعه، به دنبال ظهور هنرمندان و معمارانی باشیم که توان مقابله با چنین معضلی را داشته باشند. ‏‎ضمن اینکه درخواست خود مردم برای این نماها، ما را به این فکر وا می‌دارد که ریشه این نوع خواسته‌ها از کجاست؟ آیا می‌توان آن را نشات‌گرفته از عدم تنوع و جذابیت طراحی در نماهای هویت‌بخش و اصیل دانست؟ یا این که طبق اعتقاد برخی متفکران، این مساله نشان‌دهنده‌ی تمایل قشر ثروتمند برای تقلید از سبک زندگی طبقه بورژوای اروپا و مصرف متظاهرانه‌ی نشانه‌های طبقاتی در جهت خلق تمایز و هویت اجتماعی است؟

 

دو مطلب پیشین ناصری را بخوانید:

شهربین ۱: پیاده‌راه‌ها را فدای پارکینگ نکنید

شهربین ۲: مردم را فقط به سرعت‌گیر عادت داده‌ایم

7 نظر

  1. من نماهای رومی زیادی رو در مسیر کاشان و اصفهان دیدم.اونجاها که اصالت منحصر بفردتری در معماری ساختمان وبناها نسبت به گراش داره.پس کل کشور درگیر این هجمه ست

  2. با سلام.عرض کنم شهر گراش با توجه به اینکه در بسیاری از شهرستان ها فارس و خوزستان سفر کرده ام هنوز در ساخت میدان و اتصال خیابان ها به هم و نداشتن کمربندی خیلی نسبت به شهرستان ها عقب هست و شهردار خیلی در دوره های قبل کند عمل کرده هست.به نظر من باید به کار زیباسازی میادین و اتصال خیابان ها به هم باید شتاب دهد .در زمان قایدی شتاب خوبی داد و خوب رو به جلو رفت ولی دوباره داره در جا میزنه .همین ورودی از سمت اوز نگاه کنید نداشتن پایه نور در بلوار ورودی و میدان نیمه کاره و روشنایی نداشتن پایه های نور کنار جاده در شب اصلا در حد یه شهرستان نیست که اینجور باشه

  3. جناب آقای گزارشگر نمی‌دانم مدرک شما مهندسی عمران است یاخیر ولی معلومه معلومات جنابعالی کامل نیست اولا که نمای رومی نماد ایران باستان است و اروپاییان از ما به سرقت برده اند و اگر بخودتون کمی زحمت بدهید و به بناهای تاریخی بجا مانده از ۲۵۰۰ سال پیش بازدیدی بفرمایید مشاهده خواهید کرد. نماد اروپاییان همین برجهای شیشه ای و زرق و برق ساختمان‌ها و برجها است

    1. این صحبت که نمای رومی نماد ایران باستان است یک فرضیه مطلقا نادرست است و اروپاییان از ایران به سرقت برده اند صحبتی بسیار نادرست تر
      اول معماری اروپا از عهد عتیق تعریف و جایگاه خود را دارد و معماری ایرانی پیش از اسلام نیز تعریف و جایگاه دیگر
      دوم با کمی مطالعه در خصوص تاریخ معماری ایران و تاریخ معماری اروپا، این صحبت مطلقا از اساس رد می می شود
      سوم این اظهار نظرات از آن دست صحبت هایی است که کاسب کاران نمای رومی به خورد ملت می دهند تا بتوانند بازار کارشان را همراستا با منافع شخصی پیش ببرند…
      بیشتر افرادی که یک روز نمای کامپوزیت کار می کردند حالا نمای رومی کار می کنند و تا چند سال دیگر باز یک نمای دیگر که مطابق با سود و منفعت مالی است نه تاریخ و میراث معماری گذشتگان ما…
      و در آخر یک سوال ساده؛
      چرا اخیرا اجرای نمای رومی در شهرهای همجون یزد ممنوع شده است؟؟؟
      این نوع نماها حتی در کشورهای اروپایی همچون یونان و ایتالیا نیز به این شکل فرصتی برای عرض اندام ندارند و اجرا نمی شوند.

  4. گزارشگر نمای اسلامی با ایرانی اشتباه متوجه شده است نمای رومی متعلق به ایران باستان است که از ایران به رم و یونان رفته است

  5. خداییش اگه کلات از وسط گراش بردارن هیچی ازش نمیمونه نه میدان درستی از سمت اوز و لار داره نه خیابون بزرگی نه کمربندی حالاحالا کار داره تا یه شهرستان واقعی بشیم.

  6. درود
    معمولا کار ما اینه که نهی می کنیم. فقط می دونیم چی نکنیم. راه حل هیچ وقت ارائه نمی دیم. همیشه در همه ی موارد و موضوعات مختلف همینه داستان.
    الان در بحث نمای ساختمان ، خب کامپوزیت که بده (که واقعا هم بده) نمای رومی نکنین، سقف شیرونی هم که مخصوص شماله، نمای سرامیک هم که خطرناکه نباید باشه، و نماها و متریال های مختلف.
    خب پس جه کنیم؟
    من فرضا می خوام سبک نیاکانمون خونه بسازم. مثل خونه پدربزرگ. چهار طرفه. اونو چرا ممنوع کردین؟ چرا شهرداری اجازه ساخت نمیده؟
    مگه هویت ما نیست؟
    شهرداری به خاطر حق مشرفیت و سایه و نمی دونم از این دست قوانین با عنوان های مختلف می گه این سبک مجوز نداره. پس هویت ما رو چطوری حفظ کنیم؟
    واقعا برام سواله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 نظر
scroll to top