بستن

ایرج افشار از لار و گراش می گوید

گریشنا: مرحوم ایرج افشار، از پژوهشگرانی بود که ایام زیادی را به سفر به اطراف و اکناف ایران گذرانده است. سال ها پیش سفری به لارستان و گراش و دیگر نواحی داشته اند. گریشنا به مرور برخی از این سفرنامه را به علاقه مندان تقدیم می دارد.

یغما » شماره ۳۳۴ (صفحه ۲۱۱)

لارستان ناحیتی است پرمایه و دیدار کردنی،مخصوصاً اگر احمد اقتداری هم باشد و همه جا به علت حضور او مراسم‏ عز و احترام انجام گیرد و مسافر در خصب نعمت سفر کند.

بیست سال پیش که اقتداری کتاب های فرهنگ لارستانی و لارستان کهن را منتشر ساخت‏ اول باری بود که لارستان به طور تاریخی و فرهنگی مورد معرفی قرار گرفت و خواستاران‏ اطلاعات تاریخی می‏توانند بدان کتاب مراجعه کنند.

راستی باید از انجمن آثار ملی پرسید چرا از اقتداری نخواسته اند که قبل از تألیف‏ کتاب های مربوط به خوزستان تألیفی دربارهء لارستان و مناطق همسایهء آن بنویسد و عکس و وصف آثار و ابنیه‏ای را که بسیاری از آنها در حال انهدام است در کتاب ثبت و ضبط کند و تعجب است که اقتداری چنین کاری را نکرده است!

« لارستان کهن »تألیفی است بیشتر براساس مآخذ و مدارک مکتوب.بسیار هم مفید ولی‏ آنچه اکنون بر محققان محلی فرض و وظیفت ملی است مکتوب ساختن مطالبی است که در سینه‏های‏ آدمی است و یا بر سینهء سنگها و دیوارها.بی تردید قصور اقتداری درین باب مورد شماتت‏ لاریان و آیندگان است.

در دومین سفر به لار کاروان سرای نو بیش از آثار دیگر جلب توجه کرد.طرح اصلی‏ این کاروانسرای بزرگ همانندست با دیگر کاروان سراهائی که در شهرها برای تجارت میان‏ شهرها ساخته می‏ شد.آنچه آن را زیبا و چشمگیر کرده است ستون های سنگی خوشرنگ یک‏ پارچه و قطوری است که نگاهبان ایوان پیش روی حجرات است.اما افسوس که این‏ کاروانسرا اگرچه در میدان اصلی شهر قرار دارد از رونق و آبادانی قدیم افتاده است.

چند تا از ستونها به علت زلزلهء چند سال قبل در غلطانیده شده و بر زمین نقش شده است.بسیاری‏ از حجرات حال نکبت‏ باری یافته ‏است و معلوم نیست چرا چنین بنای محکم و فضاداری‏ برای مجموعه‏ ای از کتابخانهء عمومی و کودکان و کاخ جوانان و چاپخانهء سیاحتی و تفریحات‏ سالم و نظایر آن خریداری نمی‏ شود. شاید به این علت است که هر دستگاهی دلش می‏ خواهد در بنائی مستقل باشد. مسلماً اگر این کاروان سرا به مهمان سرای جلب سیاحان هم اختصاص‏ می ‏یافت دلپذیرتر از آن ساختمانی می‏ شد که اکنون می ‏خواهد برای مهمان سرا بسازند.

اختصاص کاروانسرائی شهری که درمیان شهر قرار دارد به مهمان سرای ساده ثانی اثنین هتل‏ شاه عباس در اصفهان می‏ شد و مرکزی بسیار دیدنی و موجب ناموری شهر لار.

پیش از این که به وصف بنای دیگر بپردازیم کتیبه کاروان سرای نو را نقل کنم:

به عهد ناصر دین پادشاه عدل شعار خدیو ملک عجم شهریار جم آثار به حکم میر مهین حضرت قوام الملک‏ سمی شاه خراسان امیر فارس مدار به سعی فتحعلی‏خان،به عین همت او شد این رباط میشد بنا به خطهءلار۱ تو ای خدای جهان این بنا و بانی را ز حادثات جهان در پناه خویش بدار به نغمه مرغ سحر خواند بهر تاریخش‏ گذشته است ز دوران هجرت هزار سیصد چار

کاروان سرای نو از یادرگاهای فتحعلی‏ خان گراشی و دوران حکومت اوست.این‏ فتحعلی ‏خان آبادانی های بسیار در لار و گراش کرد و هموست که قیصریهء عصر صفوی را نیز۱-در عده‏ای از فرمان ها همین اصطلاح«خطهء لار»دیده می‏ شود.مرمت کرد.بر چهار طرف درهای بازارهای قیصریه چهار سنگ تاریخ نصب شده و بر سنگ‏ سمت جنوبی قطعه شعری نقل شده است:

به عهد خسرو صاحبقران ناصر دین‏ که داشت ملکت ایران زمین به زیر نگین‏ مثال دادهء فرمان او قضا و قدر پناه جستهء درگاه او زمان و زمین‏ خدیو لار خداوندگار عدل شعار که بود همت توفیقش از یسار و یمین‏ به نام فتحعلی‏خان ز فرط جود و سخا به رخش همت حاتم صفت نهادی زین‏ نمود احیا این قیصریه را پس از آنک‏ گذشته بود ز ویرانیش شهور و سنین‏ چه قیصریه که از شرم او هنوز چکد عرق ز عارض چین وز چهرهء ماچین‏ ز هجرت نبوی بود هزار و سیصد سال‏ که شد تمام و بر او کرد آسمان تحسین‏ به جان پاک،بر ابدان پاک باعث خیز؟؟؟ هزار رحمت حق جاودانه باد قرین

و بر سنگ هایی که بر درهای سه جانب دیگر نصب شده ‏است چنین نقر شده ‏است:

«الملک لله»در عهد سلطنت پادشاه عادل ناصر الدین شاه به تایید الهی فتحعلی‏خان‏ گراشی به ساختن این بنای عالیه‏[موفق‏](۱)گردید.در شهر شعبان سمت اتمام پذیرفت.۱۳۰۱ قیصریه از بناهای عصر شاه عباس صفوی است که در ۱۰۱۵ به اهتمام حاجی قنبر علی‏ بیگ ذو القدر جهرمی وزیر خطهء لار ساخته شد و کتیبه ‏ای در دورهء گنبد آن نصب است که‏ نام بنای آن بدین صورت آمده ‏است:«عمل استاد نور الدین محمد احمد کلاه سبا بنا».

اینک بدین ظریفه بپردازیم که در حق فتحعلی‏خان گفته‏ اند.مشهورست که چون ساختمان‏ کاروان سرا و میدان قیصر و غرفه‏های اطراف بازار آن به اتمام رسید فتحعلی ‏خان از یکی‏ از ندمای خویش به نام«حاجی آخوند»پرسید که این میدان با میدان نقش جهان اصفهان‏ چه فرقی دارد؟حاجی آخوند گفت: همان فرق که بین تو و شاه‏ عباس است!

مدیر گروه مطالعات فرهنگی رادیو فرهنگ سردبیر نشریه افسانه ویِژه گراش شاعر، پژوهشگر فرهنگ عامه، تاریخ و ادبیات در جنوب فارس مدیر انتشارات همسایه مدیرعامل موسسه فرهنگی هفت برکه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0 نظر
scroll to top