هفتبرکه: دکتر احمد اقتداری که نام او با خلیجفارس پیوند خورده است یکی از مفاخر ایران و گراش است که تالیفات زیادی در زمینهی تحقیق، پژوهش خلیجفارس دارد و عنوان «پدر مطالعات خلیجفارس» گرفته است. به مناسبت سالروز درگذشت او (۲۷ فروردین ۱۳۹۸) یادداشتی از صادق رحمانی نویسنده و شاعر نامآشنای گراشی و وصی فرهنگی دکتر اقتداری در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) منتشر شده است که در هفتبرکه نیز بازنشر میشود.
گروه تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – صادق رحمانی، وصیّ فرهنگی احمد اقتداری: «احمد اقتداری» یکی از چهرههای برجستۀ فرهنگ، تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران بهویژه در حوزۀ جنوب ایران، خلیج فارس و لارستان است. مجموعه آثار او شامل تألیف، تصحیح، ترجمه، سخنرانی، یادداشت، شعر، نامه و مدخلنویسیها، عرصۀ گستردهای از فعالیتهای علمی، ادبی، تاریخی و فرهنگی را در بر میگیرد. تحلیل فهرست آثار او، بهویژه کتابهای نوشتهشده، ویراسته و چاپنشده، تصویری ژرف از اندیشه، دغدغهها و رویکردهای پژوهشیاش نشان میدهد. گفتنی است که احمد اقتداری، صبح سهشنبه، ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ در بیمارستان آسیا در تهران، درگذشت و طبق وصیتش در مقبرۀ آلدهباشی در گراش به خاک سپرده شد.
اول: گزارش تحلیلی از فهرست آثار احمد اقتداری
۱. رویکرد تاریخی-جغرافیایی
از میان آثار اقتداری، بیشترین تمرکز او بر تاریخ، جغرافیای تاریخی، فرهنگ و مردمشناسی جنوب ایران و سواحل خلیج فارس مشهود است. کتابهایی مانند: – خلیج فارس (۱۳۴۵)؛ – آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان (۱۳۴۸)؛ – دیار شهریاران (۱۳۵۴)؛ – خوزستان و کهگیلویه و ممسنی (۱۳۵۹)؛- ارجان و کهگیلویه (ویراسته، ۱۳۵۹)، بیانگر علاقهمندی خاص او به حفظ و بازنمایی میراث تاریخی نقاط کمتر شناختهشدۀ جنوب کشور است. او بهگونهای تخصصی به معرفی بقایای تاریخی، آثار معماری، آیینها و تحولات سیاسی-اجتماعی این مناطق پرداخته است.
۲. اهمیت فرهنگ بومی
اقتداری با کتابهایی مانند: – فرهنگ لارستانی (۱۳۳۴)؛- لارستان کهن (۱۳۳۴)؛ – زبان لارستانی، به کوشش صادق رحمانی (۱۳۸۴)، به ارزشمندی زبان، گویش و فرهنگ بومی منطقۀ لارستان پرداخته است. آرای او در این زمینه، جایگاه ویژهای برای فرهنگهای محلی در هویت ملی ایران تعریف میکند. این میتواند در راستای جریانهای فرهنگی دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۷۰ دیده شود که نوعی بازگشت به هویتهای خرد منطقهای را مدنظر داشتند.
۳. پژوهشهای آرشیوی و تصحیح متون
اقتداری نهتنها نویسنده، بلکه محققی در بازخوانی و ویرایش منابع تاریخی نیز هست. وی به تصحیح بسیاری از متون تاریخی پرداخته که برخی از آنها عبارتند از: – بندرعباس و خلیج فارس اثر سدیدالسلطنه؛ – سفرنامه سدیدالسلطنه؛ – صید مروارید؛ – یادداشتهای سدید؛ – دیوان شیدای گراشی. این اقدامات نهتنها برای گشودن مسیر تحقیق برای آیندگان بلکه برای پاسداری از میراث مکتوب نواحی جنوبی کشور اهمیت دارد. اقتداری در این متون کوشیده تا با تحشیه و توضیح، متون کهن را به شکلی قابلفهم به مخاطبان معاصر ارائه دهد.

۴. پیوند دین، عرفان و ادبیات
سهگانههای «بشنو از نی» و «سایه سیمرغ»، برگرفته از مثنوی معنوی مولوی و منطقالطیر عطار، نشان از علاقۀ اقتداری به ادبیات عرفانی دارند. همچنین کتاب دولت عشق (۱۳۹۲)، با تمرکز بر عرفان و تخت جمشید، جلوهای از نگاه تلفیقی او به عرفان و تاریخ باستان ایران است.
۵. از پژوهش آزاداندیشانه تا سیاستپژوهی
اقبالی نسبت به پرداختن به مسائل سیاسی-تاریخی در آثار اقتداری دیده میشود. کتاب «گناه نابخشودنی: جدایی بحرین از ایران» (۱۳۹۹) به شکلی روشن نشان میدهد که اقتداری تاریخ را از منظر مصالح ملی و مسئلۀ سرزمینی نیز دنبال کرده است.
۶. نگارش شخصی و خاطرهنویسی
کتاب خاطرات «کاروان عمر» (۱۳۷۲) یادآور نوعی روایت زندگی در متن رویدادهای فرهنگی-سیاسی دوران پهلوی دوم تا انقلاب اسلامی است. این خاطرات سهم مهمی در شناخت خاطرۀ فرهنگی نخبگان ایرانی دارد.
۷. غنای آثار منتشرنشده
تعداد قابل توجهی از کتابهای اقتداری هرگز به چاپ نرسیدهاند. عناوینی همچون: – چرا ایرانیان شیعه شدند؛ – تصوف در سواحل خلیج فارس و شاعران منطقه؛ – وقایع انقلاب مشروطیت در لارستان و سواحل خلیج فارس، نشانهای از تنوع موضوعی و دامن وسیع مطالعات اقتداری هستند. بیتردید، انتشار این آثار میتواند ابعاد ناپیدای بیشتری از اندیشۀ او را در اختیار پژوهشگران قرار دهد.
مرور آثار احمد اقتداری، ما را با چهرهای چندوجهی آشنا میکند: پژوهشگر تاریخ، حافظ فرهنگ بومی، ایرانشناس، ادیب، نویسندۀ ادبیات عرفانی، و حافظ میراث اسنادی جنوب کشور. رویکرد منظم، مستند و علمی او در کنار وسعت حوزههای موضوعی، اقتداری را به یکی از مهمترین چهرههای فرهنگی قرن ۱۴ شمسی بدل کرده است. تلاشهای او نهتنها واجد ارزش علمی که حامل پیامی فرهنگی و ملی نیز هستند؛ پاسداری از میراث تاریخی و شناخت دوبارۀ هویتهای محلی در قالب یک ایران بزرگ و یکپارچه.

دوم: گزارش تحلیلی آثار مقالهای احمد اقتداری
احمد اقتداری (۱۳۰۴–۱۳۹۸)، مؤلف، تاریخنگار، ایرانشناس و پژوهشگر برجسته تاریخ و فرهنگ جنوب ایران، نمایندۀ نسلی از مورخان و محققانی است که با عشق به سرزمینشان، منابعی بیبدیل برای تاریخنگاری محلی و ملی فراهم کردند. در میان مجموعه آثار متنوع اقتداری، مقالات او جایگاه ویژهای دارند؛ نهتنها به لحاظ کمّیت، بلکه از نظر کیفی نیز محتوایی عمیق، ملتزم و گاه پیشرو را عرضه میکنند. بررسی تحلیلی مجموعۀ مقالات اقتداری (اعم از چاپشده، چاپنشده، ترجمهها، مقدمهها، مدخلها و یادداشتها) نشان میدهد که سیر توجه او به موضوعات مختلف، با گرایشهای فکری، دغدغههای فرهنگی، و تحولات زمانه در پیوند بوده است.
۱. موضوعشناسی محتوایی مقالات
بررسی مضمون مقالات، نشان میدهد تنوع گستردهای از حوزههای تخصصی و مطالعات میانرشتهای در آثار اقتداری مطرح است. میتوان این مضامین را به گروههای عمده زیر طبقهبندی کرد:
الف) زبانشناسی و گویشها
از نخستین مقالات اقتداری به زبانشناسی اختصاص داشتهاند. از جمله: – «مثلهای لارستانی» (۱۳۳۳)؛ – «نکتههای دستوری در لهجههای لارستان» (۱۳۳۴)؛ – «ترانهای در لهجۀ بستکی» و «لهجۀ فیشوری» (۱۳۴۲)؛- «خنج-مخ»، «دو بیت شعر به لهجۀ اوزی»، «چشترکو»، و…. او با تمرکز بر گویشهای منطقهای لار، خنج، بستک، فیشور، و دیگر نقاط جنوب ایران، نقشی کلیدی در شناسایی و ثبت زبانهای محلی ایفا کرده است و تا حدودی آغازگر مطالعات فولکلور زبانی این مناطق در ایران بهشمار میرود.
ب) تاریخ و جغرافیا
سهم عمدهای از کارهای اقتداری به موضوعات تاریخی و جغرافیایی خلیج فارس، خوزستان، یزد، سیراف، بندرعباس، ایران دوران صفوی، ساسانی و باستان اختصاص دارد. مقالاتی مانند: – «خلیج فارس و نام آن»، «سرگذشت چهار جزیره در خلیج فارس»؛ – «اسناد فارسی، عربی و ترکی در آرشیو ملی پرتغال دربارۀ هرموز»؛ – «تاریخ جهانگیریه و بنیعباسیان بستک»؛ – «جستجو در بقایای زیگورات ایلامی در گتوند شوشتر»؛ همگی حاصل پژوهشهایی مستند، میدانی، و استفاده از آرشیوهای داخلی و خارجیاند.
ج) بررسی متون کهن، نقد ادبی و اسطورهشناسی
اقتداری در طول چند دهه، توجهی نیز به متون عرفانی، شعری و اسطورهای داشت: – بررسی شاهنامه فردوسی و شاهنامهشناسی در جنوب ایران؛ – تحلیل منابع درباره زندگی مانی، یا سفرهای ناصرخسرو؛ – مفاهیمی چون گردونه مهر، نقشه نقش رستم، یا ریشهی سه لغت کهنه فارسی؛ – مقالات مرتبط با اشکال الاقالیم، فن حروفنگاری، و سخنان فلاسفه.
د) نقد فرهنگی، آموزشی و نشر
در بستر تحولات اجتماعی دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، اقتداری دربارۀ مسائلی چون مطالبات بومی، وضعیت نشر در ایران و چالشهای فرهنگی نیز قلم زد: – محاکمۀ خلیجفارسنویسان؛ – دربارۀ آیندۀ نشر کتاب در ایران؛ – واقعیت تمدن غرب و حقیقت شرق؛ – چرا مشروطیت پا نگرفت؟؛ این مقالات غنای فکری – سیاسی او را عیان میسازد.
ه) پژوهشهای ویژه دربارۀ خلیج فارس
اقتداری را بیاغراق میتوان مورخ رسمی «خلیج فارس» دانست. مقالات پرتعداد و منظم او دربارۀ هویت ایرانی خلیج فارس، جزایر سهگانه، حاکمیت دریایی، کشتیرانی و راههای تجاری ایران در خلیج فارس و دریای عمان، از اصیلترین منابع پژوهشی امروز محسوب میشوند. توسعۀ مجدد این مقالات در قالب مجموعههایی نظیر «مطالعات خلیج فارس» یا «خلیج فارس از دیرباز تا کنون» بیانگر جایگاه درخشان او در این حوزه است.

۲. بازنشرهای مکرر: نشانۀ پویایی و اهمیت پژوهش
مقالات منتشرشدۀ اقتداری در مجلات تخصصی و ادبی چون آینده، فرهنگ ایرانزمین، بخارا، راه و بار، یغما، گوهر، و اطلاعات سیاسی – اقتصادی چاپ شدهاند. بسیاری از آنها بعدها در قالب کتابهایی مانند: – کشتۀ خویش (۱۳۵۷)؛ – لارستان کهن و فرهنگ لارستانی (۱۳۷۱)؛ – زبان لارستانی، به کوشش صادق رحمانی (۱۳۸۴)؛ – خلیج فارس از دیرباز تا کنون (۱۳۸۷) چاپ مجدد شدند؛ نشانهی تداوم اعتبار پژوهشی آنها و مطالبۀ علمی جامعۀ آکادمیک از بازخوانی آنها.
۳. نظممندی و تنوع زمانی
مقالات اقتداری طی بازهای هشتدههای نگاشته شدهاند – از دهۀ سی تا دهۀ نود خورشیدی – و در تمام سالها، تحقیقی مستمر و نظاممند از او دیده میشود. او نهتنها آغازگر مطالعات بومی مدرن در ایران است، بلکه در پیری نیز تولید علمی خود را متوقف نکرد.
۴. مقالات چاپنشده: گنجینهای مغفول
در کتاب «کاروان عمر» فهرستی از صدها مقالۀ دستنویس اقتداری آمده که هنوز به چاپ نرسیدهاند. عناوینی مانند: – آتشکده کاریان؛ – گوچئهر شاه بازرنگی؛ – قلعه اژدهاپیکر؛ – واژههای بازمانده از پهلوی در جنوب؛ – نظری به لهجههای کهگیلویه؛ – … و دهها نوشتار دربارۀ واژهشناسی، افسانهها، کلمات فراموششده.
امید میرود این گنجینه در پروژهای خاص انتشار رسمی یابد.
۵. ترجمهها، مقدمهها، مدخلها: حلقههای تکمیلی
در کنار مقالات، اقتداری بسیاری از متون لاتین، روسی، فرانسوی، عربی و ترکی را ترجمه کرده، برای آثار تحقیقی یا تاریخی مقدمه نوشته و در دانشنامههایی معتبر (مانند ایرانیکا، دانشنامۀ جهان اسلام) مدخلهایی نگاشتهاست. این تنوع سبک و گونه، دامنۀ دانش او را در گسترهای فراتر از محدوده جغرافیایی جنوب ایران اثبات میکند.
اقبالی که احمد اقتداری به مقالهنویسی داشت، برخاسته از یک رویکرد روشنفکری مبتنی بر «شهروند-پژوهشگر» بود؛ کسی که وظیفه دارد هم مردم سرزمین خویش را از گذشتهای گاه پوشیده آگاه کند، و هم مرزهای علمی ایران را در برابر ادعاها و هجمهها (چه فرهنگی و چه سرزمینی) حراست کند. مقالات او شبکهای غنیاند از دانش زبان، تاریخ، جغرافیا، مردمشناسی، شناخت اقوام، فولکلور و مطالعات خلیجفارس.
این کارنامه نهتنها بازتاب یک عمر پژوهش، بلکه تابلویی از یک نسل متعهد از ایرانشناسان است؛ کسانیکه دانش را ابزار هویتسازی، گفتوگوی اقوام و مقاومت فرهنگی میدانستند.
احمد اقتداری در سال ۱۳۸۷ حدود پنجهزار نسخه از کتابها، اسناد و تصاویری را که طی سالیان جمعآوری کرده بود، به مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرد. این کتابخانه هماکنون با نام «کتابخانۀ خلیج فارس» در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی قرار دارد. کتابهای چاپنشده و دستنویس ایشان به این مرکز واگذار شده است. از این مجموعه، «سفرنامۀ سدیدالسلطنه» را بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در سال ۱۳۹۳ تجدید چاپ کردهاست. کتاب «گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران: رفراندوم دروغین» یک سال پس از درگذشت اقتداری و بهکوشش امیرحسین مرادخانی در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی چاپ شده است و کتاب «تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران» که در سال ۱۳۷۰ در نشر دنیای کتاب به چاپ رسیده بود، در سال ۱۴۰۴ بههمت مرکز پژوهشی میراث مکتوب و بهکوشش علیرضا خلیفهزاده، بازچاپ خواهد شد.
ضروری است برای ارجنهادن به چنین تلاش سترگ مجموعۀ کامل مقالات چاپنشدۀ اقتداری به شکل علمی و درخور منتشر شود. همچنین امکان پژوهش در حوزههای آثار او برای نسلهای جدید تسهیل شود. مسیری که اقتداری به دانش بومی ایران گشود، هنوز راهی بلند برای پیمودن دارد.

۲۷ فروردین ۱۴۰۴
روحش شاد بزرگ مرد گمنام این سرزمین ، یادش گرامی و همیشه جاویدان باد .