هفتبرکه – کلاک: در ششمین گفتگوی مجله تصویری کلاک نوبت به بانوان رسید. زهرا خواجهزاده خود را آدم منظمی میداند که مارک سختگیری خورده است.
زهرا خواجهزاده متولد ۷ آبان ۱۳۴۰ و فرزند زینالعابدین خواجهزاده است. مدارس سلیمی، سبزواری، اکبری مدارسی او در دوران تحصیل است. بخشی از دوران تحصیل دختران در آنسالها به صورت خاصی برگزار میشد. خواجهزاده میگوید: «سالهای اول و دوم راهنمایی، کلاسهای مدرسه دخترانه به دلیل کم بودن تعداد دانشآموزان در خانه حاجی دیدار و خانه ابوالحسنخان تشکیل میشد و به صورت غیر رسمی زیر نظر مدرسه پسران بودیم.»
خواجهزاده و دختران دیگر، یکی از نخستین نشریات گراش به نام ارشاد را منتشر میکردند. خواجهزاده در مورد تحصیلات دبیرستان میگوید: «سه روز اعتصاب غذایی کردم تا خانواده موافقت کردند برای تحصیل دبیرستان به لار بروم.»
پایان دوره تحصیلات دبیرستان او با انقلاب فرهنگی همزمان شد و این مساله تحصیلات دانشگاهی او را به تاخیر انداخت. بعد از ازدواج و تولد سه فرزند، چند سالی را در بیمارستان گراش شاغل بود. از سال ۱۳۷۴ تحصیل در رشته ادبیات فارسی را دانشگاه پیامنور جهرم آغاز کرد: «مسیر جهرم در آن سالها از سمت فیروزآباد بود و سرویسها کم بود. یادم میآید گاهی بلیت گیرم نمیآمد و بچهها در گراش بودند. احساس مادریام گل میکرد و همانجا مینشستم گریه میکردم.»
از سال ۱۳۸۴ تحصیل در دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد فیروزآباد در رشته زبان و ادبیات فارسی آغاز کرد. او همچنان در ۵۷ سالگی در حال تحصیل و دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی در بوشهر است.
خواجهزاده از سال ۱۳۷۶ وارد آموزش و پرورش شد. پیش از مدیریت پیشدانشگاهی و دبیرستان نمونه امام رضا(ع) در دبیرستان و دانشگاه ادبیات فارسی تدریس کرد. خود او هم تایید میکند که مارک سختگیری گرفته است. خودش میگوید: «از نظم و سختگیری بدی ندیدم و خیلی جاها کمکم کرده است.»
در این قسمت کلاک از او در مورد چند مساله چالشبرانگیز پرسیدیم. او در مورد ازدواج دانشآموزی معتقد است: «من با ازدواج دانشآموزان تا پیش از دیپلم و در دوره دبیرستان مخالفم. این ازدواجها بیشتر بر پایه احساس است و نمیتواند پایه درستی داشته باشد.»
مدیر دبیرستان نمونه امام رضا(ع) در مورد رشته انسانی میگوید: «رشته انسانی خیلی مظلوم واقع شده است و تصور اجتماع در مورد رشته انسانی تصور نادرستی است. سعی میکنم به این رشته بها داده شود تا خودشان را پیدا کنند.»
از خواجهزاده در مورد حاشیههای مدیریت در دبیرستانهای دخترانه گراش هم پرسیدم. خواجهزاده در مورد بخشی از این دردسرها میگوید: «اگر یک مادر ناآشنا بیاید مدرسه، خود بچهها میدانند که برای چه به مدرسه آمده است.»
زهرا خواجهزاده نقش همسرش احمد نوروزی که از معلمان باسابقه گراش است را در زندگیاش مهم میداند. محبوبه نوروزی و مهدی نوروزی فرزندان این زوج نیز تقریبا مسیر والدین خود را طی کرده و در دانشگاههای منطقه تدریس میکنند. فاطمه نوروزی هم در مجموعه آبشاراندیشه شاغل است. زهرا خواجهزاده در مورد محیط خانواده خود میگوید: «آن طور که روی زبان افتاده است جدی نیستم. شاید این به خاطر فرم چهرهام باشد!»
این آخرین گفتگو از فصل دوم مجله تصویری کلاک بود در قسمت پایانی خلاصهی شش گفتگو با فرهنگیان گراش منتشر خواهد شد. ابوالحسن محمودی سردبیر مجله تصویری کلاک است. محمد رستمپور، محمدامین نوبهار و احمدرضا خودکامه به عنوان تصویربردار و احسان شامحمدی به عنوان صدابردار و نورپرداز در ضبط فصل دوم کلاک همکاری داشتهاند. احمدرضا خودکامه تدوین این کار را بر عهده داشته است.
قسمت ششم از فصل دوم کلاک را در آپارات ببنید:
همین مصاحبه را میتوانید در یوتیوب هم ببنید:
حميد
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷
وقتی خانم مدیر از زیر عینک به دانش اموز نگاه میکنه فاتحه دانش اموز خونده هست ?
این جمله ی اقای خبرنگاره
خودتون قضاوت کنین ایا همچین شخصی میتونه مدیر دبیرستانی باشه که هرسال درسخوان ترین و با استعداد ترین دانش اموزان گراش به اونجا میرن ؟؟؟
ایا میزان شیطنت این دانش اموزان اونقدری هست که انقدر خشک برخورد شه؟
تو سه سال دبیرستان چه اتفاقی واسشون می افته که انقدر افت دارن؟
چرا بی انگیزه میشن؟؟؟
حميد
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷
من سابقه ی مدیریت نداشتم ولی حدود دو تا سه سال زیر دست همچین ادم های تو اموزش و پرورش بودم همسال ایشون فکر میکنن روش زندگی خودشون درسته یا روش زندگی هرکی دکتر و مهندس شده. متاسفانه ما همیشه دیر متوجه میشیم همچین ادم های تو اموزش و پرورش دارن استعداد ها رو هدر میدن. یه مدیر خوب با یه جمله میتونه مسیر تنبل ترین و بی انگیزه ترین دانش اموزو عوض کنه همینطور که استادان گرامی اقای مصطفی خورشیدی و اقای ناصری با بنده کردن
ایشون با خشونت و زور میخوان دانش اموزان را درسخوان کنند که قطعا این کار بی انگیزگی میاره.
حميد
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
نتایج اماری هست که هرسال توسط سازمان سنجش ارائه میشود و نمرات امتحان نهایی دانش اموزان
نه نظر افراد موفق راجع به ایشون
حميد
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
شهروند عزیز
۱به کار بردن کلمه ی چموش برای تعریف رفتارهای یک انسان کار درستی نیست.
۲یک مدیر خوب این انرژی جوانیو تو مسیر درست قرار میده نه اینکه سرکوبش کنه. دیگه دوره ی این روش از مدیریت تمام شده. کمی شهر گراش را با لار مقایسه کنین مگه دخترهای ما از نظر بهره ی هوشی کمترند؟؟؟؟
وجود همچین افراد خشکی تو نظام اموزش و پرورش دلیل اصلی دلسردی دانش اموزان هست
شهروند
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
بهره هوشی دخترهای گراش اگه بیشتر نباشه، کمتر نیست ولی دخترهای دهه شصت گراش مشغول عروس کردن دختر و پسرهاشون هستند (مادر زن شدن)، دخترهای دهه هفتاد مشغول دنیا آوردن بچه دوم و سوم شون هستن، دخترهای دهه هشتاد هم تازه عروس هستند یا در حال تدارک مقدمات ازدواج و جهیزیه و … ولی همه این نسل های دخترهای لاری چی؟؟؟؟؟
همه اش تقصیر معلم و آموزش پرورش نیست که دلسرد شدن! فرهنگ و تربیت خانوادگی پس نقشش چی میشه! خوبه چندتا دخترهای گراشی تحصیل کرده تیزهوشان لار براتون نام ببرم که سن کم ازدواج کردن و الان خونه دارن؟ البته ازدواج سن کم خیلی خوبه به شرطی که جلو پیشرفت دخترا رو نگیره
شهروند
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
دختری که تا اذان صبح توی اینستاگرام و واتساپ و … میگرده و صبح خسته و خواب آلود میاد سر کلاس چطوری حرف های معلم و راهنمایی هاش میره توی گوشش؟ دختری که فکر و ذکرش مدهای روز و نامزدی و رسم و رسوم های من درآوردی هست چقدر حواسش به درس و پیشرفت میره؟
خدا وکیلی اول از شرایط تربیتی اینا توی خونه ایراد بگیریم بعد مدرسه
محمد
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷
با احترام به بقیه دوستان
شما که اینقدر با امار و دقیق هستید ولی بد نیست نگاهی به کامنت خودتان کنید!!!!
دادن لقب پادگان نظامی به یک مدیر
و به رشیخند گرفتن یک مدیر زحمت کش
و زیر سوال بردن مدیریت ایشان !!!!
کسی میتونه انتقاد کنه که در همان حوزه خودش حداقل یک دوره را سپری کرده باشه و با مشکلات و نواقص یک مدرسه واقف باشه
مدیریت یک مدرسه با یک جمله خلاصه نمیشه دوست عزیز
هر ادمی یک پوهنهای مثبت داره و یک نکات منفی
مثل اینه من بخوام از بتهوون موسیقدان معروف المانی خرده بگیرم و انتقاد کنم (همان کاری که موسیقی دوستان ایرانی در ان تبهر دارن)
انتقاد کاملا” درسته
ولی زمانی میتوانم انتقاد کنم که حداقل یک سونات ۲ ساعتی بتهوون را روی پیانو زده باشم
شهروند
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
آقای حمید نتایج اش رو برو از رضایت مندی خانم های تحصیل کرده ای بپرس که روزگاری شاگرد ایشون بودن والان مدارج عالی رو طی کردن و بعضی هاشون پزشک هستن، بعضی هاشون هیات علمی شدن و … نه دخترهای چموشی که از سر اجبار میان مدرسه و توی فکر و ذکرشون همه چیز هست الا درس خوندن! بله این دخترا از سخت گیری ایشون راضی نیستند ولی خودم به چشمان خودم محبت بی دریغ این استاد عزیز و حتی بوسه زدن مادرانه ایشون بر پیشانی شاگردهاش رو دیدم!
حميد
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷
مدیر محترم مدرسه نمونه
بهتره بگم پادگان نمونه ? ایشون اصلا مدیریت بلد نیستن هر سال هم از نتایجشون مشخصه
محمد
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
اگر انسان عزت نفس داشته باشه، نه تنها صحبت کردن با لهجه براش نقطه ضعف نیست بلکه باعث افتخار شخص هم میشه.
بنده ۸ سال هستش که دارم تو دانشگاههای تهران درس می خونم و درس میدم. گاهاً دوستانی که به من زنگ می زنند درخواست می کنند اگه تو جمع هستی فارسی صحبت کن!!!! در حالی که تسلط به زبان دیگر برای من یه افتحار محسوب میشه و جالبه بدونید دوستانی که متوجه صحبت کردن من با زبان گراشی میشن چقدر مشتاق فهم اصطلاحات زبان خودمون میشن.
شایان
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
[…] لهجه گراشی ها بیشتر به کرمانیا و شمال ایران میخوره و هروقت توی مغازه بودم در تهران همه فکر می کردن شمالی هستم.چون اونا میگن لهجه شون تن صداش بزرگه و غلیظه
افشين
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
اتفاقا” اینکه کسی با لهجه صحبت کنه نشان از فرهنگ و عشق به شهرش میتونه باشه
همین طور که شما مثلا” در شهرهای شمالی کشور اگه به یک جنوبی برخورد کردید احساس خوبی بهتون دست میده چون لهجه اون به ما نزدیک تره و شاید اصلا” اونو نشناسیم
شاید اینجا بی ربط باشه
ولی اتفاقی در فضای مجازی افتاده و فکر کنم شما هم مطلع باشید وباید افسوس خورد …….
توهین و تمسخر بزرگان فوتبال ما توسط دکتر !!!! عباسی و استاد !!! رافئی پور !!!!
مسخره کردن بزرگانی که مردم واسشون احترام قائل ند میتونه چه معنی داشته باشه
همین افرادی مثل دایی و باقری و مهدوی کیا در زلزله کرمانشاه بیشترین کمک ها کردن و در کنار مردم بودن
چرا امثال دکتر عباسی و رافئی پور همیشه تریبلون دسشونه و در بین سخنانشون به همه میتازند ؟!!!
خودشون را پشت اسم و نام ائمه پنهان کرده اند و به بهانه سیاسی … شخصیت های با احترام را زیر سوال میبرند !!!
فقط میشه تاسف خورد به صدا سیمایی که تریبلونش همین افراد هستند .
رهگذر
۹ اردیبهشت ۱۳۹۷
گراشی عزیز توقع داری همه بتونن تهرانی حرف بزنن؟حتی یه شیرازی هم لهجه داره.تمام اقوام ایرانی توی فارسی حرف زدنشون لهجه دارن.این یک عیب نیست.خود شما فارسیتون چطوره
گراشی
۹ اردیبهشت ۱۳۹۷
دقت کردید گراشیا هرجا که برن همه میدونن گراشی ان؟ آخه نشد یه گراشی رو ببینم بتونه فارسی رو خیلی قشنگ صحبت کنه اکثرا همون لهجه گراشیو دارن متاسفانه??
محمد خواجهپور
۹ اردیبهشت ۱۳۹۷
لهجه داشتن یک ویژگی است نه یک ضعف و نباید به آن چندان توجه کرد. در شرایط فرهنگی امروز بدتر از لهجه داشتن، تمسخر لهجه دیگران است.
محمد فرهمند
۹ اردیبهشت ۱۳۹۷
خانواده ای موفق و الگو
على شكرى
۷ اردیبهشت ۱۳۹۷
خانم خواجه زاده یکى از بهترین استاد دانشگاه آزاد گراش در سال ۸۷ بود.
امیدوارم موفق باشند
گراشی
۷ اردیبهشت ۱۳۹۷
گفتگوی دیدنی ای بود. به عنوان دانش آموز ایشان,همیشه قدردان ایشان هستم و از خداوند برایشان سلامتی و موفقیت روزافزون را خواستارم.
گراشي
۷ اردیبهشت ۱۳۹۷
مثل یک مادر دلسوز
ولی…
ماهم خوب بودیما?
گراشی ام
۶ اردیبهشت ۱۳۹۷
خانم خواجه زاده عزیز
مدیری زحمت کش و باجذبه ای هستن …ان شالله که همیشه موفق باشن ?? خیلی ماهارو نصیحت میکردن که حتما درس بخونید و کاره ای باشید ولی بیشتر بچه ها ازدواج کردن رو ترجیح دادن ☺? وقتی خبر میدادن به خانم خواجه زاده که بچه ها نامزدی کردن آه از دلشون بلند میشد و تاسف میخورد ولی خب شتریه که جلو خونه هرکسی ممکنه بخوابه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره?