بستن

یک آقای تمام‌عیار: معلم، هنرمند و ورزشکار

هفت‌برکه: سالروز تولد جواد اکبری، معلم کم‌نظیر، فوتبالیست خوش‌اخلاق و خوشنویس ممتاز، بهترین بهانه برای شروع دوباره‌ی «آیین چراغ» بود. این مراسم صمیمی به مناسبت تولد او، با حضور هنرمندان و دوستانش، پنجشنبه‌شب ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ در انجمن خوشنویسان گراش برگزار شد.

آیین چراغ ابتکاری از موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش برای تقدیر از پیشکسوتان و افراد تاثیرگذار در گراش است. همچنین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در برنامه‌هایی با عنوان «صحبت یار» و «بهارانه» به دیدار هنرمندان پیشکسوت می‌رود. جشن تولد جواد اکبری به میزبانی انجمن خوشنویسان گراش برگزار شد تا تعدادی از فرهنگ‌دوستان گراش به خاطر مردی که برای همه آنان محترم است دور هم جمع شوند و شمع‌های دوازدهمین آیین چراغ روشن شود. 

وظیفه‌ی ما تقدیر از بزرگان است

مهدی آینه‌افروز، رییس سابق اداره فرهنگ و ارشاد گراش، در آغاز مراسم گفت: «آقای سجاد فتحی، رییس اداره، که هماهنگی‌ها را برای اجرای این مراسم انجام داد، متاسفانه از حضور در مراسم بازماند. تقدیر از اساتید و بزرگان و روسای انجمن‌ها و هنرمندان کار شایسته‌ای است.» آینه‌افروز که تا تیرماه سال ۱۴۰۱ ریاست اداره فرهنگ و ارشاد را به عهده داشت، با اشاره به فعالیت‌های اکبری در انجمن خوشنویسان، از درخواست چندباره‌ی او برای کناره‌گیری نیز صحبت کرد: «ولی من هر بار به آقای اکبری می‌گفتم که باشد، اول یک نفر بهتر از خودت را پیدا کن، بعد کناره‌گیری کن! امیدوارم بعد از این هم استاد اکبری فعالیت‌های انجمن را بیشتر و پویاتر و قوی‌تر کند و از هنرمندان بیشتری دعوت کند. در دو سه سال اخیر، اساتید خوشنویسی نمایشگاه‌های بیشتری برگزار کرده‌اند و هنرمندان واقعا کار کردند و خوشحالیم که آمار خوبی حتی نسبت به هنرهای تجسمی به جای گذاشته‌اند. اساتید بزرگواری مثل آقای نوروزی و جمالی هم به این محفل نزدیک شده‌اند که باعث خوشحالی است. این نتیجه‌ی فعالیت و تشویق‌های استاد اکبری است.»

مسعود غفوری نیز از طرف موسسه هفت‌برکه به معرفی کوتاهی از آیین چراغ پرداخت: «خوشحالیم این مراسم با بزرگداشت یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان، محبوب‌ترین معلم‌ها، و خوش‌اخلاق‌ترین ورزشکارهای گراش که شروع دوباره‌ای پیدا کرده است. قصد ما در موسسه هفت‌برکه این است که کسانی را که برای گراش قدمی برداشته‌اند، معرفی کنیم و ضمن مروری بر خدمات آنها، از آنها تقدیر کوچکی کنیم. افراد زیادی در لیست بودند اما در سال‌های اخیر متاسفانه نتوانستیم این برنامه را آنطور که می‌خواهیم برگزار کنیم. امیدوارم این فتح بابی برای برگزاری ماهانه‌ی این مراسم باشد.»

 

مروری بر تاریخچه‌ی هنر خوشنویسی در گراش

احمد نوروزی، فرهنگی پیشکسوت، یکی از علاقه‌مندان خوشنویسی است که به گفته‌ی خودش، بعد از سال‌ها همین اول مهر به لطف کلاس‌های نوه‌هایش در انجمن، دوباره قلم به دست گرفته‌ است. او گفت: «همه‌ی هنرها مقدس‌اند، اما شاید تقدسی که هنر خوشنویسی دارد در هنرهای دیگر نباشد. بالاخره خط ارتباط مستقیمی با منابع دینی ما از جمله قرآن و نهج‌البلاغه و کتاب‌های عرفانی دارد. جای خوشحالی و شکر است که اساتید بزرگ و برجسته در این هنر حضور دارند.»

نوروزی سپس به ذکر تاریخچه‌ی مختصری از هنر خوشنویسی از خلال تجربیات خودش پرداخت: «قبل از انقلاب خط در گراش نمودی نداشته است. تنها نمونه خطی که در گراش از حدود صد سال قبل می‌شناسیم، در کتاب «کاروان عمر» استاد احمد اقتداری است. در صفحات آخر این کتاب، خطی از فردی به نام «ملا حاجی‌بابا گراشی» چاپ شده است که پدربزرگ راستی‌هاست که به نوعی پدربزرگ مادری من هم هست. حداقل من نمونه‌ی دیگری ندیده‌ام. البته قباله‌نویس‌ها و کسانی که اهل سواد بوده‌اند، خطوط بسیار خوبی داشته‌اند، ولی کمتر استاد دیده‌اند و تنها بر اساس ذوق و سلیقه‌ی خودشان بوده است.

«بعد از انقلاب، شاید اولین کسی که جرقه‌ی خط را در گراش زد، آقای گلستانی بود که جایش در این جمع خالی است. در سال ۱۳۶۰، مدیریت مدرسه راهنمایی شهید جعفری را به عهده‌ی من گذاشتند و آقای گلستانه دفتردار ما بود. من دیدم که خط او خیلی خوب است و علاقه‌مند شدم. من خط نسخ می‌نوشتم به صورت خودآموز. یواش‌یواش راهی‌مان کرد نزد مرحوم استاد مصطفوی. زمان جنگ بود و بنزین هم قطره‌ای گیر می‌آمد، اما به هر قیمتی بود بنزین تهیه می‌کردیم و هفته‌ای یک بار نزد او می‌رفتیم. ایشان غیر از وجهه هنری، واقعا وجهه‌ی عرفانی و کلامش همه را جذب می‌کرد. من سیمای ایشان را در چهره‌ی آقای اکبری می‌بینم که از نظر اخلاق سرآمد همه‌ی ماست. قدر این اساتید بزرگوار را باید دانست و این چراغ را همیشه باید روشن نگه داشت.»

اکبری از زبان دوستان و همکارانش

اسماعیل حسن‌نژاد، از فوتبالیست‌های باتجربه گراش و از دوستان نزدیک اکبری، سختی‌های برگزاری چنین مراسمی را برای فردی متواضع همچون اکبری توضیح داد: «دو روز پیش آقای فتحی از من خواست برای این مراسم آقای اکبری را راضی کنم. من در زندگی‌ام زیاد به این و آن رو زده‌ام، ولی این کار برایم از همه سخت‌تر بود! بهترین سرمایه رفیق خوب است و افتخار من این است که با چنین دوستانی هستم.»

علی بیضایی، عضو شورای شهر، گفت به عنوان یک شاگرد قدیمی در این مراسم شرکت کرده است: «جایگاهی که امروز در آن قرار داریم، مدیون معلم‌هایمان هستیم. آقای اکبری سه سال دبیر ما بوده است و تنها دبیری است به من کتک نزده است! این نشان می‌دهد که ایشان خیلی آدم صبوری بود، چون من خیلی اذیت می‌کردم و به قولی غدار بودم. زحماتی که ایشان در دوران دبیری‌شان کشیدند را باید در کنار و زحماتی که در زمینه علم و هنر و ورزش کشیده‌اند گذاشت.»

زهرا خوشابی‌زاده، از خوشنویسان گراش و همکاران اکبری، نیز گفت: «یکی از اساتید ما همیشه می‌گوید که قدر استاد اکبری را بدانید، چون از جمله کسانی است که نسلشان منقرض شده است. می‌گویند هنر خوشنویسی ۹۹ درصد اخلاق است و یک درصد هنر. وقتی این دو با هم ترکیب می‌شوند، هنر خوشنویسی به وجود می‌آید. استاد اکبری از جمله کسانی است که اخلاق را به تمام و کمال دارد و خط ایشان هم واقعا شیرین و لذت‌بخش است. من از طرف تمام خانم‌های انجمن از زحمات شبانه‌روزی استاد اکبری تشکر ویژه می‌کنم.»

جواد اکبری نیز در سخنانی کوتاه گفت: «قبل از هر چیز تشکر می‌کنم از همه دوستانی که برای این مراسم زحمت کشیده‌اند. من شرمنده دوستانم و اصلا راضی به این حرف‌ها نیستم. انشالله بتوانم زحماتی را کشیده‌اند جبران کنم. کارهای انجمن که الان به اینجا رسیده، کار من نبوده است؛ اصل کار را استاد تمیز و استاد قنبرپور و استاد خوشابی‌زاده انجام داده‌اند. من در حد یک هنرجو، سرمشقی می‌داده‌ام و می‌رفته‌ام. خیلی وقت‌ها هم گراش نبوده‌ام و امیدوارم همه دوستان پاینده و پایدار باشند. آقای آینه‌افروز هم در زمان مسئولیتش خیلی از من و انجمن حمایت کردند.»

 

یک زندگی پربار چندوجهی

جواد اکبری، فرزند رضا، متولد ۱ اردیبهشت ۱۳۴۵ در محله برق روز است و در همین محله هم زندگی می‌کند. او سه فرزند دارد، یک دختر و دو پسر؛ و از فرزند دخترش صاحب نوه است.

 

تدریس شیرین درس سخت عربی

او دوره ابتدایی را در دبستان برق روز، راهنمایی را در مدرسه ابدی، و دبیرستان را در مدارس شهید جعفری و حاجی‌پور گذراند. سپس به مدت دو سال در تربیت معلم شهید مطهری شیراز، رشته دین و عربی خواند. مدرک کارشناسی‌اش را در رشته زبان و ادبیات عربی در سال ۷۳ از دانشگاه اصفهان گرفت، و چندین سال بعد، در اواخر دوران معلمی‌اش، به دانشگاه شیراز رفت تا مدرک کارشناسی ارشدش را نیز در همین رشته در سال ۹۲ کسب کند.

اکبری ۱۲ ماه سابقه جبهه نیز دارد: «از مهر ۱۳۶۴ وقتی کلاس چهارم دبیرستان به جبهه رفتم. سه ماه در تیپ المهدی بودم که الآن شده لشکر المهدی. ۹ ماه هم در لشکر نوزده فجر بودم که شش ماه آن در گردان غواصی بوده است.» از میان همرزمان اکبری می‌توان شهید محقق، شهید علی جعفرزاده، شهید خلیل ستودیان و شهید علی صمیمی؛ و همچنین مسعود محسن‌زاده، غلامحسین نوبهار، حمید رایگان، یوسف حسینی، یوسف نوروزی و احمد حقیقی را نام برد.

اکبری شش سال پیش، بعد از ۳۰ سال سابقه در آموزش و پرورش، بازنشسته شد. او چند سال اول بعد از بازنشستگی نیز به اصرار آ.پ. گراش به تدریس پرداخته است، اما به گفته خودش، بعد از کرونا دیگر از تدریس دست کشیده است. او سابقه‌ی تدریس دروس زبان عربی در دانشگاه پیام نور اوز و دانشکده علوم قرآنی و حوزه را نیز در کارنامه دارد. علاوه بر معلمی، اکبری چهار سال مدیریت مدارس را نیز پذیرفته است: دو سال در مدرسه کامروا؛ و دو سال در مدرسه بزرگسال در مدرسه لطافت. او شش سال هم معاون پیش‌دانشگاهی بوده است.

در تمام این سال‌ها، او خاطره‌ی خوشی را از کلاس‌های درس عربی، این درس سخت و نه‌چندان محبوب، در ذهن دانش‌آموزان و دانشجویانش به یادگار گذاشته است. او علاوه بر این درس تخصصی‌اش، یک سال هم به لطف فعالیت‌های ورزشی‌اش، درس تربیت بدنی را به عهده داشته است.

یک فوتبالیست مادام‌العمر

جواد اکبری را به فوتبالیست بودن می‌شناسند، حتی در این سن و سال. ولی به گفته‌ی خودش، او به ورزش‌های والیبال و دو و میدانی هم علاقه دارد و مقام‌هایی هم در سطح منطقه کسب کرده است. اما عشق و تخصص اصلی‌اش، فوتبال است. او به همراه حاج محمد ملایی، تیم شاهین را در سال ۵۸ تاسیس کرد. تیم شاهین یکی از نامدارترین تیم‌های گراش است که تنها می‌توان به بخشی از افتخاراتش اشاره کرد: چند سال قهرمانی گراش، قهرمانی تورنمنت‌های منطقه در لار و اوز، قهرمان بخش‌های استان به عنوان نماینده بخش گراش، قهرمان شهرستان‌های استان فارس به عنوان نماینده شهرستان، کسب دو عنوان بهترین تیم شهرستانی لیگ استان؛ و نایب قهرمانی لیگ استان.

اکبری در این تیم هم مدیر بوده، هم مربی و هم بازیکن. خودش می‌گوید: «اوایل به عنوان مربی هم کار می‌کردم، ولی بعدا آقای چترآذر آمد و مربی شد. قبلا هم مثل الآن نبود؛ هر کسی یک باری را برمی‌داشت. من یک ماشین پیکان داشتم که صندوق عقبش مخصوص وسایل تیم بود، از کلمن آب گرفته تا توپ و تور.»

 

یک خوشنویس ممتاز خوش‌اخلاق

جواد اکبری با پشتکار و تداوم، مدارج ترقی را در رشته خوشنویسی طی کرده است و الآن در سطح ممتاز است. او از سال ۱۳۸۶ که انجمن خوشنویسان گراش به صورت رسمی تاسیس شد، ریاست این انجمن را نیز به عهده دارد.

او در مورد هنری که از نوجوانی تاکنون در حال آموختنش است می‌گوید: «خوشنویسی را از سال ۱۳۶۰ در مدرسه حاجی‌پور و در کلاس آقای گلستانی شروع کردم. در واقع اولین سرخط را از ایشان گرفتم. البته کلاس‌های ایشان زیاد طول نکشید، ولی جرقه‌ بود. بعد از این، در لار به کلاس آقای سید مصطفی مصطفوی رفتم. بعد هم آقای عسکرزاده به گراش آمد. زمانی که اصفهان و شیراز بودم هم کلاس خوشنویسی را ادامه دادم، از جمله کلاس‌های استاد خجسته و استاد محمد مهاجر. حتی وقتی در جبهه بودیم، یک نفر بود که خطش خوب بود. قلم نی هم در منطقه جنوب زیاد بود. آنجا هم قلم و کاغذ تهیه کرده بودیم و تمرین می‌کردیم. هنوز هم کلاس می‌روم. چندین سال است در شیراز در کلاس استاد علیرضا تل جنگانی شرکت می‌کنم؛ قبلا به صورت حضوری و بعد از کرونا به صورت مجازی.»

او در مورد انجمن خوشنویسان گراش نیز می‌گوید: «فعالیت‌های انجمن خوشنویسی به صورت غیررسمی از سال ۸۲ در خانه فرهنگ شروع شد. به صورت رسمی، انجمن خوشنویسان از ۱۳ اردیبهشت ۸۶ که اعضای انجمن از تهران به گراش آمدند افتتاح شد و این انجمن مستقل شد. قبل از استقلال انجمن، آقای غلامرضا عباسی کارهای انجمن را انجام می‌داد و از سال ۸۶ تاکنون، من رییس انجمن هستم. چند بار گفته‌ام که یک نفر به جای من بیاید، ولی کسی نزدیک نمی‌آید متاسفانه.»

به گفته‌ی اکبری، انجمن در این ۱۶ سال بدون وقفه به کارش ادامه داده است. ترم‌های آموزشی انجمن سه تاست: ترم میان‌دوره که تا آخر دی‌ماه است؛ ترم پایان‌دوره تا آخر اردیبهشت؛ و ترم تابستانی هم از تیر تا آخر مرداد.

سردبیر پایگاه خبری هفت‌برکه عضو هیات مدیره موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش دکترای ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران

3 نظر

  1. سلام.
    استاد محمدجواد اکبری نمونه و بی نظیر است.افتخار آموزش وپرورش گراش.
    پیش دانشگاهی معلمم بوده عربی.
    و استاد خسرو حسن زاده معلم دینی.
    واقعا مدرسه با این دو نفر لذت داشت.

  2. مرد خدا ، بدور از ریا وادعا ،صادق ،خاکی، بهترین معلم ،الگو اخلاقی،وظیفه شناس،بااخلاص و… . این ها بخش هایی از صفاتی که تو ایشون میشه دید ،با وجود جانباز بودن ،حتی اقدامی برای مدارک و سهمیه و …نکرده اند.همچین ادم شریفی رو‌ باید با طلا قابشون گرفت ،تولدشون مبارک و پاینده باشند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 نظر
scroll to top