محمد خواجهپور: هیاتها در کنار کارکردهای دینی و آیینی خود، همانند دیگر نهادهای اجتماعی در ساختار جامعه و توزیع قدرت نقشآفرینی میکنند. سابقهی حداقل هزارسالهی این هیاتها باعث شده است که بخشی از کارکردهای اجتماعی آنان چنان در بافت مذهب تنیده شود که جدا و مشخص کردن این دو از یکدیگر تقریبا ناممکن به نظر برسد.
یکی از معروفترین موارد تاریخی که میتواند این تفکیک و در همان حال، درهمتنیدگی را نشان دهد، نقلی از شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی»، جلد اول، صفحه ۱۸۵ است؛ جایی که او مینویسد: زمانی که آیتاللهالعظمی بروجردی در مخالفت با برخی شبیهها به هیات تذکر میدهد، آنها پاسخ میدهند: «آقا ما در تمام سال مقلد شما هستیم، الّا این سه-چهار روز که ابداً از شما تقلید نمیکنیم.» گفتند و رفتند و به حرف مرجع تقلیدشان اعتنا نکردند. برای برخی از عزاداران، محرم چیزی فراتر از یک آیین دینی است.
با ورود نهادهای اجتماعی مدرن همانند احزاب، باشگاهها و … نقش اجتماعی هیاتها به ظاهر کمتر شده است، اما هنوز هم هیاتها به پشتوانه سابقه تاریخی خود، نهادهای مدرن را بهویژه در مناسبتهای دینی پس میزنند یا آنها را به خدمت میگیرند. به همین خاطر، بررسی جایگاه اجتماعی هیاتها در ساختار جامعه میتواند ما را در شناخت دیگر نهادهای اجتماعی نیز کمک کند.
این یادداشت به دنبال نشان دادن اهمیت هیاتهای مذهبی برای درک ساختار قدرت است و تلاشی برای شناخت «قدرت» از طریق خوانش هیاتهای مذهبی به عنوان یک متن پر از نشانه.
عضویت در گروه هیات
تبادل نشانههای بین فرد، هیات و جامعه، مجموعهای پیچیده از نظام نشانگان است. حضور در هیاتها در میان دو مفهوم گروه و توده در نوسان است. هستهی مرکزی هیات کاملا یک گروه است، اما هر چه به حلقههای بیرونی هیات میرویم، با افرادی روبهرو میشویم که بخشی از یک توده هستند. شرایط این دو نوع عضویت با یکدیگر متفاوت است و طی کردن مسیر از توده به گروه بخشی از روند جامعهپذیری بسیاری از ایرانیهاست.
عضویت در گروهِ هیات بر اساس معیارهای متفاوتی انجام میشود که بیشتر از یک نظام سنتی تبعیت میکند. اعضای ارشد هیات معمولا بر اساس پیوندهای خانوادگی و یا نزدیکی به صاحبان هیات/قدرت گزینش میشوند. از سوی دیگر، عضویت در یک هیات نشانهای از جایگاه اجتماعی فرد است. این جایگاه زمانی که چند هیات به هم ادغام و یا متحد میشوند، بروز مشخصتری دارد. مثلا در روز عاشورا، زمانی که برخی هیئات با هم میآمیزند، جایگاه تکتک افراد سرگروه بر اساس معیارهای مشخصی تعیین میشود.
شکل هیاتها در واقع بازتاب کنش قدرتهای سیاسی و اجتماعی است. محرم و به ویژه روز عاشورا آیینهای است که قدرت سیاسی را نمایش میدهد. بخشی از جنبههای نمایشی و نمادین مراسم روز عاشورا نیز به دلیل تلاش قدرتهای سیاسی برای استفاده از فرصت عاشورا برای ارسال پیام به مخاطبان است.
زبان ارتباطی در هیاتها
زبانی که در تبادل نشانهها اتفاق میافتد جالب است. این نشانههای پیچیده شاید به زبان آورده نشود، اما به خوبی توسط مردم یا همان مخاطبان درک میشود. هر کدام از افرادِ قرار گرفته در یک هیات، در واقع نقش کلمات را در این زبان ایفا میکنند؛ کلماتی که حتی جابهجایی آنها، پیامِ ارسالشده را تغییر میدهد.
نه تنها علمها و نوشتهها، بلکه چینش تکتک افراد در هیات پیامی را به مخاطبان منتقل میکند. هر فرد یک کلمه است که با قرارگیری در کنار دیگر افراد/کلمات تولید معنا میکند. جملههایی که به این شکل تولید میشود، هم برای خود افراد و هم برای مخاطبان آنان دارای معنای ویژهای است.
مثلا با مرگ یکی از سردستهها یا یکی از اعضای هیات، انتخابِ فردِ جایگزین در واقع ارسال یک نشانه به مخاطبان و جامعه است. ترتیب چینشِ افراد به ویژه در دایرهی مرکزی و سردستههای هیاتها اهمیت بسیار زیادی دارد و همواره توسط مخاطبان و دیگر اعضا خوانش میشود. غیبت یک سرگروه یا انتخاب یک نوحهخوان در زمانهای اصلی (مانند روبهروی حسینیه اعظم) حاوی پیامهای مشخصی به دیگر عزاداران است.
زبان ارتباطی بین هیاتها نیز نمایشی از قدرت است. هر کدام از هیات از طریق نوع عزاداری (سینهزنی، زنجیزنی، قمه و …)، علمها، سایز ادوات موسیقی، اشعار نوحهها و … با مخاطبان و اعضای خود ارتباط برقرار میکند.
در زمان عبور هیاتها از کنار یکدیگر، این رقابت برای جذب و مورد توجه مخاطبان قرار گرفتن (شنیده و دیده شدن) بیشتر میشود. همانند تمام رسانههای دیگر که برای جذب مخاطبان با یکدیگر رقابت دارند، هیاتها نیز سعی میکنند با انتخاب یک زبان ارتباطی مناسب، عضو، مخاطب و بینندهی بیشتری را جذب کنند و از این طریق قدرت و اثرگذاری خود را بیشتر کنند.
معیار قدرت هیاتها ترکیبی از کمیت و کیفیتِ اعضاست. هم تعداد عزاداران در قدرت و جایگاه هیات موثر است، و هم این که کدامیک از صاحبان قدرت، زیر علم کدام هیات سینه میزنند.
تبادل قدرت و هیات
هیاتها همواره در ایران یکی از مشخصترین محلهای بروزِ نمادهای قدرت بودهاند. این مساله مختص سالهای اخیر نیست. در گذشته نیز افراد صاحبِ قدرت، مانند خوانین محلی، در جلوی دسته قرار میگرفتند و نزدیکان به آنان، مانند تفنگچیان، سردستهی هیاتها بودهاند.
در این تبادلِ قدرتِ انجامشده، هم هیات میتوانست از طریق نشان دادن حضور اصحاب قدرت، جایگاه خود را تثبیت کند، و هم افراد صاحب قدرت به این طریق دارای وجه مذهبی و دینی میشدند و اعضای یک هیات را به گروه هواداران خود میافزودند.
این تبادل به زمان عزاداری محدود نمیماند و معمولا صاحبان قدرت از ظرفیت هیاتها و اعضای آن در مناسبتهای دیگر نیز استفاده میکردند. هیاتها وظیفهی ساماندهی و شناسایی نیروهای اجتماعی را برای اصحاب قدرت بر عهده داشتند. این نیروهای اجتماعی در زمان لازم در خدمت قدرت قرار میگرفت.
در دوران پس از انقلاب اسلامی، حمایتهای حاکمیتی از هیاتها گسترش پیدا کرد، به شکلی که هیاتها یکی از مرسومترین مسیرهای ورود به مناسب سیاسی و اجتماعی شد. به نظر میرسد آیینهای دیگر انقلابی، همانند راهپیماییها، شکل پیشرفتهتری از مناسک هیاتی هستند، که در آن نمایشِ قدرتِ سیاسی بروز پیدا میکند.
از لحاظ نهادسازی نیز نهادی همانند بسیج از نظر ساختار مشابهت زیادی با هیات دارد و در همان مراکز قدرتِ هیاتها، یعنی مساجد، اصناف و گروههای سنی ایجاد شده است.
هویتیابی از راه هیاتها
مساله قدرت در هیاتها تنها منحصر به اکثریت جامعه نیست. به جز این که جامعهپذیریِ بسیاری از افراد از مسیر هیاتهایِ مذهبی میگذرد، گروههای اجتماعی نیز برای هویتیابیِ خود به هیاتها تمسک میجویند. هیاتهای اقلیتهای قومی نمونهی مشخصی از این هویتیابی است؛ مثلا هیات ترکهای مقیم تهران، یا هیات گراشیهای کیش، نقش مهمی در نزدیک کردن اعضای اقلیت به یکدیگر دارند و هویت این افراد را در جامعهی بزرگتر تثبیت و حفظ میکند.
مقصود از گروههای کوچکتر ممکن است از نظر مکانی یا سنی باشد. جالب است در محلاتی از گراش همانند مسکن مهر یا شهرک فرهنگیان، پیش از آن که هیچ یک از نهادهای اجتماعی مانند مسجد، مدرسه یا مرکز فرهنگی دایر شده باشد، هیاتها تاسیس شد. گویی یک محله بدون یک هیات هیچگاه دارای هویت مستقلی نیست.
تعدد هیاتهای سینهزنی بوشهری و شور نیز نمونه دیگری از هویتجویی در میان گروههای اجتماعی است. جوانانی که در هیاتهای دیگر جایگاهِ تعریفشدهای ندارند و یا برای رسیدن به حلقهی اصلی در سلسلهمراتبِ هیاتهای دیگر، باید سالها منتظر بمانند، با تاسیس هیاتهای تازه، نقشآفرینیِ اجتماعی را تمرین میکنند. با وجود مخالفتهای شدید با زیاد شدن تعداد هیاتها، به نظر نمیرسد این روند تغییر یابد، زیرا که هیاتهای مذهبی با توجه به تاثیر زیاد و مقبولیت خود، سادهترین راه برای هویتیابی گروههای اجتماعی است.
فرصتی اجتماعی برای همه
چرا جوانان به جای تاسیس تیمهای ورزشی یا گروههای مردمنهادِ اجتماعی، به سراغ ایجاد و عضویت در هیاتها میروند؟ مهمترین مزیت هیاتها، تثبیت جایگاه آنها در جامعه و خانواده است. جوانان برای عضویت در گروههای دیگر باید بتوانند رضایت خانوادههای خود را جلب کنند، اما هیاتها کمتر گرفتار گیرهای نهادهای اجتماعی دیگر هستند و حتی خانوادهها و دیگر نهادهای اجتماعی، اعضای خود را تشویق میکنند که به عضویت هیاتها درآیند.
بخشی از آسیبهای مرتبط با هیاتهای عزاداری نیز از همینجا ناشی میشود. بسیاری از نیازهای روحی و اجتماعی جوانان، مانند دیده شدن، رقابت و نمایش، که باید در گروههای دیگر مانند تیمهای ورزشی یا گروههای هنری محلی راهی برای بروز پیدا کند، به سمت هیاتها کشیده میشود. در واقع در غیاب نهادهای دیگر، هیاتها به محلی برای نمایش، شبنشینی و حتی موسیقی تبدیل میشود، چیزی که در نگاه سنتی به عزاداری، به عنوان «آسیبها و ناهنجارهای عزاداری» نامیده میشود.
عزاداری محرم فرصتی برای همه است تا گفتمان خود را عرضه کنند. هر قدر گروههای غالب و قدرتمند از این فرصت برای نمایش قدرت استفاده میکنند، گروههای حاشیهای نیز بیکار نیستند. جالبترین نمونه در این دسته، زنان و جوانانی هستند که پوشش آنها در حالت عادی مطلوبِ حاکمیت نیست، اما از این فرصت برای دیده شدن و حتی اعتراضِ ضمنی استفاده میکنند.
قدرت تنها در انحصار قدرتمندان نیست، بلکه توزیع نامتقارنی دارد. به همین علت، در فضای نیمهآزادِ به وجود آمده در عزاداریها، هر کدام از افراد یا گروهها سعی میکنند بهترین نمایشِ قدرتِ خود را داشته باشند. این فرصتِ بروزِ قدرت که در دیگر حضورهای اجتماعی در اختیار گروههای معدودی است، در ایام عزاداری برای همه فراهم میشود. جایی که همه هستند و بر اساس یک سنت قدیمی، همه حق دارند باشند. با اتکا به همان روایت ابتدایی، حتی متولیانِ رسمیِ دین هم به سختی میتوانند در اینجا گروهی را حذف کنند. با درک همین اختیارِ عملِ به وجود آمده است که هر فرد یا گروه از این فرصت استفاده میکند.
هیات به عنوان متنی برای خوانش قدرت
این یادداشت دریچهای برای گشودنِ این موضوع بود که با دیدن و درک دقیق «هیاتها» میتوان درک بهتری از «قدرتهای اجتماعی» پیدا کرد. این همان چیزی است که «هیات» را به عنوان «متن» قابل خواندن میکند. یک نظام قوی نشانهها که به سرعت با توجه به تحولات اجتماعی بهروزرسانی میشود. در همین ده روز، با کمی دقت میتوان جایگاه اجتماعی و قدرت بسیاری از افراد را درک کرد و در مرحلهی بعد، با کشف جایگشتِ افراد در هیات و ارتباط هیاتها با یکدیگر، به درک بهتری از «ساختار قدرت» در جوامع بزرگ و کوچک رسید.
در این چارچوب که هیاتها و عزاداری، فرصتی برای تعاملِ نشانگانیِ نهادهای قدرت است، میتوان درک بهتری از جایگاه هیاتها داشت و حتی آنان را آسیبشناسی کرد. با وجود چالشها و انحرافها، عزاداری محرم در طول بیش از هزار سال در ایران توانسته است خود را با شرایط دوران تطبیق دهد. عزاداری محرم آیینی برای پاسداشت امام شهیدان (ع) است که از خلال آن، آدمها جایگاه اجتماعی خود را میشناسند و قدرت هر فرد و نهاد مشخص میشود
این مقاله برای نخستینبار دیماه ۱۳۹۴ در نخستین شماره فصلنامه هیمه منتشر شد.
فایل PDF این مقاله را میتوانید از سایت آکادمیا دانلود کنید.
Recognizing Power through Religious Bands
Mohammad Khajehpoor
How can the social and cultural significations of a “Hei’at”, a religious band, be used in interpreting the underlying power relations of that society and culture? One way is to approach these “texts” from the perspectives of Semiotics and Critical Discourse Analysis.
Gerash
۱۰ مهر ۱۳۹۶
Great point of view over cultural heritage in Gerash
احمد
۸ مهر ۱۳۹۶
محمد آقا جالب نوشته بودی