هفت‌برکه – فاطمه یوسفی: سرمایه دارید و دوست دارید کاری انجام دهید؛ اما ایده‌ای ندارید. این شاید مشکل خیلی از سرمایه‌گذاران در شهر ما باشد. پایگاه بسیج ادارات شهید علی سوزنده برای سرمایه‌گذاران و افرادی که در صدد شروع کاری هستند، طرح توجیهی کسب‌وکار را به صورت کاملا علمی و رایگان آماده می‌کند.

Mahdi Mehrabi مهدی مهرابی، فرمانده پایگاه بسیج ادارات شهید علی سوزنده، می‌گوید این پایگاه به دنبال اشتغال‌زایی، کارآفرینی و بهبود فضای کسب‌وکار شهرستان گراش است. او از تسهیلاتی که بانک انصار برای سرمایه‌گذاران در نظر گرفته است با ما گفت‌وگو می‌کند.

 

این طرح چه خدمات و تسهیلاتی برای شهروندان دارد؟

بعد از این که به عنوان فرمانده پایگاه ادارات معرفی‌ام کردند، قصد کردیم حوزه فعالیت بسیج را بیاوریم به  سمت فعالیت‌های تخصصی‌تر. یکی از مشکلاتی که در شهر داریم این است که برای راه‌اندازی کارها، معمولا کسی طرح توجیهی آماده نمی‌کند. به همین خاطر در خیلی از مشاغل، به‌خصوص در حوزه صنعت، با مشکل مواجه می‌شویم. هم طرح توجیهی فنی داریم و هم اقتصادی و مالی. طرح توجیهی برای هر نوع کسب و کاری است، از شغل‌های خرد گرفته تا یک شرکت در شهرک صنعتی.

ما قصد کردیم در سالی که به نام سال تولید و اشتغال نام‌گذاری شده است، طرح توجیهی را در قالب فعالیت بسیج به صورت رایگان برای مردم آماده کنیم.

مشکل دوم، بحث بازاریابی و روش‌های بازاریابی است که متاسفانه در شهر رونق زیادی ندارد و حل این مشکل درحوزه تخصصی ما است. ما به صورت رایگان مشاوره می‌دهیم. برگزاری کلاس‌های توجیهی مشتری‌مداری، فنون مذاکره، ارتباط با بازار و سنجش بازار از جمله این کارها است.

چه پیشنهادی دارید به کسانی که تمایل دارند بیایند و از خدمات و مشاوره شما استفاده کنند؟

آن‌هایی که قرار است تازه سرمایه‌گذاری کنند، ما باید از میزان سرمایه‌شان و میزان وقتی که می‌خواهند برای این کار بگذارند و نوع کاری که می‌خواهند انجام دهند، مطلع شویم. در واقع ما می‌توانیم حتی از لحاظ اعتباری کمکشان کنیم. اگر زمانی نیاز به اعتبار داشته باشند، می‌شود از طریق تسهیلاتی که داریم، کمکشان کنیم. چه آن‌هایی که می‌خواهند تازه کار را راه‌اندازی کنند و چه آن‌هایی که کار دارند ولی روی دور نیافتاده‌اند. ما نیازمند یک سری اطلاعات در مورد کسب‌وکار آن‌ها هستیم. این که چقدر سرمایه گذاشتند، چند سال است که کار می‌کنند و چقدر عایدی آن‌ها شده است.

به نظر شما این طرح چه ضرورتی دارد؟

با برآوردی که من از خیلی از مشاغل در گراش کردم، شاید ما سود حسابداری داشته باشیم، اما برای ماندگاری کسب و کار، سود حسابداری تنها کافی نیست و باید حتما سود اقتصادی داشته باشیم. ما باید دست صاحبان مشاغلی را که الان فعال هستند بگیریم و آن‌ها را بالاتر ببریم و به سود اقتصادی برسانیم. سود اقتصادی آن چیزی که بعضی از مغازه‌دارها تحت عنوان سود بانکی حساب می‌کنند. ما سود حسابداری را باید به سود اقتصادی برسانیم که دوام داشته باشد.

مورد بعدی که ضرورت را نشان می‌دهد، نیاز به راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید است. کسب‌وکار‌هایی که داریم، خیلی حوزه‌ی وسیعی ندارد. مثلا تنوع مغازه‌ها شاید زیاد نباشد. تعداد مغازه‌ها زیاد است، ولی تنوع زیادی نداریم. ما باید کسب‌وکار جدید راه بیاندازیم، به خصوص در حوزه خدمات. سرمایه‌گذاری در این بخش خیلی ضعیف است و جوان‌ترها بیشتر می‌توانند در این بخش وارد شوند و اتفاقا عواید بیشتری هم دارد. نزدیک به هفتاد درصد مشاغل کوچک شامل مشاغل خدماتی است که نیاز به حجم سرمایه زیادی ندارد. فقط روش انجام کار مد نظر است. در واقع ما نیازمند رونق کسب‌وکار به‌ویژه در بخش خدمات هستیم.

ورای این اتفاق‌ها، هدفی که شخصا همیشه در ذهنم بوده و ان‌شاءالله بتوانیم پیاده‌اش کنیم این است که ما باید برای شهرمان بعد از راه‌اندازی کسب‌وکار، به دنبال برندسازی باشیم. یک کسب‌وکار خاص داشته باشیم و بتوانیم از این طریق شهر را به ایران و جهان معرفی کنیم.

در گراش چه شغلی این پتانسیل را دارد که برند شود؟

در گراش پتانسیل‌های زیادی داریم. با توجه به تجربه‌ی کاری که مردم ما به خاطر سفر به کشورهای خارجی دارند، مشاغل زیادی را می‌توانیم برند کنیم. در حوزه تجاری، ما می‌توانیم قطب عطر و ادکلن ایران شویم. الان یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های عطر و ادکلن امارات متعلق به بچه‌های گراش است. یا الان اگر کسی واقعا طلای باکیفیت بخواهد، می‌آید گراش. یا در منطقه اگر کسی گوشت باکیفیت بخواهد می‌آید گراش. هر چند این مشاغل را معرفی نکرده‌ایم. در بحث تجارت می‌توانیم روی این موارد کار کنیم.

اما در بحث تولید که منطبق با منطقه خودمان است، ما مواردی داریم که می‌توانیم روی آن سرمایه‌گذاری کنیم. مثلا محصولات خرمایی و کنجد و کلزا. دلیل شکست شرکت خرمایی گلت این بود که نوع محصولاتی که ارائه می‌داد تنها متناسب با شهر گراش بود و این را صادر می‎‌کردند به شهرهای دیگر. محصولاتی را که مختص گراش است و فقط با مذاق خودمان سازگار است، نمی‌توانیم برای همه ایران یا مثلا کشورهای حوزه خلیج فارس صادر کنیم. امروزه محصولات خرمایی صرفا خود خرما نیست، بلکه محصولاتی را که از خرما به دست می‌آید هم شامل می‌شود.

در بحث سرمایه‌گذاری ما سابقه زیادی در صنعت نداریم و مردم هم دید صنعتی ندارند. دلیل آن هم این است که ما می‌خواهیم زود به نتیجه برسیم. در صنعت معمولا در شرایط ایده‌آل، بازگشت سرمایه پنج سال طول می‌کشد. من فکر می‌کنم در صنعت نیازمند تغییر دیدگاه مردم نسبت به کسب‌وکار هستیم که زمان‌بر‎‌ است. این بیشتر در دسته‌ی مشکلات فرهنگ کسب‌وکار ما گنجانده می‌شود. قضاوت نمی‌کنم، ولی ما معمولا دلمان می‌خواهد در کسب‌وکارها زودتر به نتیجه برسیم و در پایان سال ببینیم چه اتفاقی افتاده است. اما صنعت اصلا این طور نیست. حداقل باید چهار پنج سال کار کرد و در بهترین شرایط، بازگشت سرمایه پنج سال طول می‌کشد. اما در بحث تجارت ما خیلی حرف برای گفتن داریم.

در مشاوره‌هایی که شما انجام می‌دهید، دقیقا چه صحبت‌هایی می‌کنید و چه مشاوره‌ای می‌دهید؟

اول دسته‌بندی ما به این شکل است که افرادی که مراجعه می‌کنند چه کسانی هستند؟ اگر افرادی هستند که تازه می‌خواهند سرمایه‌گذاری بکنند، ما باید در ابتدای امر نیاز بازار را بسنجیم. تولید با تمام دردسرهایی که دارد، آسان‌ترین کار در زنجیره‌ی عرضه است. چرا که امروزه بازار تقریبا اشباع شده است و شما باید بسنجید بازار چه نیازی دارد و بعد بروید و تولید کنید. قبلا تولید می‌کردند و می‌رفتند دنبال مشتری. الان شرایط عوض شده است. ایرادی که در صنعت برایمان ایجاد شد، همین بود؛ یعنی افرادی که آمدند و وارد صنعت شدند، چیزی تولید کردند و گفتند بیایم بفروشیم. اما اولین گام نیازسنجی است. جریان تولید در دنیا با دیدگاه قدیمی عوض شده است.

بعد از نیازسنجی، ما حجم سرمایه فرد را در نظر می‌گیریم. یعنی شما چقدر سرمایه از خودتان می‌خواهید بگذارید. میزان سرمایه فرد و این که آیا تجربه خاصی در این زمینه دارد یا نه، در بحث راه‌اندازی کار مهم است. با توجه به ارتباطاتی که با شرکت‌های بزرگ که خط تولید دارند و شرکت‌هایی که کار کرده‌اند داریم، در زمینه راه‌اندازی خط تولید، مشاوره یا کاهش بهای تمام شده‌ی سرمایه‌گذاری، می‌توانیم برای سرمایه‌گذاران شهر کمک باشیم و آن‌ها را راهنمایی کنیم.

و بعد از این که بحث نیازسنجی و سرمایه‌گذاری انجام شد، در بحث فروش و بازاریابی و تبلیغات وارد می‌شویم که خود این موارد یک زنجیره‌ی عرضه خیلی طویل دارد. به هر حال ارتباطاتی هست با شرکت‌هایی که خط تولید دارند و شرکت‌های پخش و مصرف، که می‌توانیم این زنجیره‌ی عرضه را با ورود سرمایه‌گذار قوی کنیم تا تولید ان‌شاءالله شکل بگیرد.

اما در بخش تجارت، با توجه به سابقه‌ای که در این زمینه داریم، من تاکید دارم بر برند‌سازی شهری. که خود این مساله به بسیاری از هزینه‌های تبلیغات، بازاریابی و فروش منوط می‌شود. اگر جشنواره‌ای بگذاریم و مردم و مسئولین همکاری کنند، می‌توانیم شهرمان را معروف کنیم و قطعا خیلی از کسب‌وکارها راه می‌افتد. جریان هم زیاد پیچیده نیست.

مثلا در بحث برندسازی شهری، ما پتانسیل سوارکاری داریم. زمین سوارکاری در ایران فقط در چند شهر داریم که یکی در شمال است و یکی در یزد، اما به دلیل آب‌وهوایی که دارند، در تمام طول سال امکان برگزاری مسابقات را ندارند. ولی ما آب‌وهوای خوبی داریم. با اضافه کردن امکانات کوچک، می‌توانیم کورس سوارکاری ایران را در گراش برگزار کنیم. این خودش در بالا بردن برند شهر فوق‌العاده موثر است. یعنی این موضوع نه تنها باعث معرفی شهر می‌شود، بلکه تاثیر زیادی بر روی مشاغل ما دارد.

کسانی که سرمایه ندارند ولی ایده دارند چه؟ برای این افراد برنامه‌ای دارید؟

اگر ایده سرمایه‌بر است، قطعا باید با سرمایه‌گذار بچرخد و مستلزم این است که مسئولین وارد عمل شوند. ولی ما به جوان‌تر‌ها این پیشنهاد را می‌دهیم که وارد حوزه خدمات شوند، چون هزینه کمتری دارد و نیاز شهر بیشتر در حوزه خدمات است و سرمایه اندکی هم لازم دارد. این افراد را می‌توان به سرمایه‌گذار متصل کرد. ضمن این که اگر واقعا طرح آن‌ها توجیه‌پذیر باشد و بیست درصد سرمایه را بتوانند فراهم کنند، برای تامین هشتاد درصد دیگر بانک می‌تواند با آن‌ها همکاری کند. مثلا کسی بخواهد طرحی را راه بیاندازد اما سرمایه ندارد. ما طرح توجیهی را نگاه می‌کنیم و اگر توجیه داشته باشد، قطعا با آن‌ها همکاری می‌کنیم.

علاوه بر ورود به حوزه خدمات، چه پیشنهاد دیگری به جوان‌ها دارید؟

بیشتر توصیه‌ام به جوان‌ها این است که امروز دیگر واقعا نباید منتظر استخدام باشند. با توجه به سیستم‌های جدیدی که وارد سازمان‌ها شده، نیاز به نیروی انسانی خیلی کم شده و باید در فکر راه‌اندازی کسب‌وکار باشند. این موضوع نیز شدنی است و نیاز به همت و همکاری مسئولین دارد.

گراشی‌ها همیشه همت بلندی داشته‌اند و هر جایی که با جان و دل وارد شده‌اند، قطعا موفق شده‌اند. امیدوارم در کسب‌وکار هم این اتفاق بیفتد. فقط باید مقداری دیدگاهمان را نسبت به کسب‌وکار عوض کنیم. از دیدگاه سنتی خارج شویم و با روش‌های نوین کار کنیم.