سرقت ناکام، مظنون به چنگ مردم افتاد

هفت‌برکه (گریشنا): با هوشیاری مردم و همکاری نیروهای بسیج، فردی که مظنون به سرقت از خانه‌های شهرک شهید بهشتی گراش است دستگیر شد.

به گزارش هفت‌برکه، این حادثه دیشب، هشتم فروردین‌ماه، در منزل مختار ارشده اتفاق افتاد. یعقوب اکبری که در صحنه حادثه حضور داشته است، می‌گوید: دیشب داشتم عمه‌ام را که صاحب‌خانه است از صحرا به منزل می‌رساندم. در خانه را که باز کردیم، متوجه شدیم چراغ‌های خانه روشن و وسایل به هم ریخته است. در حال وارسی خانه بودیم که یک نفر از در دیگر خانه پا به فرار گذاشت و من هم در تعقیب او سعی در دستگیری او داشتم و با فریاد از مردم تقاضای کمک می‌کردم که این فرد به سمت اسکلت خانه‌ای در حوالی خانه‌ی ارشده رفت و پنهان شد. با کمک نیروهای مردمی، دور تا دور اسکلت را محاصره کردیم و با تماس با نیروی انتظامی، منتظر پلیس شدیم و سارق دستگیر شد.

یکی از بسیجیان حاضر در محل در مورد نحوه دستگیری سارق می‌گوید: «ساختمانی که فرد مظنون در آن مخفی شد ۴۰۰ متر با خانه سرقت شده فاصله داشت. با کمک مردم و نیروهای پایگاه علی ابن ابی‌طالب (ع) خانه را محاصره کردیم و بعد نیروهای بسیج فرد مورد نظر را دستگیر کردند و تحویل پلیس دادند. امیدوارم برخورد مناسب با این فرد باعث عبرت دیگر افرادی شود که به خانه‌ها و اموال مردم گراش چشم طمع دارند.»

سرقتی دیگر در دوم فروردین

اما دوم فروردین، سرقت دیگری در خانه‌‎ی احمد حسینی در شهرک شهید بهشتی و خیابان دانشگاه اتفاق افتاد. موفق شدیم با حسینی، یکی از اعضای این خانواده، صحبت کنیم. او تعریف می‌کند: «آن شب ما تا ساعت ۹ و نیم خانه بودیم و بعد رفتیم صحرا. حدود یک ساعت و بیست دقیقه‌ای در صحرا بودیم و ساعت ۱۲:۲۰ به خانه برگشتیم. در همچنان بسته بود، اما چراغ‌های خانه روشن و وسایل به هم ریخته بود. دو خواهرم که همسرانشان خارج از کشور شاغل هستند، مادرم و همسر برادرم در خانه با هم زندگی می‌کنیم. دزد قفل در پشت بام را شکسته و وارد خانه شده بود و مقداری طلا از اتاق‌خواب دو خواهرم و برادرم و مقداری طلا و پول از اتاق خواب مادرم سرقت شده بود. در مجموع حدود چهار تا پنج کیلو طلا و مقداری پول از خانه‌ی ما سرقت شد.»

او ادامه گفت: «نیروی انتظامی به خانه آمد و انگشت‌نگاری انجام داد، اما فعلا سرنخی از سارق خانه‌ی ما در دست نیست. شنیدیم که دیشب نیز سرقتی در یکی از خانه‌ها اتفاق افتاده است. پدرم با شنیدن این خبر به نیروی انتظامی رفته و درخواست داده تا منزل این سارق بررسی شود، بلکه سرنخی از سارق منزل ما نیز پیدا شود.»